Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parallel operation
U
عملکرد موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
two way alternate operation
U
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
multitasking
U
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
paralleled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
U
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple
U
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt
U
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
shunts
U
موازی موازی فرعی
shunt
U
موازی موازی فرعی
shunted
U
موازی موازی فرعی
worked
U
عملکرد
process
U
عملکرد
processes
U
عملکرد
work
U
عملکرد
method of operation
U
عملکرد
revenue operation
U
عملکرد
throughput
U
عملکرد
performances
U
عملکرد
performance
U
عملکرد
turn over
U
عملکرد
operation
U
عملکرد
universal
U
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
returned
U
عملکرد کارکرد
logical operation
U
عملکرد منطقی
loss marking operation
U
عملکرد زیانبار
furnace operation
U
عملکرد کوره
returning
U
عملکرد کارکرد
returns
U
عملکرد کارکرد
dyadic operation
U
عملکرد دوتایی
maximum performance
U
عملکرد حداکثر
continous operation
U
عملکرد پایدار
concurrent operation
U
عملکرد همزمان
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
binary operation
U
عملکرد دودوئی
attended operation
U
عملکرد با مراقب
indirect operation
U
عملکرد غیرمستقیم
machine operating
U
عملکرد ماشین
feature of performance
U
ویژگی عملکرد
operation analysis
U
تحلیل عملکرد
performance appraisal
U
عملکرد سنجی
unattended operation
U
عملکرد بی مراقب
reatrain
U
عملکرد توام
telephone operation
U
عملکرد تلفن
return
U
عملکرد کارکرد
transformer operation
U
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
feature
U
ویژگی عملکرد
operating panel
U
تابلوی عملکرد
operating lever
U
اهرم عملکرد
monadic operation
U
عملکرد یگانه
monadic operation
U
عملکرد تکین
multisequencing
U
عملکرد چند ترتیبی
performance rating
U
درجه بندی عملکرد
fixed point operation
U
عملکرد با ممیز ثابت
ratings
U
نحوه عملکرد مجاز
rating
U
نحوه عملکرد مجاز
two way simultaneous operation
U
عملکرد همزمان دو طرفه
illegal operation
U
عملکرد غیر قانونی
operation
U
وابسته به عمل عملکرد
input output operation
U
عملکرد ورودی- خروجی
uniprogramming system
U
سیستم عملکرد تک برنامهای
even-handed treatment
U
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
one way only operation
U
عملکرد فقط یک طرفه
off line operation
U
عملکرد برون خطی
multitasking
U
عملکرد چند تکلیفی
electrically operated chuck
U
سه نظام با عملکرد الکتریکی
on line operation
U
عملکرد درون خطی
multiprogramming
U
عملکرد چند برنامهای
operating speed
U
سرعت عملکرد کار
binary arithmetic operation
U
عملکرد ریاضی دودویی
social audit
U
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system
U
سیستم عملکرد چند برنامهای
chunking along
U
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation
U
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
compatible
U
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
spools
U
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spool
U
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
numeric keypad
U
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
system follow up
U
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
boostrap operation
U
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
thrashing
U
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
parallelling
U
موازی
shunt
U
موازی
coaxial
U
موازی
parallel ruler
U
خط کش موازی
shunted
U
موازی
two parallel lines
U
دو خط موازی
shunts
U
موازی
parallels
U
موازی
paralleling
U
موازی
parallel
U
موازی
parallelled
U
موازی
paralleled
U
موازی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
parallel operation
U
عملیات موازی
parallel port
U
درگاه موازی
axially parallel
U
موازی محوری
parallel connection
U
اتصال موازی
parallel operation
U
عمل موازی
parallel conversion
U
تبدیل موازی
antiparalle
U
موازی ناهمسو
parallel column
U
ستونهای موازی
along
U
موازی با طول
paralleled
U
برابر خط موازی
collimator
U
موازی ساز
machinist vise
U
گیره موازی
shunts
U
مقاومت موازی
shunted
U
مقاومت موازی
centronics interface
U
رابط موازی
shunt
U
مقاومت موازی
parallel access
U
دستیابی موازی
parallel adder
U
افزایشگر موازی
parallel cells
U
یاختههای موازی
parallel
U
برابر خط موازی
parallel circuit
U
مدار موازی
parallel printer
U
چاپگر موازی
parallel feed
U
خورد موازی
parallel system
U
شبکه موازی
parallel transmission
U
مخابره موازی
parallel transmission
U
انتقال موازی
parallel transmission
U
ارسال موازی
pyeonhi seogi
U
موازی ایستادن
running in parallel
U
پردازش موازی
serioprallel
U
دنبالهای و موازی
shunt capacitor
U
خازن موازی
shunt element
U
عنصر موازی
parallelling
U
برابر خط موازی
parallel storage
U
انبارش موازی
parallel storage
U
انباره موازی
parallel processing
U
پردازش موازی
parallel processor
U
موازی پرداز
parallel processor
U
پردازنده موازی
parallel reading
U
خواندن موازی
parallel printing
U
چاپ موازی
parallelled
U
برابر خط موازی
paralleling
U
برابر خط موازی
parallel interface
U
رابط موازی
parallel sheaf
U
مروحه موازی
parallel run
U
اجرای موازی
parallels
U
برابر خط موازی
doube bead
U
گچ بری موازی
race condition
U
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
to flatten out
U
موازی زمین پروازکردن
to draw parallels
U
خطهای موازی کشیدن
bowling crease
U
خط موازی جلوی پایه ها
twentyfive
U
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
parallel
U
موازی کردن اسکیها
twentyfive yard line
U
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
collimate
U
موازی قرار دادن
branch extension
U
اتصال موازی فرعی
parallel resonant circuit
U
مدار همنوای موازی
clamp base vise
U
گیره با فکهای موازی
endline
U
خطوط موازی با 04 مترفاصله
parallel gap welder
U
جوشگر شکاف موازی
parallel search storage
U
انباره جستجوی موازی
parallel clamp
U
گیره پیچی موازی
parallel access
U
با دست یابی موازی
parallel perspective
U
پرسپکتیو همرو یا موازی
one point perspective
U
پرسپکتیو همرو یا موازی
to flatten out
U
بازمین موازی شدن
offside line
U
خط فرضی موازی با دروازه
parallel trussed girder
U
تیر شبکهای موازی
multiple transformer
U
مبدل با اتصال موازی
series parallel connection
U
اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection
U
اتصال سری- موازی
jet turn
U
چرخش موازی اسکی ها
parallel adder
U
جمع کننده موازی
ideal paralleling
U
مدار موازی ایده ال
gules
U
خطوط موازی عمودی
five yard line
U
خط داخلی و موازی خط کناری
parallel input output
U
ورودی و خروجی موازی
trimaran
U
قایق با 3 بدنه موازی
paralleling
U
موازی کردن اسکیها
parallelled
U
موازی کردن اسکیها
swing
U
پیچیدن موازی اسکیها
swings
U
پیچیدن موازی اسکیها
flash
U
معدن موازی سریع A/D.
flashed
U
معدن موازی سریع A/D.
trimarans
U
قایق با 3 بدنه موازی
flashes
U
معدن موازی سریع A/D.
parallels
U
موازی کردن اسکیها
parallelling
U
موازی کردن اسکیها
paralleled
U
موازی کردن اسکیها
connect in parallel
U
بطور موازی اتصال دادن
to decline from the parallel
U
از حالت موازی خارج شدن
stramline flow
U
جریان موازی یابی ممانعت
chitary jireugi
U
ضربه مشت موازی یا افقی
dual
U
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
series parallel dimming
U
اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallelled
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
carding
U
موازی کردن الیاف قبل از ریسندگی
parallels
U
خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
petri nets
U
مدل نمایش سیستمهای همزمان یا موازی
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com