Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
decimal
U
سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
decimals
U
سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mantissa
U
رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
noisy mode
U
سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
modes
U
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode
U
عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
m
U
مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
decimal file system
U
سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
denary
U
ده ده اعشاری)
decimal
U
اعشاری
decimals
U
اعشاری
mantissa
U
اعشاری
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
decimal points
U
ممیز اعشاری
decimal balance
U
ترازوی اعشاری
decimal fraction
U
کسر اعشاری
decimal number
U
عدد اعشاری
decimal function
U
کسر اعشاری
decimal digit
U
رقم اعشاری
decimal point
U
ممیز اعشاری
common logarithm
U
لگاریتم اعشاری
repeating decimal
U
اعشاری مکرر
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
decimal
U
رقم دهدهی اعشاری
fractional
U
مانیتن یک عدد اعشاری
decimals
U
رقم دهدهی اعشاری
recurring decimal
U
اعشاری مکرر
[ریاضی]
packed decimal
U
عدد اعشاری فشرده
decimalist
U
طرفدارسلسله اعشاری درپول
decimal number system
U
سیستم اعداد اعشاری
decimal tab
U
جدول بندی اعشاری
characteristically
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری
fraction
U
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
fractions
U
bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری
actual decimal point
U
نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
biased
U
ارزش توان در یک عدد اعشاری
terminating decimal
U
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
point
U
ممیز
[در کسر اعشاری]
[ریاضی]
proper decimal fraction
U
کسر اعشاری صحیح
[ریاضی]
floating
U
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
gigaflop
U
یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
floating
U
عمل ریاضی روی عدد اعشاری
normalization
U
تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
floating
U
عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
ebcdic
U
کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
characteristically
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic
U
مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
floating point basic
U
نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
routinely
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
normalizes
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalised
U
عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
floating
U
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
radix
U
نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
extended
U
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
DX
U
پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
noisy mode
U
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
applesoft basic
U
نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
fixed point notation =
U
نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
binary coded decimal
U
سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
flop
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops
U
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops
U
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
floats
U
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floated
U
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float
U
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
biquinary notation
U
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
even
U
هم درست
out and out
U
درست
out-and-out
U
درست
smack dab
U
درست
just
U
درست
entire
U
درست
whole
U
درست
legitimates
U
درست
exacts
U
درست
conscionable
U
درست
straighter
U
درست
straightest
U
درست
straightforward
U
درست
exacted
U
درست
exact
U
درست
in a entireness of state
U
درست
perfects
U
درست
legitimated
U
درست
valid
U
درست
legitimating
U
درست
legitimate
U
درست
perfected
U
درست
indefectible
U
درست
incorrupt
U
درست
perfecting
U
درست
in order
U
درست
perfect
U
درست
by the square
U
درست
by fits and starts
U
درست
straight
U
درست
clears
U
درست
truer
U
درست
truest
U
درست
correcting
U
درست
right as nails
U
درست
correct
U
درست
practicable
<adj.>
U
درست
genuine
U
درست
veracious
U
درست
practical
<adj.>
U
درست
purpose-built
<adj.>
U
درست
purposeful
<adj.>
U
درست
purposive
<adj.>
U
درست
true
U
درست
orthographically
U
درست
clearest
U
درست
proper
U
درست
clearer
U
درست
clear
U
درست
Quite
[so]
!
U
درست!
plain dealing
U
درست
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
U
درست
convenient
<adj.>
U
درست
functional
<adj.>
U
درست
Am I not right?dont you agree with me ?
U
درست می گه یا نه ؟
right as a trivet
U
درست
corrects
U
درست
right as a trivet
U
تن درست
suitable
<adj.>
U
درست
sock
U
درست
inviolate
U
درست
authentic
U
درست
orthodox
U
درست
true
<adj.>
U
درست
real
<adj.>
U
درست
righting
U
درست
aright
U
درست
exactly
U
درست
integral
U
درست
exact
<adj.>
U
درست
correct
<adj.>
U
درست
accurate
[correct]
<adj.>
U
درست
incorrect
U
نا درست
proper
<adj.>
U
درست
well advised
U
درست
righted
U
درست
right
U
درست
useful
<adj.>
U
درست
properly
U
درست
legitimately
U
درست
utilitarian
[useful]
<adj.>
U
درست
accurate
U
درست
behaves
U
درست رفتارکردن
to put to rights
U
درست کردن
behaving
U
درست رفتارکردن
plumb
U
درست عینا
entire leaf
U
برگ درست
get up
U
درست شدن
fabricates
U
درست کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com