English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 220 (542 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
raggle U سنگ را شیار دار کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
list U شیار کردن اماده کردن
groove U خط انداختن شیار دار کردن
groove U شیار کردن فرورفتگی خان شیار
grooves U خط انداختن شیار دار کردن
grooves U شیار کردن فرورفتگی خان شیار
plough U شخم کردن شیار کردن
ploughed U شخم کردن شیار کردن
ploughs U شخم کردن شیار کردن
plowed U شخم کردن شیار کردن
plowing U شخم کردن شیار کردن
plows U شخم کردن شیار کردن
flute U لبه دار کردن شیار
slot U شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots U شیار دراوردن رنده کردن چاک
slotting U شیار دراوردن رنده کردن چاک
ridge U شیار دار کردن
ridges U شیار دار کردن
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
plow U شخم کردن شیار کردن
Other Matches
back frow U اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
track pitch U گام شیار درجه شیار
ruck U خط شیار
stria U شیار
rucks U خط شیار
splineway U شیار
notche U شیار
slotting U شیار
tracked U شیار
tracks U شیار
rakes U شیار
scores U شیار
wake U شیار
corrugation U شیار
waked U شیار
scored U شیار
score U شیار
sulcus U شیار
wakes U شیار
guideway U شیار
fissure U شیار
groove U شیار
track U شیار
ruts U خط شیار
chamfer U شیار
rake U شیار
fissures U شیار
raking U شیار
flute U شیار
fillister plough U شیار
slot U شیار
slots U شیار
rut U خط شیار
grooves U شیار
armature pocket U شیار ارمیچر
flute U شیار ساختن
lateral fissure U شیار جانبی
slots U روزنه شیار
armature slot U شیار ارمیچر
channelled U روگاه شیار
longitudinal groove U شیار طولی
channelled U شیار دراوردن
key seat U شیار خار
channels U روگاه شیار
channels U شیار دراوردن
keyway U شیار دراوردن
channel U شیار دراوردن
valley U گودی شیار
slot U روزنه شیار
central sulcus U شیار مرکزی
primary track U شیار اصلی
oil groove U شیار روغن
slots U شیار شکاف
alternate track U شیار جایگزین
acme thread شیار ذوزنقه ای
slotting U شیار شکاف
alternate track U شیار متناوب
primary track U شیار اولیه
channeling U شیار دراوردن
channel U روگاه شیار
channeling U روگاه شیار
slot U شیار شکاف
valleys U گودی شیار
channeled U شیار دراوردن
channeled U روگاه شیار
alternate track U شیار تغییرپذیر
central fissure U شیار مرکزی
slotting U روزنه شیار
furrow U شیار زدن
furrowing U شیار زدن
wash out U شیار ابرو
furrows U شیار زدن
fissure of rolando U شیار رولاندو
grooving plane U رنده شیار
guide nut U شیار راهنما
guide slot U شیار راهنما
feed track U شیار پیشبری
thread U شیار برجستگی
furrowed U شیار زدن
slot insulation U عایق شیار
rolando's sulcus U شیار رولاندو
fissure of sylvius U شیار سیلویوس
sylvian fissure U شیار سیلویوس
rolando's fissure U شیار رولاندو
rut U شیار دارکردن
list U شیار نرده
grooves U شیار دادن
groove U شیار دادن
ruts U شیار دارکردن
vallecula U شیار خط گودی
crimping groove U شیار استحکام
tpi U شیار دراینچ
threads U شیار برجستگی
track density U تراکم شیار
track pitch U فاصله شیار
calcarine sulcus U شیار مهمیزی
drip U شیار ابچکان
dripped U شیار ابچکان
crimping groove U شیار استقرار
drips U شیار ابچکان
indenture U شیار دارکردن
calcarine fissure U شیار مهمیزی
butterss thread U شیار اره
cut fuller U شیار بریدن
striate U شیار دار
canaliculus U شیار کوچک
trackes per inch U شیار در اینچ
head per track disk U دیسک با هد هر شیار
tooth pitch U گام شیار
port U شیار هادی دهانه
swallowed U شیار قرقره تاکل
sheave U شیار قرقره تاکل
manager U و نیز آدرس شیار را
managers U و نیز آدرس شیار را
swallows U شیار قرقره تاکل
swallow U شیار قرقره تاکل
clock track U شیار زمان سنجی
mortise U شیار دراوردن کام
chandelle U [کابل در شیار ستون ها]
timing track U شیار تنظیم وقت
chip pocket U شیار دندانههای اره
gutter ball U گویی که به شیار میافتد
guideway U شیار هدایت کننده
tpi U تعداد شیار در هر اینچ
swallowing U شیار قرقره تاکل
fringing groove U شیار تقویت کننده
sector U تقسیم دیسک به شیار رهایی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
scrobiculate U شیاردار دارای شیار کم عمق
trench U شیار لوله قرارگیری کابل
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
trenches U شیار لوله قرارگیری کابل
circular slitting saw U اره کمانهای مخصوص شیار
notche sensitivity index U ضریب حساسیت در مقابل شیار
circular grooving saw U کمان اره ویژه شیار
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
flute U [شیار عمودی روی ستون]
reeve U عبور دادن طناب از شیار
sectors U تقسیم دیسک به شیار رهایی
furrowing U زمین یامزرعه شخم زده شیار
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
cannelure U شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
furrow U زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrows U زمین یامزرعه شخم زده شیار
furrowed U زمین یامزرعه شخم زده شیار
lands U برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
screwthread U شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
ripping U شیار زدن زمین سله بسته
lister U سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
tracked U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track U محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
eighty track disk U دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
forty track disk U قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
formats U تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
sectors U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
format U تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
parity U شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
seeks U زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek U زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking U زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
allocation U یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
allocations U یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
Q Channel U یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
fix U استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fixes U استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
yoke U جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constant U فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants U فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot U اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
clusters U یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable U نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cluster bomb U یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster U یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs U یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cavitation U بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent U شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
tracks U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm U وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
tracked U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
track U شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
hard sectoring U می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
track ball U گوی پیگردی گوی شیار
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
fat U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fattest U در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
to let somebody treat you like a doormat <idiom> U با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew U رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges U اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial U خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
captures U اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com