Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
yank
U
ضربه ناگهانی وشدید
yanked
U
ضربه ناگهانی وشدید
yanking
U
ضربه ناگهانی وشدید
yanks
U
ضربه ناگهانی وشدید
Yankee
U
ضربه ناگهانی وشدید
Yankees
U
ضربه ناگهانی وشدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
surged
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
U
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
dab shot
U
ضربه ناگهانی از نزدیک تور
flick
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicking
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicked
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
flicks
U
ضربه سریع با چرخش مچ انحراف ناگهانی تیر از خط مستقیم
cyclones
U
بادتند وشدید گردباد
cyclone
U
بادتند وشدید گردباد
squall
U
باد بی سابقه وشدید
squalls
U
باد بی سابقه وشدید
ambivalence
U
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
activism
U
اعتقاد بلزوم عملیات حاد وشدید
nose dive
U
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
passion
U
اشتیاق وعلاقه شدید احساسات تند وشدید
flurries
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
U
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
hit
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
U
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
spurting
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts
U
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
punt
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
U
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
U
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
crosser
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
U
ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff
U
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank
U
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick
U
ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
snapped
U
ناگهانی
precipitated
U
ناگهانی
snaps
U
ناگهانی
precipitate
U
ناگهانی
sudden
U
ناگهانی
precipitates
U
ناگهانی
snapping
U
ناگهانی
surprise attack
U
تک ناگهانی
abrupt
U
ناگهانی
instantaneous
U
ناگهانی
precipitating
U
ناگهانی
spontaneity
U
ناگهانی
all at once
<idiom>
U
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
U
ناگهانی
snap
U
ناگهانی
strikes
U
تک ناگهانی
strike
U
تک ناگهانی
brainwave
U
الهام ناگهانی
spurt
U
خروج ناگهانی
brainwaves
U
الهام ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
U
تاثیر ناگهانی
spurt
U
افزایش ناگهانی
detonations
U
انفجار ناگهانی
booms
U
ترقی ناگهانی
flicks
U
تکان ناگهانی
twitched
U
انقباض ناگهانی
twitches
U
تکان ناگهانی
twitches
U
انقباض ناگهانی
flare up
U
غضب ناگهانی
flaw
U
اشوب ناگهانی
flaws
U
اشوب ناگهانی
twitching
U
تکان ناگهانی
nosedive
U
افت ناگهانی
booming
U
ترقی ناگهانی
clapping
U
صدای ناگهانی
claps
U
صدای ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
U
به طور ناگهانی
fright
U
ترس ناگهانی
frights
U
ترس ناگهانی
detonation
U
انفجار ناگهانی
boom
U
ترقی ناگهانی
nosediving
U
افت ناگهانی
spurting
U
افزایش ناگهانی
spurting
U
خروج ناگهانی
nosedives
U
افت ناگهانی
boomed
U
ترقی ناگهانی
spurted
U
افزایش ناگهانی
nosedived
U
افت ناگهانی
spurted
U
خروج ناگهانی
xenogenesis
U
خلق ناگهانی
opportunity target
U
هدف ناگهانی
lunging
U
حمله ناگهانی
sortie
U
حمله ناگهانی
blow out
U
خروج ناگهانی
lunges
U
حمله ناگهانی
flicked
U
تکان ناگهانی
clap
U
صدای ناگهانی
raid
U
حمله ناگهانی
canvass
U
حمله ناگهانی
canvassed
U
حمله ناگهانی
canvasses
U
حمله ناگهانی
canvassing
U
حمله ناگهانی
saltation
U
جنبش ناگهانی
saltus
U
انتقال ناگهانی
he acted from impluse
U
نیروی ناگهانی یا
gusts
U
باد ناگهانی
lunge
U
حمله ناگهانی
snap
U
شتابزدگی ناگهانی
power surge
U
برق ناگهانی
twitch
U
انقباض ناگهانی
shocks
U
هراس ناگهانی
explosive
U
یورش ناگهانی
twitching
U
انقباض ناگهانی
flicking
U
تکان ناگهانی
flick
U
تکان ناگهانی
snaps
U
شتابزدگی ناگهانی
sorties
U
حمله ناگهانی
snapping
U
شتابزدگی ناگهانی
snapped
U
شتابزدگی ناگهانی
target of opportunity
U
هدف ناگهانی
peripeteia
U
تغییر ناگهانی
switcheroo
U
تغییر ناگهانی
supervention
U
اتفاق ناگهانی
sudden stoppage
U
توقف ناگهانی
gust
U
باد ناگهانی
accident
U
مصیبت ناگهانی
screamed
U
ناگهانی گفتن
lunged
U
حمله ناگهانی
irruption
U
ایجاد ناگهانی
raids
U
حمله ناگهانی
sudden-death
U
مرگ ناگهانی
scream
U
ناگهانی گفتن
burst force
U
نیروی ناگهانی
screams
U
ناگهانی گفتن
catastrophe
U
بلای ناگهانی
accidents
U
مصیبت ناگهانی
twitch
U
تکان ناگهانی
crash
U
ورشکستگی ناگهانی
crashed
U
ورشکستگی ناگهانی
crashes
U
ورشکستگی ناگهانی
crashing
U
ورشکستگی ناگهانی
sudden death
U
مرگ ناگهانی
bump
U
تکان ناگهانی
crashingly
U
ورشکستگی ناگهانی
random
U
مسیر ناگهانی
randomly
U
مسیر ناگهانی
raiding
U
حمله ناگهانی
catastrophes
U
بلای ناگهانی
spurts
U
افزایش ناگهانی
killing
U
توفیق ناگهانی
twitched
U
تکان ناگهانی
raided
U
حمله ناگهانی
accidental war
U
جنگ ناگهانی
shock
U
هراس ناگهانی
killings
U
توفیق ناگهانی
clapped
U
صدای ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
U
ناگهانی ،بیدرنگ
walk out
<idiom>
U
ناگهانی رفتن
suddenly
U
بطور ناگهانی
shocked
U
هراس ناگهانی
an abrupt departure
U
حرکت ناگهانی
flare up
U
اشتعال ناگهانی
to bolt
U
ناگهانی جهیدن
shoot up
<idiom>
U
ناگهانی بلندکردن
abruption
U
قطع ناگهانی
spurts
U
خروج ناگهانی
break down
U
سقوط ناگهانی
kink
U
حمله ناگهانی پیچیدن
squawks
U
جیغ ناگهانی زدن
paroxysms
U
حمله ناگهانی مرض
heterogenesis
U
تولید وپیدایش ناگهانی
storm
U
تغییر ناگهانی هوا
raid
U
ورود ناگهانی پلیس
inburst
U
استیلا حمله ناگهانی
inruption
U
استیلا حمله ناگهانی
seizure
U
حمله ناگهانی مرض
stormed
U
تغییر ناگهانی هوا
storming
U
تغییر ناگهانی هوا
storms
U
تغییر ناگهانی هوا
seizures
U
حمله ناگهانی مرض
paroxysm
U
حمله ناگهانی مرض
whim
U
وهم تغییر ناگهانی
panic
U
اضطراب و ترس ناگهانی
cataclysms
U
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms
U
تحولات ناگهانی وعمده
cataclysm
U
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
whims
U
وهم تغییر ناگهانی
cardiac arrest
U
توقف ناگهانی قلب
cataclysm
U
تحولات ناگهانی وعمده
panicking
U
اضطراب و ترس ناگهانی
transients
U
موج ناگهانی در ولتاژ
cardiac arrests
U
توقف ناگهانی قلب
squawked
U
جیغ ناگهانی زدن
squawk
U
جیغ ناگهانی زدن
panicked
U
اضطراب و ترس ناگهانی
overshift
U
تغییر محل ناگهانی
hockey stop
U
نوعی ایست ناگهانی
transient
U
موج ناگهانی در ولتاژ
to bolt
U
ناگهانی حرکت کردن
nosedives
U
افت ناگهانی کردن
intuition
U
کشف دریافت ناگهانی
a pang of hunger
U
احساس ناگهانی گرسنگی
aposiopesis
U
قطع ناگهانی سخن
deliescence
U
تحلیل ناگهانی اماس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com