Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
forwards
U
سه بازیگر جلوی تور والیبال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
back line player
U
بازیگر خط عقب والیبال
center forward
U
نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
holding
U
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
send in
U
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacks
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
U
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
U
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
volley ball
U
والیبال
volleyball
U
والیبال
wider
U
خط کناری والیبال
widest
U
خط کناری والیبال
volleyball
U
بازی والیبال
volleyball court
U
زمین والیبال
volleyball net
U
تور والیبال
power volleyball
U
والیبال قدرتی
wide
U
خط کناری والیبال
change of service
U
تعویض سرویس والیبال
refereed
U
داور بالای والیبال
refereeing
U
داور بالای والیبال
referees
U
داور بالای والیبال
height of the volleyball net
U
بلندای تور والیبال
hook service
U
سرویس برگردان والیبال
referee
U
داور بالای والیبال
baselines
U
خط انتهای زمین والیبال
roll
U
چرخش توپ والیبال
rolls
U
چرخش توپ والیبال
rolled
U
چرخش توپ والیبال
baseline
U
خط انتهای زمین والیبال
contact with the net
U
خطای تماس با تور والیبال
blocker
U
مدافع روی تور والیبال
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
attack block
U
دفاع روی تور والیبال
upper edge of the net
U
نوار بالای تور والیبال
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
drop shot
U
ضربه اهسته روی تور والیبال
He plays a beautiful game of volleyball.
U
مثل ماه والیبال بازی می کند
net cord
U
کابل یا سیم بالای تور والیبال
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
toss a coin for choice of service of cou
U
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
fly
U
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
rotation
U
چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
netball
U
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
floater
U
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
feont
U
جلوی
frontward
U
جلوی
former
U
جلوی
before my very eyes
U
جلوی چشمهایم
forward
U
جلوی گستاخ
forwarded
U
جلوی گستاخ
in the way
U
جلوی راه
sincipital
U
واقع در جلوی سر
fore
U
جلوی قایق
prior
U
پیشین جلوی
at the fore
U
در جلوی کشتی
fore
U
جلوی درجلو
I walked past the shop ( store ) .
U
از جلوی فروشگاه گذشتم
googol
U
عدد یک با صد صفر در جلوی ان
Get out of my face!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
prowords
U
کلمات جلوی جملات
nose spray
U
بسکهای جلوی گلوله
head sail
U
بادبان جلوی دکل
camber
U
انحنای جلوی اسکی
ackermanaxle
U
محور جلوی اتومبیل
afterleech
U
بادبان جلوی قایق
bowling crease
U
خط موازی جلوی پایه ها
foresheets
U
فضای جلوی قایق
forward area
U
منطقه جلوی رزم
forward echelon
U
رده جلوی نبرد
front mud guard
U
گلگیر جلوی اتومبیل
front wing
U
گلگیر جلوی اتومبیل
cambers
U
انحنای جلوی اسکی
bowed
U
قسمت جلوی قایق
bowing
U
قسمت جلوی قایق
bows
U
قسمت جلوی قایق
deck
U
سکوی جلوی تانک
decked
U
سکوی جلوی تانک
decks
U
سکوی جلوی تانک
to stop the bus
U
جلوی اتوبوس را گرفتن
bow
U
قسمت جلوی قایق
under one's nose
<adv.>
U
جلوی چشم کسی
Get out of my sight!
<idiom>
U
از جلوی چشمم دور شو!
anticum
U
جرز جلوی معبد
to get in the way
U
جلوی راه را گرفتن
windshield
U
شیشه جلوی اتومبیل
wind screen
U
شیشه جلوی اتومبیل
windshields
U
شیشه جلوی اتومبیل
foreshores
U
لبه جلوی ساحل دریا
to nip something in the bud
U
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
jib
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
metopon
U
قسمت جلوی زائده جلومغز
jibs
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibbing
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibbed
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
foreshore
U
لبه جلوی ساحل دریا
To teach grandma to suck eggs.
U
جلوی لوطی معلق زدن
hold one's fire
<idiom>
U
جلوی زبان خود را گرفتن
Accidents wI'll happen .
U
جلوی اتفاق رانتوان گرفت
front wheel suspension
U
اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
nip in the bud
<idiom>
U
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
To keep prices down.
U
جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
forward bow spring
U
فنر جلوی سینه کشتی
forebody
U
بدنه قسمت جلوی ناو
to bridle one's own tongue
U
جلوی زبان خودرا گرفتن
to block
[hold up]
(the) traffic
U
جلوی رفت و آمد را گرفتن
foresail
U
بادبان سه گوش در جلوی دکل
Drop me by the phone booth.
U
مرا جلوی کیوسک تلفن پیاده کن
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father.
U
جلوی پدرش سیگار نمی کشد
There is nothing to prevent me.
U
هیچی نمیتونه جلوی منو بگیره.
foreland
U
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
to block
[to block up]
[to clog]
[to clog up]
something
U
جلوی جریان
[ریزش]
چیزی را گرفتن
washed
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
washes
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
fore and aft
U
واقع درطول کشتی جلوی و عقبی
panel
U
قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
panels
U
قسمت جلوی پیشخوان اتومبیل وهواپیماوغیره
wash
U
حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
Come and get warm by the fire .
U
بیا جلوی آتش که گرم بشوی
It took place under my very eyes.
U
درست جلوی چشمم اتفاق افتاد
to get in somebody's way
U
جلوی راه کسی
[چیزی]
را گرفتن
anti dazzle vizor
U
سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
fives
U
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
tacked
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
head up
U
بردن قسمت جلوی قایق بسمت باد
head off
U
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head down
U
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
tack
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
You are going to gain weight. if you let yourself go.
U
اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
tacking
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
tacks
U
گوشه پایینی و جلوی بادبان طولی ناو
mizzen staysail
U
بادبان روی سیم جلوی دکل فرعی
hold one's tongue
<idiom>
U
جلوی زبان خود را گرفتن،ساکت ماندن
It is never too late to mend.
U
هر کجا که جلوی ضرر رابگیری منفعت است
He parked the car right in front of the garage.
U
درست جلوی گاراژ اتومبیل را پارک کرد
Drop me off in front of the train station!
U
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
leading point
U
نقطه نشانه روی در جلوی هدف متحرک
fore check
U
جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
to bolt somebody out
U
[با قفل کردن]
جلوی راه کسی را گرفتن
You are roasting yourself in front of the fire .
U
خودت را جلوی آتش که داری کباب می کنی
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
to swat the ball away
U
با ضربه سخت جلوی توپ را گرفتن
[دربازه بان]
ante-choir
U
[فضای خالی جلوی تریبون دسته همسرایان در کلیسا]
center of gravity envelope
U
تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
muzzle boresight
U
حلقه تار موی محوریابی جلوی لوله توپ
zero stage
U
طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
balanced control surfaces
U
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
course line shot
U
تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
I dare you to say it to his face.
U
خیلی راست می گویی ( اگه مردی ) جلوی خودش بگه
to let rip
U
حرف بدون جلوی خود را گرفتن زدن
[اصطلاح روزمره]
actor
U
بازیگر
actors
U
بازیگر
booter
U
بازیگر
mummer
U
بازیگر
stager
U
بازیگر
fielder
U
بازیگر
performing
U
بازیگر
player
U
بازیگر
puppeteers
U
بازیگر
puppeteer
U
بازیگر
wingman
U
بازیگر گوش
skulls
U
ضربه به سر بازیگر
skull
U
ضربه به سر بازیگر
halfback
U
بازیگر میانی
sand bagger
U
بازیگر گول زن
come back
U
بازگشت بازیگر
club player
U
بازیگر باشگاهی
walk-on
U
بازیگر فرعی
send off
U
اخراج بازیگر
send-offs
U
اخراج بازیگر
tennist
U
بازیگر تنیس
oddsmaker
U
بازیگر شاخص
third home
U
بازیگر مهاجم
tragedienne
U
بازیگر تراژدی
send-off
U
اخراج بازیگر
second string
U
بازیگر ذخیره
sub
U
بازیگر ذخیره
sub
U
تعویض بازیگر
headhunter
U
بازیگر خشن
extra cover
U
بازیگر بل گیر
homebred
U
بازیگر محلی
outside forward
U
بازیگر گوش
homebrew
U
بازیگر محلی
homeling
U
بازیگر خودی
winger
U
بازیگر گوش
leading lady or man
U
بازیگر عمده
player's number
U
شماره بازیگر
out
U
اخراج بازیگر
subs
U
بازیگر ذخیره
subs
U
تعویض بازیگر
hatchetman
U
بازیگر خشن
hattrick
U
بازیگر سه گله
ride the bench
U
بازیگر ذخیره
outed
U
اخراج بازیگر
out-
U
اخراج بازیگر
poloist
U
بازیگر واترپولو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com