Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accompaniments
U
ساز یا اواز همراهی کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accompanists
U
همراهی کننده با اواز یاسازی چون پیانو
Other Matches
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
favourer
U
همراهی کننده
accompanists
U
همراهی کننده
accompanist
U
همراهی کننده
accompanier
U
همراهی کننده
accompaniment
ساز یا آواز همراهی کننده
accompanist
همراهی کننده با آواز یا سازی چون پیانو
companionship
U
همراهی
favouring
U
همراهی
accompaniment
U
همراهی
accompaniments
U
همراهی
anent
U
همراهی
voices
U
اواز
songless
U
بی اواز
sodality
U
همراهی
send-offs
U
همراهی
send-off
U
همراهی
send off
U
همراهی
voicing
U
اواز
sing
U
اواز
sings
U
اواز
favours
U
همراهی
favored
U
همراهی
favoring
U
همراهی
voice
U
اواز
favors
U
همراهی
camaraderie
U
همراهی
concomitance
U
همراهی
favour
U
همراهی
loudmouthed
U
بلند اواز
arias
U
اواز یکنفره
accomodate
U
همراهی کردن
accompanies
U
همراهی کردن
squire
U
همراهی کردن
aria
U
اواز یکنفره
to render a ssistance
U
همراهی کردن
chitter
U
اواز خواندن
singers
U
اواز خوان
singer
U
اواز خوان
go along
U
همراهی کردن
scat
U
اواز بی معنی
crooner
U
اواز خوان
crooners
U
اواز خوان
squires
U
همراهی کردن
accompanied
U
همراهی کردن
air
U
اواز اهنگ
aired
U
اواز اهنگ
airs
U
اواز اهنگ
escort
U
همراهی کردن
deep mouthed
U
گنده اواز
songfest
U
مجلس اواز
escorted
U
همراهی کردن
escorting
U
همراهی کردن
escorts
U
همراهی کردن
to accompany
U
همراهی کردن
yodeler
U
اواز خوان
singsong
U
یک وزن اواز
songster
U
اواز خوان
accompany
U
همراهی کردن
song
U
اواز سرودروحانی
songs
U
اواز سرودروحانی
conpanion
U
همراهی کردن
cantillate
U
با اواز خواندن
songstress
U
زن اواز خوان
to go along
U
همراهی کردن
singin bird
U
پرنده اواز خوان
serenader
U
سراینده اواز عاشقانه
to vow assistance
U
قول همراهی دادن
to sing to sleep
U
با اواز یا لالایی خوابندن
triller
U
اواز خوان باتحریر
sing
U
تصنیف اواز خواندن
tune
U
اهنگ صدا اواز
tunes
U
اهنگ صدا اواز
sings
U
تصنیف اواز خواندن
suffrage
U
کمک همراهی قبول
duos
U
اواز یا موسیقی دونفری
escorting
U
همراهی یامحافظت کردن
escorted
U
همراهی یامحافظت کردن
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
escorts
U
همراهی یامحافظت کردن
escort
U
همراهی یامحافظت کردن
favors
U
همراهی یا طرفداری کردن با
crooned
U
زمزمه کردن اواز
musicale
U
مجلس ساز و اواز
cantabile
U
مناسب برای اواز
to attend a funeral
U
باجنازه همراهی کردن
favored
U
همراهی یا طرفداری کردن با
gain over
U
با خود همراهی کردن
cantor
U
اواز خوان مذهبی
croon
U
زمزمه کردن اواز
favoring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
croons
U
زمزمه کردن اواز
favour
U
همراهی یا طرفداری کردن با
crooning
U
زمزمه کردن اواز
cadenza
U
قطعه اواز یکنفری
favouring
U
همراهی یا طرفداری کردن با
favours
U
همراهی یا طرفداری کردن با
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
cadenzas
U
قطعه اواز یکنفری
glee club
U
کلوب یا باشگاه اواز و سرود
vaudeville
U
درام دارای رقص و اواز
callithump
U
اواز یاتصنیف هزلی وتفریحی
please do me a service
U
خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
hers is best
U
مال اواز همه بهتراست
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
accomodation
U
تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
can you pronounce him safe
U
بگویید که اواز خطر محفوظ است
discant
U
نوعی اواز به درازا بحث کردن
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
acapella
U
اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
descant
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
descants
U
اواز زیر خواندن ازادانه انتقاد کردن
in tow
<idiom>
U
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
ballad
U
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
antistrophe
U
حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
ballads
U
تصنیف اواز یکنفری که در ضمن ان داستانی بیان میشود
quintet
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette
U
قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
fugue
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues
U
قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
skate off
U
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
fugal
U
وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
ponying
U
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
yodeled
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodels
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeling
U
صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
befriend
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriended
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriending
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
befriends
U
دوستانه رفتار کردن همراهی کردن با
companion
U
معاشرت کردن همراهی کردن
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com