Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flow cycle
U
سیکل جریان کار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
cycled
U
سیکل
cycles
U
سیکل
cycle
U
سیکل
cycled
U
سیکل مدار
kc
U
کیلو سیکل
rankin cycle
U
سیکل رانکین
hertz
U
یک سیکل در ثانیه
hz
U
سیکل بر ثانیه
idling cycle
U
سیکل بی باری
cycle
U
سیکل مدار
alternation
U
نیم سیکل
carbon cycle
U
سیکل کربن
carnot cycle
U
سیکل کارنو
cycle time
U
زمان سیکل
cycles
U
سیکل مدار
training cycle
U
سیکل اموزشی
kilocycle
U
کیلو سیکل
thermodynamics cycle
U
سیکل ترمودینامیک
storage cycle
U
سیکل انباره
staticizing cycle
U
سیکل ایستاسازی
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
engine cycle
U
سیکل کاری موتور
cycles
U
تناوب پریود سیکل
cycled
U
تناوب پریود سیکل
instruction cycle
U
سیکل یاچرخش دستورالعمل
kilohertz
U
هزار سیکل در یک ثانیه
cycle
U
تناوب پریود سیکل
kilomega cycle
U
یک بیلیون سیکل در ثانیه
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
mhz
U
یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
ration cycle
U
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
billicycle
U
cycle kilomega کیلومگا سیکل
kilos
U
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilo
U
فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilocycle
U
کیلو سیکل یکهزاردور در هرثانیه
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
cycles
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
gigahertz
U
فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
mhz
U
اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
reversal
U
نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversals
U
نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
hertz
U
واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
frequencies
U
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency
U
تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
nose gear
U
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
stirling cycle
U
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
replenishing phase
U
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
boostrap operation
U
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
fetch
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched
U
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
cycle per second
U
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
burning train
U
مسیر انفجار سیکل انفجار
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering
U
مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
SDRAM
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
non interlaced
U
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
synchronize
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronised
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising
U
قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
conducting
U
جریان
twayblade
U
جریان
current
U
جریان
conducted
U
جریان
conducts
U
جریان
action
U
جریان
conduct
U
جریان
courses
U
جریان
course
U
جریان
coursed
U
جریان
flush
U
جریان
flushes
U
جریان
income
U
جریان
flushing
U
جریان
in the air
<idiom>
U
جریان
tide
U
جریان
actions
U
جریان
gush
U
جریان
against the stream
U
بر ضد جریان اب
in hand
U
در جریان
flowline
U
خط جریان
going
U
جریان
insets
U
جریان
process
U
جریان
processes
U
جریان
afflux
U
جریان
effluvium
U
جریان
flow limit
U
حد جریان
gushed
U
جریان
gushes
U
جریان
total current
U
جریان کل
rheostome
U
جریان بر
inset
U
جریان
rede
U
جریان
line of flow
U
خط جریان
runoff
U
جریان
fluor
U
جریان
flow line
U
خط جریان
affluxion
U
جریان
proceeding
U
جریان
circulation
U
جریان
streams
U
جریان
flow
U
جریان
streams
U
جریان اب
stream
U
جریان اب
streamed
U
جریان
streamed
U
جریان اب
flows
U
جریان
flowed
U
جریان
circulations
U
جریان
stream
U
جریان
currents
U
جریان
afoot
U
در جریان
capital flow
U
جریان سرمایه
ocean current
U
جریان اقیانوسی
ocean current
U
جریان اقیانوس
oil flow
U
جریان روغن
oscillating current
U
جریان نوسانی
outside power
U
جریان خارجی
current feedback
U
رجعت جریان
current files
U
پروندههای در جریان
current converter
U
مبدل جریان
ocean current
U
جریان دریایی
current density
U
چگالی جریان
current density
U
تکائف جریان
current density
U
غلظت جریان
current detector
U
اشکارساز جریان
current displacement
U
تغییر جریان
circuit line
U
هادی جریان
circulation
U
جریان بخشنامه
non steady state flow
U
جریان غیرهمگام
cromwell current
U
جریان اب کرامول
current distortion
U
اعوجاج جریان
circulation
U
انتشار جریان
current divider
U
مقسم جریان
blood stream
U
جریان خون
blennorhagia
U
جریان مخاط
load current
U
جریان بار
cutoff
U
قطع جریان
current strength
U
شدت جریان
strength of current
U
شدت جریان
current supply
U
منبع جریان
current transformation
U
تبدیل جریان
current transformer
U
مبدل جریان
current transformer
U
ترانسفورماتور جریان
circulations
U
انتشار جریان
base flow
U
جریان پایه
background current
U
جریان زمینه
d.c
U
جریان مستقیم
current passage
U
عبور جریان
peak cathode current
U
جریان کاتدی
blennorhaea
U
جریان مخاط
bleeder current
U
جریان پرکردن
bleeder current
U
جریان فراری
parasitic current
U
جریان مزاحم
current flow
U
شار جریان
current intensity
U
شدت جریان
weak current
U
جریان ضعیف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com