Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
emergency scramble
U
رهگیری اضطراری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
squawk may day
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
Other Matches
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
air interception
U
عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
emergency generator set
U
دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
emergencies
U
اضطراری
auxiliary
U
اضطراری
auxiliaries
U
اضطراری
emergency
U
اضطراری
coactive
U
اضطراری
involuntary
U
اضطراری
compulsive
U
اضطراری
emergency ration
U
جیره اضطراری
emergency fund
U
وجوه اضطراری
emergency lamp
U
لامپ اضطراری
emergency leave
U
مرخصی اضطراری
bingo field
U
فرودگاه اضطراری
emergency conning position
U
پل فرماندهی اضطراری
standby battery
U
باتری اضطراری
emergency brake
U
ترمز اضطراری
emergency burial
U
تدفین اضطراری
emergency antenna
U
انتن اضطراری
emergency cartridge
U
کارتریج اضطراری
emergency exit
U
در خروج اضطراری
emergency conditions
U
شرایط اضطراری
emergency air
U
هوای اضطراری
emergency repair
U
تعمیر اضطراری
emergency risk
U
ریسک اضطراری
emergency valve
U
شیر اضطراری
emergency treatment
U
معالجه اضطراری
ditching
U
فرود اضطراری
emergency station
U
محل اضطراری
emergency exit
U
خروج اضطراری
emergency transmitter
U
فرستنده اضطراری
emergency switch
U
کلید اضطراری
emergency push button
U
تکمه اضطراری
emergency works
U
کارهای اضطراری
emergency lighting
U
روشنایی اضطراری
maydays
U
پیام اضطراری
mayday
U
پیام اضطراری
missed approach
U
فرود اضطراری
emergency maintenance
U
نگهداشت اضطراری
emergency measure
U
سنجش اضطراری
insurance stockage
U
ذخیره اضطراری
emergency shelter
U
پناهگاه اضطراری
emergency priority
U
تقدم اضطراری
air defense emergency
U
وضعیت اضطراری پدافندهوایی
emergencies
U
فوق العاده اضطراری
emergency
U
فوق العاده اضطراری
emergency brake equipment
U
تجهیزات ترمز اضطراری
emergency operation
U
بهره برداری اضطراری
emergency power supply
U
منبع قدرت اضطراری
emergency leave
U
سطح اماد اضطراری
landing mat
U
باند فرود اضطراری
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هواپیماها
emergency call
U
خبر یا مکالمه اضطراری
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
intercept
U
رهگیری کردن
intercepted
U
رهگیری کردن
electrical interception
U
رهگیری الکترونیکی
intercepting
U
رهگیری کردن
intercepts
U
رهگیری کردن
night interception
U
رهگیری شبانه
intercept point
U
نقطه رهگیری
emergency admission
U
پذیرش اضطراری
[در بیمارستان]
[پزشکی]
autorotation
U
روش فرود اضطراری هلیکوپتر
ditching
U
فرود اضطراری هواپیما روی اب
to declare a state of emergency
U
اعلان کردن حالت اضطراری
accident ambulance
U
اتومبیل اضطراری برای حوادث
fall back
U
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
emergency complement
U
تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
controlled interception
U
رهگیری کنترل شده
altitude intercept
U
رهگیری در ارتفاع بالا
air intercept
U
رهگیری کننده هوایی
scuttled
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
scuttle
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escapes
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
scuttles
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
fire escape
U
خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
scuttling
U
غرق کردن اضطراری ناو هبله
close control
U
رهگیری به روش کنترل نزدیک
close controlled
U
رهگیری بروش کنترل نزدیک
field expedient
U
روشهای اضطراری اخراجات در صحرا تدابیر صحرایی
to call 911
[American English]
U
تلفن اضطراری کردن
[به پلیس یا آتش نشانی]
interceptor controller
U
پست کنترل و رهگیری با هواپیماهای رهگیر
steadies
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadied
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
steadying
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
merged
U
باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
steady
U
فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
Emergeny exit .
U
پله های فرار ( درهای خروجی برای مواقع اضطراری )
hot site
U
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
mach no
U
سرعت لازم را به دست اوردم یا نیاوردم در رهگیری هوایی
saunter
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntered
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunters
U
در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
interception
U
رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
defense emergency
U
مواد مورد لزوم وحیاتی پدافندی وضعیت اضطراری دفاعی یا نظامی
salvos
U
در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
initial vector
U
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
skip it
U
در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
intercept point
U
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
many
U
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
what luck
U
در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
music
U
در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
punches
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch
U
در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
collision course interception
U
تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
stop squawk
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
middleman
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
squawk flash
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
middlemen
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
spitting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
whats' up
U
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
orbiting
U
در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
popeye
U
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
spoofer
U
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
squawking
U
در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
wells
U
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
well
U
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
intermediate contingency
U
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
squawk mike
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
pogo
U
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
stern attack
U
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
squawk low
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
what state
U
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
squawks
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
judy
U
در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
purple
U
در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
state chicken
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
holding
U
در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
stranger
U
در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
pan
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan-
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
U
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
aircraft arresting hook
U
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
presidential call
U
فرمان بسیج اعلام شده به وسیله رئیس جمهور بسیج اضطراری
tally ho
U
در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
scrambles
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambling
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
day fighter
U
هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
visual interceptor
U
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
scrambled
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scramble
U
فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
tracked
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
tracks
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
track
U
در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
emergency loading
U
بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
offset point
U
در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
urgency
U
فوتی بودن اضطراری بودن
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
emergency cryptosystem
U
سیستم رمز اضطراری سیستم رمز مخصوص موارداضطراری
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com