English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The earth moves round the sun . U زمین بدور خورشید می گردد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heliocentric U دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
The earth moves round the sun. U زمین دوز خورشید می چرخد
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
that U اشاره بدور
circumambient U گردنده بدور
rotation U دوران گردش بدور
rotational U دوران گردش بدور
orb U بدور چیزی گشتن
orbs U بدور چیزی گشتن
slue U بدور محورثابتی گشتن
enwind U بدور چیزی پیچیدن
vertigo U دوار سر چرخش بدور
coil U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
Make a journey round the world. U بدور دنیا سفر کردن
coiled U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
orb U بدور مدار معینی گشتن
coils U بدور چیزی بطورمارپیچ پیچیدن
orbs U بدور مدار معینی گشتن
swinge U تلوتلو خوردن بدور چیزی چرخیدن
paraboloid U سطحی که در اثر گردش جسم شلجمی بدور خود تشکیل میگردد
saree U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
saris U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari U ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
distaff U التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
S-twist [S-spun] U نخ چپ تاب [جهت پیچیدن الیاف بدور یکدیگر در این نوع نخ مانند حرف اس لاتین است.]
daystar U خورشید
the greater lumen U خورشید
day star U خورشید
sun U خورشید
sunning U خورشید
suns U خورشید
phoebus U خورشید
sunned U خورشید
sol U خورشید
unsettling U آنچهباعثعصبانیتوخشمشما گردد
He is looking for trouble. U دنبال شر می گردد
parhelion U عکس خورشید
heliometer U خورشید سنج
perihelion U حضیض خورشید
air thread U لعاب خورشید
helium U گاز خورشید
d. of the sun U انحراف خورشید
coronas U خرمن خورشید
corona U خرمن خورشید
titans U خدای خورشید
titan U خدای خورشید
actinometer U پرتوسنج خورشید
eclipse of the sun U خورشید گرفتگی
solar eclipse U گرفت خورشید
mock sun U عکس خورشید
sunlight U نور خورشید
parhelion U خورشید کاذب
samson U اهل خورشید
sun's disk U قرص خورشید
macule U لکه خورشید
actinometre U پرتوسنج خورشید
declination U میل خورشید
sol U الهه خورشید
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
spectrohelioscope U طیف بین خورشید
coronel U هاله خورشید وغیره
coronal U هاله خورشید وغیره
first light U اولین طلیعه خورشید
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
helios U دارگونه خورشید خورشیدخدا
sunspot U لکه روی خورشید
chromatosphere U هاله سرخ خورشید
sunglow U فلق و شفق خورشید
hour angle U زاویه ساعتی خورشید
anthelion U هاله رو به روی خورشید
opposition jupiter to the sun U تقابل بر جیس با خورشید
the setting of the sun U غروب کردن خورشید
parheliacal U مانند عکس خورشید
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
reductase U دیاستازی که موجب تقلیل و حل گردد
He wont be back for another six months. U رفته که تا 6 ماه دیگه بر گردد
covenants U که بین طرفین مبادله می گردد
covenant U که بین طرفین مبادله می گردد
Spint not against heaven,it will fall back in thy . <proverb> U بر آسمان تف مکن,که به صورتت بر مى گردد .
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
Spanish knot U گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
burl [nep] U گلوله ای یا نپ شدن الیاف در سطح بافته شده بدلیل پیچش الیاف بدور یکدیگر
berber knot U گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
sunrises U طلوع خورشید تیغ افتاب
photoheliograph U دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
solar flare U تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
gossamery U لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
perihelion U نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
heliometer U الت پیمایش قطر خورشید
pyrheliometer U گرماسنج ونیرو سنج خورشید
sunrise U طلوع خورشید تیغ افتاب
dedication U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
dedications U قصدایجاد چنین تاسیسی استنباط گردد
Everything goes back to its origin . <proverb> U باز گردد به اصل خود هر چیز .
actinogram U ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
aureole U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
Plants store up the sun's energy. U گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
aureola U هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
snowblink U انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
midnight sun U خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
solunar U حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliograph U تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
spectroheliogram U تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
sunlight U تابش افتاب انعکاس نور خورشید
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
delaying U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
proteranthous U دارای گلهاییکه قبل از برگ فاهر گردد
registering U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registers U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
Unless otherwise stated . U مگر اینکه خلاف ( عکس ) آن اظهار گردد
riffling U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
save all U چیزی که مانع زیان گردد پایه شمعدان
riffles U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
register U ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
riffled U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffle U کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
delay U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
It was inappropriate to make such a remark . U مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
delays U دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
reversing layer U لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
shoots U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
shoot U رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
actinochemistry U مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
parhelic U وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
force U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
When one door shuts another opens. <proverb> U وقتى درى بسته مى شود در دیگرى باز مى گردد .
forces U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forcing U ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
out and in U گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
actinograph U دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
heliometry U پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
autumnal equinox U نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
eds U وسیلهای که بطور الکترویکی میتواندپاک شده و برنامه ریزی گردد
asset U جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
curved weft U [انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
annulus U دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
in irons U نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
progressive rebate U تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
noise U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noises U استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
hitched U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitch U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitches U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitching U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
document U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
perfect participle U وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
documented U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
documenting U فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد
typematic U هر کاراکتر صفحه کلید که تاوقتی بر ان فشار وارد میشود تکرار می گردد
eerom U دستگاهی که به طور الکتریکی پاک شده و مجددا" برنامه ریزی می گردد
alumetize U الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
debt limit U حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
observation pipe U لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
helical U ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
hard hyphen U خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
postal match U مسابقهای که در محل انجام میشود و نتیجه ان با پست نزد داوران ارسال می گردد
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com