English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sick U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sickest U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sic U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
ampersand U علامت چاپی & به معنای "و"
Other Matches
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
symbol U اختصار علامت اختصاری علامت تجسمی
symbol U علامت ترسیمی علامت فرمولی
characters U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character U نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
letterpress U چاپی
typographic U چاپی
pamphlet U رساله چاپی
printed matter U مواد چاپی
editorially U بطور چاپی
printed wiring U سیمکشی چاپی
pamphlets U رساله چاپی
printed U مواد چاپی
hard copy U نسخه چاپی
misprints U اشتباه چاپی
printed circuit U مدار چاپی
misprint U اشتباه چاپی
misprint U غلط چاپی
etched circuit U مدار چاپی
letters U حرف چاپی
billhead U بروات چاپی
fully formed characters U کاراکترهای چاپی
misprints U غلط چاپی
printed matter U اوراق چاپی
printouts U نتیجه چاپی
print U مواد چاپی
print U عکس چاپی
printout U نتیجه چاپی
letter press U مواد چاپی
infusion of tea U دم کردن چاپی
prints U عکس چاپی
printed U عکس چاپی
letter U حرف چاپی
prints U مواد چاپی
soft copy U نسخه غیر چاپی
letterpress U وابسته بحروف چاپی
small print U حروف چاپی ریز
to pull a proof U نمونه چاپی دراوردن
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
misprint U غلط چاپی کردن
hard-copy output U نسخه [خروجی] چاپی
misprints U غلط چاپی کردن
typal U شبیه حروف چاپی
printed circuit board U تخته مدار چاپی
mother board U برد مدار چاپی اصلی
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
letter head U کاغذیکه نشان چاپی دارد
hard copy U نسخه ملموس خروجی چاپی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
script font U فونت چاپی شبیه به دستخط
motherboard U تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
print hand U دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
face value <idiom> U عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
pcb U Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
past performances U سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
Proof – reading. U غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
secret ballot U ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
on screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
on-screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
ascender U مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
slip sheet U صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
print shop U بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
micro U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
micros U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
bar graphics U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
prospectuses U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectus U شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
bar codes U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code U دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
microcomputer U تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
overstriking U توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
rat's nest U یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
back plane U یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
ion deposition U فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند
expansion unit U وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
coding U صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
twelvemo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo U کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
spooler U برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
peripheral slots U شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
linecut U صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
turnaround document U متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
typeover U توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
typed U حروف چاپی حروف چاپ
type U حروف چاپی حروف چاپ
types U حروف چاپی حروف چاپ
ticks U علامت
differentia U علامت
ticked U علامت
stripe U علامت
tick U علامت
stripes U علامت
designation U علامت
insignia U علامت
brand U علامت
designations U علامت
indicium U علامت
apostrophes U علامت
symptoms U علامت
apostrophe U علامت
branding U علامت
symptom U علامت
brands U علامت
apostrophize U علامت
mark U علامت
marks U علامت
fog signal U علامت مه
badges U علامت
impresa U علامت
codes and codification U علامت
symbol U علامت
caret U علامت
presaging U علامت
presages U علامت
presaged U علامت
presage U علامت
indicator U علامت
ditto U علامت
badge U علامت
characters U علامت
banner U علامت
banners U علامت
code U علامت
character U علامت
symptomless U بی علامت
tokens U علامت
signalled U علامت
unsigned U بی علامت
token U علامت
signaled U علامت
bullet U یک علامت
bullets U یک علامت
signal U علامت
marine code U علامت
emblems U علامت
emblem U علامت
tag U علامت
signum U علامت
tags U علامت
signal generator U علامت زا
calibration mark U علامت کالیبراسیون
brand leader U علامت تجارتی
blinker U علامت چشمک زن
marker pen علامت گذار
say the word <idiom> U علامت دادن
Trade mark. U علامت تجارتی
To give a signal ( sign) . U علامت دادن
brevity code U علامت اختصاری
busy signal U علامت اشغال
command signal U علامت فرمان
check character U علامت مقابلهای
commodity code U علامت کالا
composite symbol U علامت ترکیبی
connector symbol U علامت اتصال
control character U علامت کنترلی
check mark U علامت کنترل
celtic cross U علامت ضربدر
exclamation mark علامت تعجب
codes and codification U علامت گذاری
capital asset U علامت تجارتی
sign of the cross U علامت صلیب
minus sign U علامت منها
signaling U علامت دهی
bracket U علامت پرانتز
coding U علامت گذاری
interrogative U علامت سئوال
interrogatives U علامت سئوال
minus signs U علامت منها
minus U کم شد با علامت منفی
arrow head U علامت پیکان
audible signal U علامت سمعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com