Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
short thrust
U
نوعی سخمه کوتاه در جنگ سرنیزه
high port
U
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
rapiers
U
سخمه سخمه زنی
rapier
U
سخمه سخمه زنی
stabber
U
سخمه زن
long thrust
U
سخمه بلند
butt stroke
U
سخمه ته قنداق
long thrust
U
وضعیت سخمه بلند
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
inject
U
ضربه زدن به دشمن سخمه زدن
injecting
U
ضربه زدن به دشمن سخمه زدن
injects
U
ضربه زدن به دشمن سخمه زدن
injected
U
ضربه زدن به دشمن سخمه زدن
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
pygmy
U
قد کوتاه
pygmy
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pigmies
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
dumpy
U
کوتاه
pygmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
concise
U
کوتاه
low
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
of short duration
U
کوتاه
short
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pigmy
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
miniature
U
کوتاه
curtal
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
little
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
puny
U
قد کوتاه
succinct
U
کوتاه
down
U
کوتاه
paddle
U
پاروی کوتاه
paddling
U
پاروی کوتاه
paddles
U
پاروی کوتاه
curtails
U
کوتاه کردن
curtailed
U
کوتاه کردن
paddled
U
پاروی کوتاه
curtailing
U
کوتاه کردن
short splice
U
پیوند کوتاه
short range
U
کوتاه مدت
short-range
U
کوتاه مدت
truncated
U
کوتاه کردن
short lived
U
کوتاه مدت
short-lived
U
کوتاه مدت
truncate
U
کوتاه کردن
catnapping
U
چرت کوتاه
breeks
U
شلوار کوتاه
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
curtail
U
کوتاه کردن
shortened
U
کوتاه کردن
transients
U
فانی کوتاه
truncheons
U
چماق کوتاه
shorten
U
کوتاه تر کردن
shorten
U
کوتاه کردن
chitchat
U
صحبت کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
abbreviating
U
کوتاه کردن
abbreviates
U
کوتاه کردن
abbreviate
U
کوتاه کردن
by pass
U
اتصال کوتاه
catnap
U
چرت کوتاه
tunicle
U
لباس کوتاه
catnapped
U
چرت کوتاه
short period
U
دوره کوتاه
shortened
U
کوتاه تر کردن
shortens
U
کوتاه کردن
shortens
U
کوتاه تر کردن
formulating
U
کوتاه کردن
vamp
U
جوراب کوتاه
formulates
U
کوتاه کردن
formulated
U
کوتاه کردن
formulate
U
کوتاه کردن
briefest
U
کوتاه مختصر
undersize
U
اندازه کوتاه
short drop
U
دراپ کوتاه
briefer
U
کوتاه مختصر
britches
U
شلوار کوتاه
transient
U
فانی کوتاه
briefed
U
کوتاه مختصر
brief
U
کوتاه مختصر
chiton
U
قبای کوتاه
short precision
U
دقت کوتاه
catnaps
U
چرت کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
steep taper
U
مخروط کوتاه
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
strop
U
طناب کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
idylls
U
چکامه کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
idyll
U
چکامه کوتاه
short time
U
کوتاه مدت
curt
U
کوتاه ومختصر
pygmy
U
ادم کوتاه قد
pygmies
U
ادم کوتاه قد
pigmies
U
ادم کوتاه قد
poops
U
صدای کوتاه
poop
U
صدای کوتاه
shortening
U
کوتاه شدگی
short test bar
U
میله کوتاه
unabridged
U
کوتاه نشده
spontoon
U
نیزه کوتاه
shortening in
U
کوتاه کردن
short story
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
shortwave
U
موج کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
short-circuits
U
اتصال کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
short wave
U
موج کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
abbreviated
U
کوتاه شده
low
U
کوتاه دون
lie down
U
استراحت کوتاه
short run
U
مدت کوتاه
truncation
U
کوتاه سازی
short run
U
کوتاه مدت
scurrying
U
مسابقه کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
clipping
U
کوتاه کردن
short return
U
برگشت کوتاه
basso relief
U
برجسته کوتاه
truncating
U
کوتاه کردن
truncates
U
کوتاه کردن
lie-down
U
استراحت کوتاه
stag
U
کوتاه کردن
stags
U
کوتاه کردن
short term
U
دوره کوتاه
aphorisms
U
سخن کوتاه
aphorism
U
سخن کوتاه
short term
U
کوتاه مدت
abridge
U
کوتاه کردن
short shunt
U
شنت کوتاه
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
short service line
U
خط سرویس کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
to cut short
U
کوتاه کردن
to fall short
U
کوتاه امدن
to look in
U
کوتاه کردن
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
novelet
U
داستان کوتاه
spud
U
چاقوی کوتاه
spuds
U
چاقوی کوتاه
low frequency wave
U
موج کوتاه
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
corner-brace
U
حایل کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
stump
U
خپله کوتاه قد
stumped
U
خپله کوتاه قد
stumping
U
خپله کوتاه قد
stumps
U
خپله کوتاه قد
jog trot
U
یورتمه کوتاه
dwarf gallery
U
دالان کوتاه
brief description
U
شرح کوتاه
laconic
U
کوتاه موجز
laconically
U
کوتاه موجز
hare sighted
U
کوتاه بین
half timber
U
الوار کوتاه
shear
U
کوتاه کردن
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
morello
U
گیلاس دم کوتاه
narrow minded
U
کوتاه نظر
idyl
U
قصیده کوتاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com