Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
damage control book
U
راهنمای کنترل خسارات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
damage control
U
کنترل خسارات
damage control bills
U
دستورالعمل کنترل خسارات
damage control
U
کنترل کردن خسارات
area damage control party
U
گروه کنترل خسارات منطقه
army training test
U
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
dovetail guide
U
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
staffing guide
U
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
commander's manual
U
ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
job book
U
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
loss
U
خسارات
damages
U
خسارات
unliquidated damages
U
خسارات معنوی
inflicting
U
واردکردن خسارات
damage criteria
U
میزان خسارات
inflict
U
واردکردن خسارات
inflicts
U
واردکردن خسارات
damage assessment
U
تعیین خسارات
particular average
U
خسارات جزئی
inflicted
U
واردکردن خسارات
swingeing damages
U
خسارات زیاد
liable for damages
U
مسئول خسارات
coast pilot
U
کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
free of particular average
U
معاف از خسارات جزئی
free of general average
U
معاف از خسارات عمومی
with particular average
U
مشمول خسارات خاص
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
unliquidated damages
U
خسارات غیرقابل براورد به پول
covers
U
تامین زیان و خسارات بیمه
coverings
U
تامین زیان و خسارات بیمه
novus actus intervenieus
U
قطع سلسله علیت در خسارات
cover
U
تامین زیان و خسارات بیمه
inflicting
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
board of inspection and survey
U
هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
The losses run into hundreds of thousands.
U
خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
inflict
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicted
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicts
U
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
barratry
U
خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
planning guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
weapon selector
U
مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
ejectment
U
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
gurantee period
U
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
dock master
U
راهنمای حوض
pilot
U
راهنمای ناوبری
piloted
U
راهنمای ناوبری
pilots
U
راهنمای ناوبری
icons
U
راهنمای انتخاب
double vee guide
U
راهنمای وی دوبل
manual
U
راهنمای کار
harbor master
U
راهنمای بندر
wage price guideline
U
راهنمای مزد
icon
U
راهنمای انتخاب
card guide
U
راهنمای کارت
telephone books
U
راهنمای تلفن
ikons
U
راهنمای انتخاب
training manual
U
راهنمای اموزشی
telephone book
U
راهنمای تلفن
guide book
U
راهنمای مسافران
buoying
U
راهنمای شناور در اب
buoy
U
راهنمای شناور در اب
saint bernard
U
سگ راهنمای کوهستان
piston guide
U
راهنمای پیستون
buoys
U
راهنمای شناور در اب
run manual
U
راهنمای اجرا
janitor
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
janitors
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
radar beacon
U
راهنمای رادار
floor walker
U
راهنمای مغازه
shopwalker
U
راهنمای مغازه
buoyed
U
راهنمای شناور در اب
column ways
U
راهنمای ستون
push rod
U
راهنمای سوپاپ
signal
U
علامت راهنمای خودرو
phone books
U
کتاب راهنمای تلفن
indexes
U
نما راهنمای موضوعات
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
refernce manual
U
کتاب راهنمای مرجع
indexed
U
نما راهنمای موضوعات
phone book
U
کتاب راهنمای تلفن
file directory
U
فهرست یا راهنمای فایل
procedure manual
U
کتاب راهنمای رویهای
light buoy
U
راهنمای شناور چراغدار
data directory
U
فهرست راهنمای داده ها
guidebook
U
کتاب راهنمای مسافران
location diagram
U
راهنمای اتصال نقشه
systems manual
U
کتاب راهنمای سیستم
postal directory
U
دفتر راهنمای پست
index
U
نما راهنمای موضوعات
soldier's manual
U
کتاب راهنمای سرباز
leader
U
فشنگ راهنمای پیچی
schedule
U
فهرست راهنمای قانون
leaders
U
فشنگ راهنمای پیچی
telephone directories
U
کتابچه راهنمای تلفن
telephone directory
U
کتابچه راهنمای تلفن
scheduled
U
فهرست راهنمای قانون
schedules
U
فهرست راهنمای قانون
guidebooks
U
کتاب راهنمای مسافران
signalled
U
علامت راهنمای خودرو
sheave
U
ریل راهنمای هواپیما
signaled
U
علامت راهنمای خودرو
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
waybill
U
خط سیر مسافر راهنمای مسافرت
concordances
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
pilots
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
finger post
U
تیرپنجه دار راهنمای جاده
concordance
U
راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
piloted
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
quadrattrix
U
راهنمای تربیع منحنی هادی
basic planning guide
U
راهنمای اولیه طرح ریزی
pilot
U
راهنمای ناو راهنمایی کردن
turn off guidance
U
راهنمای تاکسی کردن هواپیما
watertight closure log
U
دفتر راهنمای اب بندی ناو
soldier's manual
U
ائین نامه راهنمای سربازان
pilot's trace
U
کالک راهنمای خلبان هواپیما
mutilation table
U
جدول راهنمای بارگیری خودروها
directives
U
راهنمای انجام کار دستورالعمل
photo index map
U
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
working plan
U
نقشه اجرا راهنمای کار
manual
U
دستورالعمل راهنمای انجام کار
directive
U
راهنمای انجام کار دستورالعمل
guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمایی
user's manual
U
کتاب راهنمای استفاده کننده
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
pathfinder
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
lane marker
U
راهنمای معبر داخل میدان مین
reference line
U
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
cookbooks
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
cookbook
U
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
pathfinders
U
راهنمای مسیر پرواز یا عملیات دریایی
scenarios
U
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
pace car
U
اتومبیل راهنمای اتومبیلهای مسابقه در رژه
dsm
U
راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
portolano
U
راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
Do you have a hotel guide?
U
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
sailing directions
U
راهنمای دریایی book pilot : syn
scenario
U
زمینه یاطرح راهنمای فیلم صامت
commander's guidance
U
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
syllabary
U
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
blinker
U
چشم بند اسب چراغ راهنمای اتومبیل
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
pathfinder guidance
U
هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
computerised
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
traces
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
trace
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
head stock
U
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
traced
U
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
computerizing
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerizes
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerising
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerize
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
computerises
U
تغییر از راهنمای سیستم به کسی که از کامپیوتر استفاده میکند
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
fingerpost
U
راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
corporate model
U
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com