English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pilot U راننده
piloted U راننده
pilots U راننده
helmsman U راننده
helmsmen U راننده
driver U راننده
drivers U راننده
driving U راننده
impelent U راننده
motor man U راننده
steersman U راننده
the man at the wheel U راننده
wheelman U راننده
wheelsman U راننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drivers U راننده اتومبیل راننده ارابه
driver U راننده اتومبیل راننده ارابه
cabbies U راننده تاکسی
power plants U پیش راننده
power plant U پیش راننده
cabbie U راننده تاکسی
cabby U راننده تاکسی
assistant driver U کمک راننده
bulldozerer U راننده بولدوزر
propulsive U پیش راننده
taximan U راننده تاکسی
motorman U راننده موتور
hot shoe U راننده زبردست
truckman U راننده کامیون
road hog <idiom> U راننده بیابان
drive's seat U صندلی راننده
drive's cab U اطاق راننده
driver's mate U شاگرد راننده
carter U راننده گاری
cabman U راننده تاکسی
bus driver U راننده اتوبوس
power unit U پیش راننده
drivers U راننده گرداننده
driver U راننده گرداننده
train driver U راننده قطار
locomotive driver [British E] U راننده قطار
locomotive operator [British E] U راننده قطار
train operator [American E] U راننده قطار
railroad engineer [American E] U راننده قطار
locomotive engineer [American E] U راننده قطار
truckers U راننده کامیون
trucker U راننده کامیون
chauffeurs U راننده ماشین
chauffeuring U راننده ماشین
chauffeured U راننده ماشین
chauffeur U راننده ماشین
ambulanceman U راننده یا مسئول آمبولانس
iceboater U راننده قایق روی یخ
repellent U راننده بیزار کننده
motor man U راننده واگون یالوکوموتیوبرقی
karter U راننده اتومبیل کوچک
catch driver U راننده اجیر ارابه
hackney man U راننده درشکه کرایهای
repellents U راننده بیزار کننده
diver U راننده قایق موتوری
hackman U راننده درشکه کرایهای
gondolier U راننده کرجی ونیزی
gondoliers U راننده کرجی ونیزی
timers U وقت نگهدار هر راننده
timer U وقت نگهدار هر راننده
pilots U راننده قایق روی یخ
pick off U رد شدن از راننده دیگر
outboarder U راننده قایق موتوری
pilot U راننده قایق روی یخ
piloted U راننده قایق روی یخ
puntist U راننده کرجی نام دارد
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
fly man U راننده درشکه تک اسبه کرایهای
pilot U خلبان هواپیما راننده کشتی
pilots U خلبان هواپیما راننده کشتی
piloted U خلبان هواپیما راننده کشتی
provisional driver U راننده تازه کار ارابه
road hog U راننده متجاوز بحقوق سایررانندگان درجاده
corner crew U متصدیان اعلام خطر به راننده در سر پیچ
pole sitter U راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
The driver coaxed his bus through the snow. U راننده با دقت اتوبوس را از توی برف راند .
teamster U راننده یک جفت حیوان یا دستگاه اسب ودرشکه
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
remotely piloted U هدایت شونده از راه دور هواپیمای بدون راننده
protest flag U پرچم قرمز کوچک بعلامت اعتراض راننده قایق
sidecar U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecars U جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
set down U معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
drafting U راندن پشت سر راننده جلوبرای کاستن فشار هوا
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
hit-and-run <idiom> U حادثهای که راننده ماشین به بیراهه براند بدون اثری
predicted log racing U مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
check string U ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
side car U جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
understeer U تمایل اتومبیل به مستقیم رفتن در سر پیچ بیش ازانتظار راننده
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
cab U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
driver U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
cabs U اطاقکی که روی بیل مکانیکی برای راننده سوار شده است
drivers U چوب شماره یک برای استفاده در اغاز هر بخش گلف راننده لوژ
back-seat driver U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
back-seat drivers U مسافر صندلی عقب خودرو که مرتب در کار راننده دخالت میکند
staging light U چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
running down case U دعوی علیه راننده وسیله نقلیه که در نتیجه تصادم باعث جرح یا خسارت شده است
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
cab U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
cabs U جای راننده کامیون جای لوکوموتیوران
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com