Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
free capital
U
سرمایه گذار پولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
financier
U
سرمایه دار سرمایه گذار
financiers
U
سرمایه دار سرمایه گذار
investors
U
سرمایه گذار
investor
U
سرمایه گذار
money capital
U
سرمایه پولی
european monetary agreement
U
موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
supply price of capital
U
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance
U
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap
U
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization
U
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment
U
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
monetarists
U
طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
multiplier principle
U
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism
U
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments
U
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization
U
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment
U
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
U
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
registered capital
U
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
capital program
U
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marginal utility of capital
U
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
cobb doglas production function
U
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
over-
U
گذار
over
U
گذار
transition
U
گذار
transitions
U
گذار
pocket
U
پولی
venal
U
پولی
impecuniosity
U
بی پولی
impecuniousity
U
بی پولی
mercenaly
U
پولی
moneyary
U
پولی
pockets
U
پولی
moneyed
U
پولی
monetary
U
پولی
pecuniary
U
پولی
instaurator
U
بنیاد گذار
grounder
U
پایه گذار
legator
U
میراث گذار
legiskative
U
قانون گذار
insurant
U
بیمه گذار
legislatrix
U
قانون گذار زن
mark sense
U
نشان گذار
accomodating
U
منت گذار
legislative
U
قانون گذار
lowpass
U
پایین گذار
legislators
U
قانون گذار
salver
U
مرهم گذار
salvers
U
مرهم گذار
lienee
U
وثیقه گذار
assessor
U
خراج گذار
grounder
U
کار گذار
heretic
U
بدعت گذار
deepositor
U
ودیعه گذار
crossing site
U
محل گذار
coder
U
رمز گذار
bypass
U
کنار گذار
bailor
U
امانت گذار
bypassing
U
کنار گذار
legislatress
U
قانون گذار زن
legislator
U
قانون گذار
bypasses
U
کنار گذار
demographic transition
U
گذار جمعیت
depositor
U
امانت گذار
heretics
U
بدعت گذار
graduator
U
درجه گذار
grader
U
نمره گذار
bailer
U
امانت گذار
encoder
U
رمز گذار
punctuator
U
نقطه گذار
dotter
U
نقطه گذار
discriminator
U
فرق گذار
differentiator
U
فرق گذار
bypassed
U
کنار گذار
innovators
U
بدعت گذار
founders
U
بنیان گذار
foundering
U
بنیان گذار
foundered
U
بنیان گذار
founder
U
بنیان گذار
blazers
U
علامت گذار
blazer
U
علامت گذار
shelver
U
در قفسه گذار
shelver
U
در تاقچه گذار
space bar
U
فاصله گذار
prizer
U
قیمت گذار
pricer
U
قیمت گذار
innovator
U
بدعت گذار
contributory
U
خراج گذار
auctioneers
U
حراج گذار
auctioneer
U
حراج گذار
swindlers
U
کلاه گذار
swindler
U
کلاه گذار
pledgor
U
رهن گذار
pledgor
U
وثیقه گذار
pracitcable
U
گذار کردنی
spotter
U
خال گذار
valuer
U
قیمت گذار
trend-setters
U
بدعت گذار
marker pen
علامت گذار
racers
U
مسابقه گذار
racer
U
مسابقه گذار
handlers
U
دسته گذار
handler
U
دسته گذار
markers
U
نشان گذار
marker
U
نشان گذار
trend-setter
U
بدعت گذار
impressionistic
U
برداشت گذار
tapper
U
توپی گذار
tracked layer
U
ریل گذار
tracklayer
U
ریل گذار
transit time
U
زمان گذار
transition period
U
دوره گذار
transition state
U
حالت گذار
insured
U
بیمه گذار
zoogenic
U
بچه گذار
mortgagor
U
رهن گذار
nomographer
U
قانون گذار
outdoor recreation
U
گشت و گذار
oviparous
U
تخم گذار
pawnor
U
رهن گذار
valuers
U
قیمت گذار
real
U
غیر پولی
monetary reserves
U
ذخائر پولی
monetary school
U
مکتب پولی
monetary policy
U
سیاست پولی
monetary base
U
پایه پولی
monetary instruments
U
ابزارهای پولی
monetary inflation
U
تورم پولی
tight money
U
کنترل پولی
monetary incentive
U
مشوق پولی
monetary expansion
U
توسعه پولی
money order
U
حواله پولی
unit of currency
U
واحد پولی
monetary sector
U
بخش پولی
money matters
U
امور پولی
money wage
U
مزد پولی
money income
U
درامد پولی
money illusion
U
خطای پولی
money illusion
U
توهم پولی
monetary value
U
ارزش پولی
monetary unit
U
واحد پولی
monetary targets
U
اهداف پولی
monetary system
U
سیستم پولی
monetary restriction
U
محدودیت پولی
money orders
U
حواله پولی
monetary economy
U
اقتصاد پولی
monetary base
U
مبنای پولی
backing
U
پشتوانه پولی
grooved pulley
U
پولی شیاردار
polymyxin
U
پولی میکسین
polywag
U
پولی واگ
polyethylene
U
پولی اتیلن
monetary authorities
U
مقامات پولی
monetary assets
U
دارائیهای پولی
financial property
U
داراییهای پولی
financial inventory
U
ذخایر پولی
monetary control
U
کنترل پولی
monetary control
U
نظارت پولی
reconvert
U
پولی را مجدداتسعیرکردن
pecuniary liability
U
ضمانت پولی
dealing for money
U
معاملات پولی
pay patient
U
مریض پولی
loose pulley
U
پولی هرزگرد
monetary deflation
U
محدودیت پولی
monetary deflation
U
انقباض پولی
monetary convention
U
اتحاد پولی
financial property
U
اموال پولی
minelayer
U
کشتی مین گذار
position control
U
پیچ مرکز گذار
minelayer
U
ناو مین گذار
net laying ship
U
کشتی تور گذار
mine layer
U
کشتی مین گذار
miscreant
U
بدعت گذار خبیث
dan layers
U
شناوه بویه گذار
subcaliber
U
تفنگ اثر گذار
spacebar
U
کلید فاصله گذار
testator
U
شاهد میراث گذار
depositor
U
ودیعه گذار مودع
truster
U
ودیعه گذار اعتباردهنده
burst gate
U
لامپ پیام گذار
buoy tender
U
ناو بویه گذار
buoy tender
U
کشتی بویه گذار
money lender
U
پول به بهره گذار
dot generator
U
مولد خال گذار
dan runner
U
کشتی بویه گذار
uniparous
U
هر باریک تخم گذار
gold currency system
U
نظام پولی طلا
national money income
U
درامد ملی پولی
nonmonetarists
U
اقتصاددانان غیر پولی
nonmonetary assets
U
دارائیهای غیر پولی
nonmonetary sector
U
بخش غیر پولی
pecuniary externalities
U
پی امدهای خارجی پولی
poly vinil chloride
U
کلرور پولی وینیل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com