English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
watch guard U زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wash board U تختهای که برای ازاله اطاقها بکارمیبرند
eye glass U شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
freezing mixture U نمک بایخ یابرف که برای افسردن بکارمیبرند
buckhorn U استخوان گوزن که برای ساختن دسته چاقو بکارمیبرند
stiffening U اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
dimity U دمیاطی :پارچه نخی سفت باف وراه راه که برای پرده بکارمیبرند
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
card up one's sleeve <idiom> U برای روز مبادا نگهداشتن
stall feed U در طویله برای پروار شدن نگهداشتن
stay U سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
stayed U سیم وصل به دکل برای نگهداشتن ان
boost control U سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر
eat one's cake and have it too <idiom> U هم استفاده کردن وهم برای مبادا نگهداشتن
carry light U نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chains U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
batten U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
nothing to the right U دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
battens U قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
drag bunt U ضربه با ثابت نگهداشتن چوب برای دویدن به پایگاه
beechive spring U فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
cable U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled U طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
catenary U شکم دادگی زنجیر یا سیم انحنای زنجیر
teed U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
capturing U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
teeing U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tee U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
captures U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture U کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
tees U منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sprocket U قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
hackery U ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
hack hammer U چکش تیشه مانندکه سنگ تراشان بکارمیبرند
dinner wagon U میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند
matrass U شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
restiform U طنابی
stringed U طنابی
spy upon U پاییدن
watch U پاییدن
stags U پاییدن
to keep a look U پاییدن
watching U پاییدن
to keep an eyes on U پاییدن
stag U پاییدن
watched U پاییدن
keep watch U پاییدن
watches U پاییدن
cringle U حلقه طنابی
rope ladders U نردبان طنابی
ratlin U پله طنابی
manrope U دستگیر طنابی
ropy U طنابی شکل
rope ladder U نردبان طنابی
jacob's ladder U پله طنابی
marline tie U گره طنابی
surveillance U پاییدن مبصری
eye U دیدن پاییدن
eying U دیدن پاییدن
eyeing U دیدن پاییدن
eyes U دیدن پاییدن
to look sharp U خوب پاییدن
ratline U نردبان طنابی کشتی
guards U پاییدن پاسداری کردن
eyes in the back of one's head <idiom> U چهار چشمی پاییدن
guarding U پاییدن پاسداری کردن
guard U پاییدن پاسداری کردن
lookouts U مراقبت عمل پاییدن
to look a bout U اطراف کار را پاییدن
lookout U مراقبت عمل پاییدن
the strain on a rope U فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
scrim U پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
invigilated U شاگردان را هنگام امتحانات پاییدن
invigilation U پاییدن شاگردان هنگام امتحانات
invigilate U شاگردان را هنگام امتحانات پاییدن
invigilates U شاگردان را هنگام امتحانات پاییدن
invigilating U شاگردان را هنگام امتحانات پاییدن
tightropes U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
tightrope U طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
buntline U طنابی که بپای بادبان بسته میشود
hawser bend U گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
headfast U طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
To be all eyes. To watch like a hawk. U چهار چشمی پاییدن ( مراقب بودن )
buddy line U طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
paracelling U کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
rue raddy U تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
to look round U اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن
to freshen rope U جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
dragrope U طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
retention U نگهداشتن
preserve U نگهداشتن
to keep in d. U نگهداشتن
saves U نگهداشتن
saved U نگهداشتن
imprisons U نگهداشتن
save U نگهداشتن
imprison U نگهداشتن
to take into custody U نگهداشتن
imprisoning U نگهداشتن
retained U نگهداشتن
reserves U نگهداشتن
reserve U نگهداشتن
reserving U نگهداشتن
retain U نگهداشتن
retaining U نگهداشتن
retains U نگهداشتن
preserves U نگهداشتن
to hold in restraint U نگهداشتن
sustain U نگهداشتن
hold U نگهداشتن
holds U نگهداشتن
sustains U نگهداشتن
bate U نگهداشتن
sustained U نگهداشتن
preserving U نگهداشتن
hold on U نگهداشتن
preserving U باقی نگهداشتن
sabbattize U سبت نگهداشتن
preserve U باقی نگهداشتن
count out <idiom> U بیرون نگهداشتن
chin U زیرچانه نگهداشتن
tong U باانبر نگهداشتن
snub U نگهداشتن طناب
preserves U باقی نگهداشتن
chins U زیرچانه نگهداشتن
snubs U نگهداشتن طناب
snubbing U نگهداشتن طناب
lock U محکم نگهداشتن
secure U محکم نگهداشتن
locks U محکم نگهداشتن
secures U محکم نگهداشتن
retraining U نگهداشتن در ندامتگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
have custody of U امانت نگهداشتن
fid U بامیله نگهداشتن
hold over <idiom> U طولانی نگهداشتن
snubbed U نگهداشتن طناب
chains U زنجیر
chainless U بی زنجیر
manacling U زنجیر
chain gang U هم زنجیر
curbing U زنجیر
chains U :زنجیر
chain U زنجیر
curbed U زنجیر
manacles U زنجیر
curb U زنجیر
fetter U زنجیر
curbs U زنجیر
fettered U زنجیر
fettering U زنجیر
fetters U زنجیر
chain زنجیر
line of skirmishers U خط زنجیر
toll bar U زنجیر
bond U زنجیر
gyve U غل و زنجیر پا
barrel U زنجیر
manacle U زنجیر
barrels U زنجیر
linkwork U زنجیر
catena U زنجیر
manacled U زنجیر
slings U زنجیر
sling U زنجیر
slinging U زنجیر
floats U روی اب نگهداشتن شناور
restrain U نگهداشتن مهار کردن
To hold (keep) a secret close to ones chest. U رازی درسینه نگهداشتن
propped U نگهداشتن پشتیبانی کردن
propping U نگهداشتن پشتیبانی کردن
locked up U زیر قفل نگهداشتن
wage freeze U ثابت نگهداشتن دستمزد
restraining U نگهداشتن مهار کردن
floated U روی اب نگهداشتن شناور
restrains U نگهداشتن مهار کردن
surges U تحت کشش نگهداشتن
surged U تحت کشش نگهداشتن
surge U تحت کشش نگهداشتن
hold U نگهداشتن پناهگاه گرفتن
holds U نگهداشتن پناهگاه گرفتن
keep up <idiom> U درشرایط عالی نگهداشتن
prop U نگهداشتن پشتیبانی کردن
float U روی اب نگهداشتن شناور
grabs U گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
to block a ball U نگهداشتن توپ در بازی
to choke down U بزحمت دردل نگهداشتن
grabbed U گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
grab U گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
l support U نگهداشتن بصورت زاویه
maintains U نگهداشتن برقرار داشتن
maintained U نگهداشتن برقرار داشتن
grabbing U گرفتن چیزی و نگهداشتن آن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com