English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pitching U فکافته سنگچین حفافتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
security countermeasures U اقدامات حفافتی پیش بینیهای حفافتی
hand placed rock U سنگفرش فکافته
dry laid masonry U فکافته خشکه چینی
dry stone pitching U فکافته خشکه چینی
stiles U سنگچین
stile U سنگچین
riprap U پوشش سنگچین
blockstone course U لایه سنگچین
rock toe U سنگچین پایاب
kerb stone U سنگچین گرداگرددهانه چاه
final protective line U خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
protective U حفافتی
protective deck U پل حفافتی نا
protective barrier U سد حفافتی
protective cover U پوشش حفافتی
protect bit U ذره حفافتی
protective coloring U رنگینگی حفافتی
shielding effect U اثر حفافتی
protective equipment U تجهیزات حفافتی
protective fire U اتش حفافتی
shielding constant U ثابت حفافتی
security program U برنامه حفافتی
security files U فایلهای حفافتی
security countermeasures U پیشگیریهای حفافتی
security controls U کنترلهای حفافتی
rock facing U سنگریز حفافتی
protective pitching U سنگریز حفافتی
protective measure U اندازه حفافتی
protective ground U زمینه حفافتی
preventive measure U اندازه حفافتی
preventive maintenance U نگهداری حفافتی
mimetism U تقلید حفافتی
shielding parameter U پارامتر حفافتی
guard U نرده حفافتی
guarding U نرده حفافتی
guards U نرده حفافتی
preventive U ماده حفافتی
security council U شورای حفافتی یکان
bed beaching U سنگ چین حفافتی کف
protective earthing U زمین کردن حفافتی
final protective fires U اخرین اتشهای حفافتی
firepower umberella U چتر حفافتی اتش
safeguards U قفل حفافتی یا تامین دار
protective U زره حفافتی محافظت کننده
safeguard U قفل حفافتی یا تامین دار
seapainter U طناب حفافتی قایق ناو
safeguarding U قفل حفافتی یا تامین دار
safeguarded U قفل حفافتی یا تامین دار
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
interlocked U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocking U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlock U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
aprons U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
apron U لایه حفافتی از سنگ یا مواددیگر که در کنار تاسیسات ابی جهت جلوگیری از فرسایش ساخته میشود
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com