English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
netball U بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
dink U ضربه اهسته
drop shot U ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
bunting U روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
stews U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing U اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapping U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap U ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
volley ball U والیبال
volleyball U والیبال
volleyball court U زمین والیبال
volleyball net U تور والیبال
volleyball U بازی والیبال
widest U خط کناری والیبال
power volleyball U والیبال قدرتی
wide U خط کناری والیبال
wider U خط کناری والیبال
baseline U خط انتهای زمین والیبال
refereed U داور بالای والیبال
hook service U سرویس برگردان والیبال
rolled U چرخش توپ والیبال
rolls U چرخش توپ والیبال
roll U چرخش توپ والیبال
baselines U خط انتهای زمین والیبال
height of the volleyball net U بلندای تور والیبال
back line player U بازیگر خط عقب والیبال
referee U داور بالای والیبال
referees U داور بالای والیبال
refereeing U داور بالای والیبال
change of service U تعویض سرویس والیبال
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
upper edge of the net U نوار بالای تور والیبال
contact with the net U خطای تماس با تور والیبال
blocker U مدافع روی تور والیبال
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
forwards U سه بازیگر جلوی تور والیبال
attack block U دفاع روی تور والیبال
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
He plays a beautiful game of volleyball. U مثل ماه والیبال بازی می کند
net cord U کابل یا سیم بالای تور والیبال
center forward U نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
toss a coin for choice of service of cou U شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
net antena U انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
fly U فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
scrimmages U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
floater U هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
holding U گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
fives U هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
slow footed U اهسته
ritardando U اهسته تر
quietly U اهسته
fabian U اهسته رو
plodder U اهسته رو
slow down U اهسته
lento a U اهسته
cattish U اهسته رو
slows U اهسته
slow U اهسته
catlike U اهسته رو
lentamente U اهسته
slowing U اهسته
lightly U اهسته
slowest U اهسته
largo a U اهسته
slowed U اهسته
slower U اهسته
limper U اهسته رو
gradual U اهسته
slowly U اهسته
at a slow pace U اهسته
indistinct U اهسته
silently U اهسته
tardo U اهسته
below ones breath U اهسته
languidly U اهسته
low low U اهسته اهسته
low U اهسته
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
largo U اهسته و مفصل
trudging U قدم اهسته
trudges U قدم اهسته
slow paced U اهسته خرام
sluggish U بطی اهسته رو
tipping U ضربت اهسته
trudge U قدم اهسته
tip U ضربت اهسته
dab U اهسته زدن
dabbed U اهسته زدن
dabs U اهسته زدن
slid U اهسته رفتن
crawls U اهسته خزیدن
goose-stepped U قدم اهسته
crawl U اهسته خزیدن
goose-step U قدم اهسته
jog trot U کاریکنواخت و اهسته
goose-stepping U قدم اهسته
goose step U قدم اهسته
trudged U قدم اهسته
lockstep U قدم اهسته
crawled U اهسته خزیدن
goose-steps U قدم اهسته
percuss U اهسته زدن به
slacken U اهسته کردن
jiggling U تکان اهسته
to burn down ar low U اهسته ترسوختن
tap U اهسته زدن
susurration U سخن اهسته
tapped U اهسته زدن
lagging U اهسته کند
tapping U اهسته زدن
to burn down or low U اهسته ترسوختن
simmers U اهسته جوشیدن
jiggles U تکان اهسته
to slack up U کم کم اهسته کردن
low U پایین اهسته
slackened U اهسته کردن
slackening U اهسته کردن
slackens U اهسته کردن
softened U اهسته ترکردن
trickle charge U پر کردن اهسته
jiggle U تکان اهسته
languid U بی حال اهسته
to wear away U اهسته راندن
softens U اهسته ترکردن
simmering U اهسته جوشیدن
dogtrot U یورتمه اهسته
andante U نسبتا اهسته
jogs U اهسته دویدن
rallenttando U بتدریج اهسته تر
jogging U اهسته دویدن
jogged U اهسته دویدن
pianissimo U بسیار اهسته
piaffer U یورتمه اهسته
dead slow U خیلی اهسته
jiggled U تکان اهسته
slow ahead U اهسته به جلو
mealy-mouthed U اهسته حرف زن
soften U اهسته ترکردن
slow paced U اهسته گام
simmered U اهسته جوشیدن
jog U اهسته دویدن
mealy mouthed U اهسته حرف زن
simmer U اهسته جوشیدن
slow and steady U اهسته وپیوسته
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
creepers U گوی غلطان و اهسته
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
doggo U اهسته ناپدید شونده
ruffles U صدای طبل اهسته
ruffle U صدای طبل اهسته
fox trot U یورتمه اهسته اسب
ruffling U صدای طبل اهسته
jogger U کسیکه اهسته می دود
joggers U کسیکه اهسته می دود
tapped U ضربت اهسته شیر
tap U ضربت اهسته شیر
tapping U ضربت اهسته شیر
slows U اهسته کردن یاشدن
slowing U اهسته کردن یاشدن
drifting U مقصود جریان اهسته
slowest U اهسته کردن یاشدن
slower U اهسته کردن یاشدن
slowed U اهسته کردن یاشدن
slow U اهسته کردن یاشدن
decelerate U کندکردن اهسته کردن
creeper U گوی غلطان و اهسته
elutriate U اهسته خالی کردن
clammy U سرد ومرطوب اهسته رو
gentlest U اهسته ملایم کردن
steady on U اهسته به سمت هدف
drifts U مقصود جریان اهسته
to tread light U اهسته لگد زدن
whispery U اهسته صحبت کننده
feather U اهسته زدن گوی
decant U اهسته خالی کردن
decelerated U کندکردن اهسته کردن
decelerates U کندکردن اهسته کردن
decelerating U کندکردن اهسته کردن
coddles U اهسته جوشاندن یا پختن
gentler U اهسته ملایم کردن
coddled U اهسته جوشاندن یا پختن
coddle U اهسته جوشاندن یا پختن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com