English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
max min system U سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maximum and minimum thermometer U گرماسنج حداقل و حداکثر
to have [or bear] a maximum [minimum] load of something U حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
extremum U حداکثر یا حداقل تابع ریاضی
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
danger warning level U حداقل موجودی
minimum range U حداقل شعاع عمل دستگاه یا برد حداقل
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
decimal file system U سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
maximum probility detection U تعیین احتمال حداکثر
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
crash conversion U تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
designation system U سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
free issue system U سیستم انبارداری که در ان جهت گرفتن کالا نیاز به برگ درخواست نمیباشد
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs U اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder U در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral U که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
integrated U نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
authentication system U سیستم تعیین معرف
succession of the presidency U سیستم تعیین جانشین درریاست
authentication system U سیستم تعیین و اعلام نشانی
authenticator U تعیین کننده سیستم نشانی
visual omnidirectional range U سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
minimal U حداقل
min U حداقل
minimally U حداقل
minimum U حداقل
minimum stock level U حداقل
minim U حداقل
minims U حداقل
minimum charge U حداقل هزینه
neap tide U جذر و مد حداقل اب
minimum elevation U حداقل درجه
price floor U حداقل قیمت
least price U حداقل قیمت
minimum range U حداقل برد
minims U وابسته به حداقل
minim U وابسته به حداقل
base wage rate U حداقل دستمزد
minimum wage U حداقل دستمزد
minimizing U به حداقل رساندن
minimizes U به حداقل رساندن
minimized U به حداقل رساندن
minimum price U حداقل قیمت
minimize U به حداقل رساندن
minimising U به حداقل رساندن
minimised U به حداقل رساندن
minimum size U اندازه حداقل
relative minimum U حداقل نسبی
global minimum U حداقل مطلق
trough U حداقل موج
troughs U حداقل موج
minimum charge U حداقل قیمت
least cost U حداقل هزینه
minimization U به حداقل رسانیدن
minimum U حداقل کمینه
bottom price U حداقل قیمت
minimises U به حداقل رساندن
fixer system U سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
minimum subsistence level U سطح حداقل معیشت
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
minimum standard of living U حداقل سطح زندگی
cost minimization U حداقل کردن هزینه
minimum mortality U حداقل مرگ و میر
least squares estimates U براورد حداقل مربعات
least cost combination U ترکیب حداقل هزینه
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
reduced strenght U حداقل استعداد جنگی
minimum elevation U حداقل ارتفاع لوله
double amplitude peak value U مقدارحداکثر تا حداقل یک موج سینوسی
pilot line production U تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
minimum elevation U حداقل درجه مربوط به مانع
neap U حداقل ارتفاع اب یاجذر و مد دریا
short term U حداقل مدت تنبیه و زندانی
minimum down payment U حداقل میزان پیش پرداخت
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
two stage least squares method U روش حداقل مربعات دومرحلهای
amphiploid U دارای حداقل کرموسوم ارثی
cut off ratio U حداقل نرخ قابل قبول
on the deck U پرواز در حداقل ارتفاع مجاز
meantide U حداقل جذر و مدهای اب دریا
skeleton crew U حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
minimum clearance U حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
standards U واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standard U واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
efficiency point U حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
at a [the] minimum <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
at least [no less than] [not less than] <adv.> U کم کمش [حداقل] [برای آگاهی اندازه یا شماره]
quorum U حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
bridges U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridged U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bifuel propulsion U سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection U سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling U نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
native U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download U فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
natives U کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
chcp U در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
design phase U فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
demands U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demanded U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
three phase four wire system U سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
system diagnostics U امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
building block principle U طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling U سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
standby U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys U سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
mttf U متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
error handling U به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
discrimination U حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop U در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load U انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection U سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card U کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
wed thickness U حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
perigee U نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
aces U رتبهء اول خ-لبانی که حداقل 5هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد
probit U واحد قیاس احتمالات اماری بر اساس حداقل انحراف ازمیزان متوسط
limit velocity U حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
outsides U حداکثر
outside U حداکثر
endurance U حداکثر
maximal U حداکثر
uttermost U حداکثر
maximum U حداکثر
peaks U حداکثر
peaking U حداکثر
peak U حداکثر
slice U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices U مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
ace رتبه اول خلبانی که حداقل پنج هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد
team roping U مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
opens U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened U 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart U نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
maximum profit U حداکثر سود
high tides U حداکثر مد دریا
supercharge U خرج حداکثر
flank speed U حداکثر سرعت
peak output U حداکثر تولید
price ceilings U حداکثر قیمت
flat out U حداکثر سرعت
maximum frequency U فرکانس حداکثر
maximum gain U تقویت حداکثر
maximal U وابسته به حداکثر
maximum prr ermissible U مجاز حداکثر
peak load U بار حداکثر
payload U حداکثر بار
maximum efficiency U حداکثر کارائی
intensity maximum U حداکثر شدت
maximum speed U حداکثر سرعت
peak demand U حداکثر تقاضا
maximum load U بار حداکثر
peak load U حداکثر بار
maximum moment U حداکثر لنگر
global maximum U حداکثر مطلق
full speed U حداکثر سرعت
full bore U حداکثر تلاش
optimum height U حداکثر ارتفاع
payloads U حداکثر بار
maximum of intensity U حداکثر شدت
maximum limited stress U تنش حداکثر
maximum thermometer U گرماسنج حداکثر
submaximal U زیر حداکثر
maximum detector U اشکارساز حداکثر
wage ceiling U حداکثر دستمزد
relative maximum U حداکثر نسبی
maximum available powere U توان حداکثر
maximum capacity U فرفیت حداکثر
high tide U حداکثر مد دریا
maximum density U حداکثر تراکم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com