English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
agrosylvopastoral system U سیستم کشت و جنگل و مرتع سازگان کشت و چرا و جنگل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sylvopastoral U طرح ریزی جنگل و مرتع
deforests U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforest U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting U درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
purlieu U زمینی که وقتی جزو جنگل بوده و هنوزمشمول قانون جنگل ها میباشد
reforest U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforested U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforesting U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
reforests U مجددا درخت کاری کردن جنگل تازه اجداث کردن احیای جنگل کردن
woodlands U جنگل
sylviculture U جنگل
forest U جنگل
jungles U جنگل
jungle جنگل
woodland U جنگل
greenwood U جنگل
timberland U جنگل
silviculture U جنگل
forests U جنگل
surcharge of common U یا جنگل
weald U جنگل
woodman U جنگل نشین
woodless U بی درخت بی جنگل
wood nymph U حوری جنگل
nemoral U جنگل نشین
silenus U الهه جنگل
wildwood U جنگل طبیعی
jungled U جنگل دار
deforestation U جنگل زدایی
wildwood U جنگل خودرو
silvicolous U ساکن جنگل
woodsy U مربوط به جنگل
woodsy U ساکن جنگل
silvicolous U جنگل نشین
forester U جنگل نشین
silvics U جنگل شناسی
ranger U جنگل بان
foresters U جنگل نشین
xyloid U جنگل دار
afforestment U جنگل سازی
rainforest U جنگل بارانی
rangers U جنگل بان
rainforests U جنگل بارانی
jungly U جنگل دار
wood U جنگل چوبی
forestation U وسعت جنگل
mangrove forest U جنگل مردابی
reforestation U احیای جنگل
steppe forest U جنگل جلگهای
dryad U عروس جنگل
forest laws U قوانین جنگل
forestation U احداث جنگل
woody U جنگل دار
silviculture U احداث جنگل
afforestation U جنگل کاری
afforestation U جنگل سازی
silviculture U پرورش جنگل
mangrove forest U جنگل ماندابی
afforestation U احداث جنگل
clearing of jungle U پاکسازی جنگل
pinetum U جنگل کاج
sylviculture U احداث جنگل
sylvan U ساکن جنگل
timberland U جنگل چوب الواری
forests U تبدیل به جنگل کردن
forest U تبدیل به جنگل کردن
selva U جنگل بارانی گرمسیری
tropical rainforest U جنگل بارانی گرمسیری
vert U گیاه سبز در جنگل
glades U سبزه میان جنگل
glades U فضای میان جنگل
cloud forest U جنگل بلند مه الود
glade U فضای میان جنگل
conifer forest U جنگل سوزنی برگ
glade U سبزه میان جنگل
silvicultural U وابسته بپرورش جنگل
forestry U احداث جنگل جنگلداری
bushwacking U در جنگل از بیراهه رفتن
tropical rain forest جنگل بارانهای استوایی
woodnote U صدای حیوانات جنگل
silviculturist U ویژه گر پرورش جنگل
glade U خیابان یا کوچه جنگل درختستان
pinery U جنگل کاج گرمخانه اناناس
boreal forest U جنگل سوزنی برگ شمالی
tree farm U محوطه درخت کاری جنگل
impark U در پارک یا جنگل محصور کردن
smokechaser U مامور اتش نشانی جنگل
glades U خیابان یا کوچه جنگل درختستان
wood craft U جنگل شناسی از لحاظ شکار
rapes U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
raped U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
rape U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
chaparral U بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
rain forest U جنگل انبوه مناطق گرم و پرباران
raping U شهرستان تجاوز به ملک غیر در جنگل
woodlot U منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
duff U سبزیهای فاسد جنگل خاکه زغال سنگ
wind shake U تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
thicketed U پوشیده شده بوسیله جنگل ودرخت زار
robin hood U رابین هود یاغی جنگل نشین و جوانمرد انگلیسی
Mahogany was once abundant [prolific] in the tropical forests. U یک موقعی چوب ماهون در جنگل های استوایی فراوان بود.
disforest U ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
disafforest U ازحال جنگلی بیرون اوردن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
actaeon U اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
afforest U تبدیل به جنگل کردن جنگلکاری کردن
ecosystem development U گسترش بوم سازگان سازگان بوم گسترد
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
commonage U حق مرتع
pampas U مرتع
pasture U مرتع
pastures U مرتع
macrisystem U مه سازگان
system U سازگان
systems U سازگان
tore U مرتع چنبر
lea U علفزار مرتع
dynamic system U سازگان پویا
ecological system U بوم سازگان
biosystem U سازگان زیستی
biological system U سازگان زیستی
system analysis U تحلیل سازگان
complex system U سازگان پیچیده
cybernetic system U سازگان چمداری
ecosystem U بوم سازگان
ecosystems U بوم سازگان
closed system U سازگان بسته
cybernetic system U سازگان چمداشت
aboitic system U سازگان بیجان
nonliving system U سازگان بیجان
open system U سازگان باز
park U شکارگاه محصور مرتع
parks U شکارگاه محصور مرتع
parked U شکارگاه محصور مرتع
agroecosystem U بوم سازگان کشاورزی
climax ecosystem U بوم سازگان اوج
micro ecosystem U بوم سازگان خرد
terrestrian ecosystem U بوم سازگان زمین
ranches U در مرتع پرورش احشام کردن
ranch U در مرتع پرورش احشام کردن
pasturage U مرتع گیاه وعلق قصیل
pastures U مرتع گیاه وعلق قصیل
pasture U مرتع گیاه وعلق قصیل
ranch U مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
ranches U مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
sheepwalk U مرتع گوسفند چراگاه گوسفند
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
master U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters U ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility U پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com