Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
interior planet
U
سیارهای که مدارش دردرون مدار زمین است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inferior planet
U
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
satelloid
U
ماهوارهای که مدار گردش ان داخل اتمسفر سیارهای بوده و بنابراین احتیاج به تراست پیوسته یا متناوب دارد
orbit of the earth
U
مدار زمین
suborbital
U
زیر مدار زمین
perigee
U
نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
ground
U
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
GND
U
مدار الکتریکی متصل به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
embeds
U
دردرون کار کردن
embed
U
دردرون کار کردن
endocardial
U
واقع دردرون قلب
planetoid
U
سیارهای
intrapsychic
U
واقع دردرون شخصیت یا روان
endozoic
U
دارای زندگی دردرون جانور
planetesimal
U
ذرات سیارهای
planetoidal
U
خرده سیارهای
planetary nebula
U
سحابی سیارهای
planetary nebula
U
ابری سیارهای
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
planetary gear
U
چرخ دنده سیارهای
inland duty
U
حقوقی که از بازرگانی دردرون کشور گرفته میشود
chevalglass
U
اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
planetoid
U
اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
an ovoviviparous animal
U
جانوری که دردرون شکم تخم می گذاردوبچه خودرادرهمانجا ازتخم بیرون می اورد
bell gear
U
چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
pinning
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
U
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
U
مدار خرج مدار باروت
one hook
U
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
interface
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
U
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
geomagnetism
U
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
U
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer
U
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
U
موشک زمین به زمین
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
U
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
U
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
and gate
U
مدار AND
electric circuit
U
مدار
track circuit
U
مدار خط
theme
U
مدار
zones
U
مدار
circuit
U
مدار
absis
U
مدار
zone
U
مدار
or circuit
U
مدار OR
circuits
U
مدار
themes
U
مدار
pivot
U
مدار
orbited
U
مدار
orbit
U
مدار
pivots
U
مدار
pivoted
U
مدار
orbits
U
مدار
surface-to-surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
U
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
U
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
basic circuit
U
مدار ساده
voltaic circuit
U
مدار ولتایی
balanced circuit
U
مدار متعادل
detector circuit
U
مدار اشکارساز
grid
U
مدار شبکه
detonating cord
U
مدار چاشنی
non inductive circuit
U
مدار ناخودالقا
local circuit
U
مدار محلی
logic circuit
U
مدار منطقی
magnetic circuit
U
مدار مغناطیسی
open circuit
U
مدار باز
circuit board
U
برد مدار
circuit board
U
تخته مدار
delay circuit
U
مدار تاخیر
linear circuit
U
مدار خطی
orbit of the moon
U
مدار ماه
parallel circuit
U
مدار شنتی
parallel circuit
U
مدار موازی
welding circuit
U
مدار جوشکاری
branch circuit
U
مدار انشعابی
mosatble circuit
U
مدار تک پایا
discrete circuit
U
مدار گسسته
breadboard
U
تخته مدار
multiple circuit
U
مدار چندگانه
blind circuit
U
مدار یک طرفه
bistable circuit
U
مدار دوپایا
microphone circuit
U
مدار میکروفن
oscillating circuit
U
مدار نوسان
digital circuit
U
مدار رقمی
line circuit
U
مدار خطی
modulation circuit
U
مدار مدولاسیون
line circuit
U
مدار سیگنال
capacitive circuit
U
مدار فرفیتی
bridge circuit
U
مدار پلوار
main circuit
U
مدار اصلی
microcircuit
U
مدار میکروالکترونیکی
microcircuit
U
ریز مدار
micrielectronic circuit
U
مدار میکروالکترونیکی
zonate
U
دارای مدار
ground return circuit
U
مدار تک سیم
clamping circuit
U
مدار محدودکننده
metallic circuit
U
مدار فلزی
aperiodic circuit
U
مدار بی تناوب
composited circuit
U
مدار تک سیم
complex circuit
U
مدار مختلط
not circuit
U
مدار نفی
combinational circuit
U
مدار ترکیبی
combined circuit
U
مدار مرکب
communication circuit
U
مدار ارتباطی
measuring circuit
U
مدار سنجش
terminal
U
قطب مدار
one wire circuit
U
مدار تک سیم
armature circuit
U
مدار ارمیچر
auxiliary circuit
U
مدار یدکی
circuit capacity
U
فرفیت مدار
circuit card
U
کارت مدار
grids
U
مدار شبکه
converter circuit
U
مدار مبدل
circuit resistance
U
مقاومت مدار
control circuit
U
مدار فرمان
control circuit
U
مدار کنترل
circuit switching
U
انتخاب مدار
circuit voltage
U
ولتاژ مدار
circuity
U
مدار حرکت
compound circuit
U
مدار مرکب
not circuit
U
مدار نقض
single wire circuit
U
مدار تک سیم
network circuit
U
مدار شبکه
neural circuit
U
مدار عصبی
terminals
U
قطب مدار
intermediate frequency tank circuit
U
مدار تانک
board
U
صفحه مدار
cycles
U
سیکل مدار
cycled
U
سیکل مدار
cycle
U
سیکل مدار
integrated circuit
U
مدار مجتمع IC
strobe
U
ا ز یک مدار الکترونیکی
speaking circuit
U
مدار تلفن
star circuit
U
مدار ستارهای
closed circuits
U
مدار بسته
closed circuit
U
مدار بسته
integrate circuit
U
مدار مجتمع
storage circuit
U
مدار ذخیره
integrated circuit
U
مدار مجتمع
simplex
U
مدار یک طرفه
power circuit
U
مدار توان
simple circuit
U
مدار توان
three phase circuit
U
مدار سه فاز
primary circuit
U
مدار ورودی
six phase circuit
U
مدار شش فاز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com