English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clepsydra U ساعت ابی قدیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
synchronised U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronize U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
SDRAM U قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
Other Matches
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
parallels U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
o'clock U ساعت از روی ساعت
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
timeworn U قدیمی
old timer U قدیمی
We old – fashioned people . U ما قدیمی ها
old-timer U قدیمی
old-timers U قدیمی
fogram U قدیمی
out of date U قدیمی
antiquated U قدیمی
date U قدیمی
dates U قدیمی
senior U قدیمی
age-old U قدیمی
olden U قدیمی
ancient U قدیمی
age old U قدیمی
stale cheque U چک قدیمی
veteran U قدیمی
veterans U قدیمی
bygone U قدیمی
old time U قدیمی
archaic U قدیمی
seniors U قدیمی
outdated U قدیمی
newer U اخیرا و نه قدیمی
unreconstructed U قدیمی مسلک
uptight U قدیمی مسلک
fogies U ادم قدیمی
clapped-out U ماشینخرابو قدیمی
past masters U استاد قدیمی
fogeys U ادم قدیمی
ex U سابق قدیمی
past master U استاد قدیمی
fogey U ادم قدیمی
prolonged U قدیمی مدید
fuddy-duddy U قدیمی مسلک
incunabulum U کتب قدیمی
old hat U هر چیز قدیمی
Old – time tunes . U آهنگهای قدیمی
primal U بسیار قدیمی
old hat U قدیمی مسلک
(as) old as the hills <idiom> U خیلی قدیمی
museum piece U قدیمی غیرعادی
protolanguage U زبان قدیمی
ex- U سابق قدیمی
old U دیرینه قدیمی
older U دیرینه قدیمی
paleography U کتابت قدیمی
ancient manuscript U نوشته قدیمی
presentation copy U نسخه قدیمی
square toed U قدیمی مسلک
codex U نسخه قدیمی
arquebus U تفنگ قدیمی
culverin U یکجورتوپ قدیمی
oldest U دیرینه قدیمی
fuddy-duddies U قدیمی مسلک
scholastic U متفکران قدیمی
by gone U قدیمی گذشته ها
fogy U ادم قدیمی
new U اخیرا و نه قدیمی
new- U اخیرا و نه قدیمی
newest U اخیرا و نه قدیمی
rebec U کمانچه سه سیمه قدیمی
runlet U واحدگنجایش مایعات قدیمی
rundlet U واحدگنجایش مایعات قدیمی
shandrydan U درشکه تک اسبه قدیمی
old-style U روش گاهشماری قدیمی
rebeck U کمانچه سه سیمه قدیمی
shandradan U درشکه تک اسبه قدیمی
primitively U بطور قدیمی یا بدوی
dodoes U آدم قدیمی مسلک
old wives' tale U عقیدهی قدیمی و مردود
old wives' tales U عقیدهی قدیمی و مردود
wailing wall U دیوار قدیمی اورشلیم
nine pins U نوعی بولینگ قدیمی
tod U واحد قدیمی وزن
raffle U نوعی بازی قدیمی
raffles U نوعی بازی قدیمی
slow coach U ادم قدیمی مسلک
sloop U کرجی یک دگلی قدیمی
dodos U آدم قدیمی مسلک
sequins U سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
blunderbuss U نوعی تفنگ قدیمی
to cling to the old ways U به رسوم قدیمی چسبیدن
falcon U باز توپ قدیمی
dating rugs [antique] U فرش عتیقه [قدیمی]
ducat U مسکوک طلای قدیمی
alpenstock U عصای قدیمی کوهنوردی
fud U ادم قدیمی مسلک
falcons U باز توپ قدیمی
sequin U سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
cataphract U نوعی زره قدیمی
Antiguated U آنتیک ،کهنه،قدیمی
flintlock U تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
flintlocks U تفنگ سرپرچخماقی قدیمی
viol U ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
archaism U انشاء یا گفتاریااصطلاح قدیمی
dodo U آدم قدیمی مسلک
inkhorn U دوات شاخی قدیمی
ye U شکل قدیمی کلمه The شماها
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
stroud U پارچه یا پتوی صخیم قدیمی
spicery U انباری ادویه [واژه قدیمی]
viola da gamba U ویلون سل قدیمی 5 یا6 سیمه
auditory U [نام قدیمی شبستان کلیسا]
fusty U کفک زده قدیمی مسلک
fustiest U کفک زده قدیمی مسلک
back issue U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy U نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
neoclassic U احیا کننده سبکهای قدیمی
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
fogyish U مانع پیشرفت قدیمی مسلک
fustier U کفک زده قدیمی مسلک
carack U کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
carrack U کشتی بزرگ باری وجنگی قدیمی
cubit U مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ
hierologist U متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
graphophone U نوعی دستگاه ضبط صوت قدیمی
driving iron U نام قدیمی چوب شماره 1 گلف
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
Hey, old chap! <idiom> U چطوری رفیق قدیمی! [اصطلاح روزمره]
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
revivalist U طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
dog-ear U [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
bad U زمان ماضی قدیمی فعل bid
touchhole U سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
tumbling verse U شعر بی قاعده وبی وزن قدیمی
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
bawdry U زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
stomacher U پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
Give me those old cars any day . I miss those old cars . U قربان آن اتو مبیل های قدیمی
bireme U یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
He's back to his usual self. U او [مرد ] دوباره برگشت به رفتار قدیمی خودش.
bibliopole U کتاب فروش فرشنده کتب قدیمی وکمیاب
I want to look at old coins. U من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
superseding U گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
supersede U گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
hutch U نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
superseded U گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
hutches U نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
supersedes U گرفتن جای چیزی که قدیمی تر یا کم استفاده تر است
She's not the Laleh I used to know. U او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
upgrading U به روز رسانی [معاوضه قسمتهای قدیمی] [مهندسی]
latium U ناحیه قدیمی مرکزایتالیا واقع درجنوب شهرروم
You look ridiculous in that old hat . U با این کلاه قدیمی قیافه ات مسخره شده
ticker U ساعت
clk U ساعت
timŠepiece U ساعت
clock U ساعت
horologe U ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
time-piece U ساعت
by my watch U ساعت من
timepiece U ساعت
passionflower U گل ساعت
oclock U ساعت
clock generator U ساعت زا
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
h hour U ساعت س
clocks U ساعت ها
horologii U ساعت
horologium U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
in hour's time U دو ساعت
maypop U گل ساعت
passion flower U گل ساعت
self-esteem U ساعت
zero hour U ساعت س
hour U ساعت
hourly U ساعت به ساعت
watched U ساعت
watches U ساعت
watching U ساعت
clock U ساعت
timepiece U ساعت
clocks U ساعت
watch U ساعت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com