English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
index hole U سوراخ شاخص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
ideal index U شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
markers U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
rainfall index U شاخص بارش شاخص بارندگی
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
target indicator U شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
grids U دریچه سوراخ سوراخ
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
riddles U سوراخ سوراخ کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
indicator U شاخص
aiming post U شاخص
dialed U شاخص
indicative U شاخص
dialled U شاخص
dials U شاخص
dial U شاخص
index U شاخص
indexes U شاخص
indexes U خط شاخص
indexed U خط شاخص
index U خط شاخص
indexed U شاخص
cephalic index U شاخص سر
level rod U شاخص
index number U شاخص
gnomon U شاخص
tyupical U شاخص
critical U شاخص
scale U شاخص
neon indicator U شاخص نئونی
number index U شاخص عددی
levelling staff U شاخص تراز
roughness index U شاخص زبری
weight index U شاخص موزون
indicator gate U دریچه شاخص
indicator electrode U الکترود شاخص
index register U ثبات شاخص
index of correlation U شاخص همبستگی
statistics U شاخص امار
index number U عدد شاخص
index mark U علامت شاخص
oddsmaker U بازیگر شاخص
polarity indicator U شاخص قطب
position indicator U شاخص نماها
wage index U شاخص دستمزد
vital index U شاخص حیاتی
validity index U شاخص اعتبار
toughness index U شاخص نرمی
tidal bench mark U شاخص جزر و مد
sysctlg U پرونده شاخص
seasonal index U شاخص فصلی
retention index U شاخص بازداری
readability index U شاخص خوانایی
range indicator U شاخص مسافت
production index U شاخص تولید
price index U شاخص قیمت
holotype U نمونه شاخص
group index U شاخص گروه
characteristic roots U ریشههای شاخص
characteristic equation U معادلههای شاخص
characteristic curve U منحنی شاخص
sundial U شاخص افتاب
sundials U شاخص افتاب
system catalog U پرونده شاخص
absorption index U شاخص جذب
index of absorption U شاخص جذب
active index U شاخص فعال
aiming light U چراغ شاخص
aiming post light U چراغ شاخص
aiming post sleeve U غلاف شاخص
aiming post sleeve U روپوش شاخص
aiming stake U شاخص کوچک
bain index U شاخص بین
compression index U شاخص فشارپذیری
cost indexes U شاخص هزینه
cranial index U شاخص جمجمه
gnomonics U فن شاخص سازی
gnomonic U وابسته به شاخص
gnomon U شاخص شرعیات
general index U شاخص کلی
economic indicator U شاخص اقتصادی
economic index U شاخص اقتصادی
indicator U شاخص اندازه
discrimination index U شاخص افتراق
difficulty index U شاخص دشواری
critical values U مقادیر شاخص
indicator U نمایشگر شاخص
critical region U ناحیه شاخص
critical ratio U بهر شاخص
critical period U دوره شاخص
cross index U شاخص متقابل
bench mark U شاخص مبداء
index U فهرست شاخص
indexed U فهرست شاخص
indexes U فهرست شاخص
indexing U شاخص گذاری
to be the clincher U عامل شاخص بودن
to turn the scales U عامل شاخص بودن
cost of living index U شاخص هزینه زندگی
colminator U دوربین شاخص توپ
map index U فهرست شاخص نقشه ها
renewal index U شاخص قابل تجدید
respiratory exchange index U شاخص بهره تنفسی
array index number U عدد شاخص ارایه
indexed address آدرس شاخص دار
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
isoheyt U خط شاخص نقاط هم باران
index of industrial production U شاخص تولید صنعتی
beach flag U پرچم شاخص اسکله
indexed list U لیست شاخص دار
laspeyres price index U شاخص قیمت لاسپیرز
indexed array U ارایه شاخص دار
air pollution index U شاخص الودگی هوا
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
pre indexing U شاخص گذاری قبلی
characteristic expansion time U زمان شاخص انبساط
critical incidents technique U شیوه رویدادهای شاخص
producer price index U شاخص قیمت تولیدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
range markers U چراغ شاخص مسیر
symbol U رمز اشاره شاخص
annual efficiency index U شاخص کارایی سالانه خدمتی
gates opening indicator U شاخص باز شدن دریچه ها
index of retail prices U شاخص قیمتهای خرده فروشی
index of wholesale prices U شاخص قیمتهای عمده فروشی
tidemark U میله شاخص جزر ومد
wholesale price index U شاخص قیمت عمده فروشی
index linked insurance U بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
activity designator U شاخص فعالیت یکان یا قسمت
consistency index U شاخص تغییر شکل پذیری
tidemarks U میله شاخص جزر ومد
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
index addressing U نشان دهی شاخص دار
critical flicker frequency U بسامد شاخص در سوسو زدن
cff U بسامد شاخص در سوسو زدن
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
pathognomonic U وابسته بتشخیص ناخوشی شاخص مرض
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
paasche price index U شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
index number U مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
drift float U علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
compliance index U شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
lumber's line U خط شاخص قلب نما که مشخص کننده سینه ناو است
role indicator U نشانهای برای بیان ورودی شاخص دریک موضوع مشخص
system indicator U طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
local color U رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
kwic U روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
borehole U سوراخ
pecker U سوراخ کن
orifices U سوراخ
drill hole U سوراخ
slot U سوراخ
finger hole U سوراخ
loop U سوراخ
orifice U سوراخ
looped U سوراخ
loops U سوراخ
fenestra U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
eyelet U سوراخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com