English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pipe the side U فرمان تجمع گارد احترام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pipe the side U تجمع گارد احترام
guard of honor U گارد احترام
officer of the guard U افسر گارد احترام
side boy U گارد احترام میز پاس
horse guards U گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me U فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
kamae U گارد
life guard U گارد
guards U گارد
mounting U گارد
guard U گارد
backcourtman U گارد
gamae U گارد
lifeguards U گارد
lifeguard U گارد
guarding U گارد
coastguards U گارد ساحلی
point guard U موقعیت گارد
open guard U گارد باز
on guard U گارد گرفتن
on guard U بحالت گارد
praetorian guard U گارد ویژه
guards U محافظ گارد
seaman guard U گارد دریایی
national guard U گارد ملی
coastguard U گارد ساحلی
itc avant garde U اوانت گارد ای تی سی
guarding U محافظ گارد
guard U محافظ گارد
escort of the color U گارد پرچم
escort guard U گارد محافظ
waki kamae U گارد مبارز
coast guard U گارد کرانه
en garde U گارد گرفتن
escort of the standard U گارد پرچم
color guard U گارد پرچم
fencing position U گارد شمشیرباز
armed guard U گارد مسلح
flag guard U گارد پرچم
escort of the standard U گارد محافظ پرچم
coast guard officer U افسر گارد کرانه
lifeguard U گارد نجات دریایی
lifeguards U گارد نجات دریایی
escort of the color U گارد محافظ پرچم
storm trooper U گارد حمله المان نازی
swing U ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swings U ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
army national guard U گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
close ranks U فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
yeoman of the guard U گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
public meeting U تجمع
association U تجمع
assembly U تجمع
accumulation U تجمع
aggregation U تجمع
congestion U تجمع
accumulations U تجمع
associations U تجمع
forming up U تجمع
preatorian U وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
traffic U تجمع مدافعان
swarmer U تجمع کننده
turout U تجمع پرسنل
traffics U تجمع مدافعان
hive U مرکز تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع
trafficked U تجمع مدافعان
line official U داور خط تجمع
trafficking U تجمع مدافعان
furunculosis U تجمع چندکورک
accumulation point U نقطه تجمع
assembling area U منطقه تجمع
assembly area U منطقه تجمع
capital agglomeration U تجمع سرمایه
collecting point U منطقه تجمع
concentration camps U منطقه تجمع اسرا
line backing U دفاع پشت خط تجمع
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
line backer U مدافع پشتیبان خط تجمع
rallying points U محل تجمع مجدد
unlawful assembly U تجمع غیر قانونی
pigmentation U تجمع رنگدانه ها در بافتها
loose forward U مهاجم تک رو پشت خط تجمع
rendezvous area U منطقه تجمع موقت
coagulation U تجمع مواد در یک ناحیه
number forward U مهاجمان تک رو پشت خط تجمع
dust laden U تجمع گرد وغبار
associations U تداعی معانی تجمع
association U تداعی معانی تجمع
rallying point U محل تجمع مجدد
boat rendezvous area U منطقه تجمع قایقها
foil U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled U مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
casual water U تجمع موقتی اب روی زمین
coil up U تجمع ستون در راحت باش
bomb cemetery U محل تجمع بمبهای فاسد
dummies U گول زدن حریف در تجمع
dummy U گول زدن حریف در تجمع
sacking U حمله به مهاجم پشت خط تجمع
hikes U گرفتن توپ درشروع تجمع
hiked U گرفتن توپ درشروع تجمع
hiking U گرفتن توپ درشروع تجمع
sick call U تجمع برای رفتن به بهداری
hydrothorax U تجمع مایع در حفره جنب
hike U گرفتن توپ درشروع تجمع
recalls U دستور تجمع قوا دادن
recalled U دستور تجمع قوا دادن
recall U دستور تجمع قوا دادن
reverently U با احترام
honor U احترام
regard U احترام
regarded U احترام
respectfulness U احترام
reverentially U با احترام
tribute U احترام
tributes U احترام
worshipless U بی احترام
reverence U احترام
honourableness U احترام
respectability U احترام
regards U احترام
greeting U احترام
curtsying U احترام
curtsy U احترام
ennoblement U احترام
disrespectable U بی احترام
curtsies U احترام
curtsied U احترام
curtseying U احترام
greetings U احترام
curtsey U احترام
revere U احترام
obeisances U احترام
obeisance U احترام
revered U احترام
revering U احترام
reveres U احترام
snapped U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
huddles U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
flare U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
snaps U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
flares U پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
huddle U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
prisoner of war cage U محل تجمع اولیه اسرای جنگی
snapping U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
huddling U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
huddled U گردهمایی کوتاه بازیگران پیش از تجمع
to recall the troops from Mali U دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
hookup U تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
snap U روش بازگرداندن توپ به بازی از تجمع
riot U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
rioting U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
riots U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
rioted U تجمع سه نفر یا بیشتر جهت ایجاداغتشاش
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
venerableness U احترام ارجمندی
self respect U احترام بخود
hand salute U احترام با دست
deferential U از روی احترام
self esteem U احترام بنفس
honouring U احترام کردن به
greeting U احترام کننده
honoured U احترام کردن به
honour U احترام کردن به
honors U احترام کردن به
honoring U احترام کردن به
honored U احترام کردن به
reverence U احترام گذاردن
respectable U قابل احترام
greetings U احترام کننده
homage U ادای احترام
respectful U پر احترام ابرومند
irrespective U احترام نگذار
honours U احترام کردن به
respect U مراجعه احترام
respect U احترام گذاشتن به
respects U مراجعه احترام
respects U احترام گذاشتن به
to hold in respect U احترام کردن
irreverence U عدم احترام
look up to <idiom> U احترام گذاشتن به
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com