English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8665 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interned U رانده شده ازکشور دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overseas U خارج ازکشور
deports U تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deporting U تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deported U تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
deport U تبعید کردن فرد خارجی ازکشور
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
longtour area U منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
castway U رانده
outcasts U رانده
cast away U رانده
outcast U رانده
driven U رانده
repressed U واپس رانده
driven U رانده شده
gone away U رانده شده از پناهگاه
redezvous U رانده وو محل ملاقات
overblown U رانده شده دراثرباد
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
kidnapping U در CL به خصوص به حالتی اطلاق میشود که کسی را بدزدند و ازکشور محل اقامتش خارج کنند
blown out U رانده شدن تخته موج سواری با باد شدید
paddle boat U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
paddle boats U کرجی بخاری که با چرح پره دار رانده میشود
counter thrust variation U واریاسیون پیاده رانده متقابل در دفاع هندی شاه شطرنج
die casting U روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
warm gas thruster U جت پیش راننده متشکل از گازذخیره شده با فشار زیاد که قبل از بیرون رانده شدن ازنازل گرم شود
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
catch U مانوردادن روی موج و رانده شدن موج سواربطرف ساحل
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
sags U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sag U یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
secus U از دیگر سو
of one another <adv.> U از هم دیگر
from one another <adv.> U از هم دیگر
from each other <adv.> U از هم دیگر
one an other U یک دیگر
of each other <adv.> U از هم دیگر
next U دیگر
alternatives U شق دیگر
furthering U دیگر
further U دیگر
furthered U دیگر
furthers U دیگر
other U دیگر
others U دیگر
alternatives U دیگر
thence U دیگر
no more U دیگر نه
alternative U شق دیگر
alternative U دیگر
another U دیگر
again U دیگر
else U دیگر
he is no more U او دیگر
anymore U دیگر
to be no more U دیگر نبودن
what more do you want U دیگر چه می خواهید
withil U ازطرف دیگر
variant U نوع دیگر
et al U و در جای دیگر
elsewhere U درجای دیگر
somewhere else U یک جای دیگر
elsewhere U بجای دیگر
elsewhere U نقطه دیگر
yon U ان یکی دیگر ان
shunts U به خط دیگر انداختن
the other two U دوتای دیگر
another U یکی دیگر
beside U ازطرف دیگر
to wit U بعبارت دیگر
another U شخص دیگر
t' other U بعدی دیگر
so muchthe worse U دیگر بدتر
other U نوع دیگر
scilicet U بعبارت دیگر
tother U بعدی دیگر
others U نوع دیگر
It never occurred again. دیگر رخ نداد.
next year U سال دیگر
another guess U قسمتی دیگر
another guess U نوعی دیگر
another day U یک روز دیگر
again U از طرف دیگر
alternative unit U واحدهای دیگر
aliunde U از منبع دیگر
no more of that U بس است دیگر
nevermore U دیگر ابدا
never more U هرگز دیگر
shunt U به خط دیگر انداختن
about-faces U جهت دیگر
about-faces U سوی دیگر
about-face U جهت دیگر
about-face U سوی دیگر
about face U جهت دیگر
at a later period U در موقع دیگر
my other books U کتابهای دیگر من
none other than U هیچکس دیگر جز
on more U بار دیگر
on the opposite side U در انسوی دیگر
otherguise U جور دیگر
otherness U چیز دیگر
otherwhence U از جای دیگر
otherwhere U جای دیگر
otherwhere U در مکان دیگر
otherwhile U گاه دیگر
otherwhile U وقت دیگر
otherworld U دنیای دیگر
otherguess U بروش دیگر
otherguess U جور دیگر
on the other hand U از سوی دیگر
on the other hand U ازطرف دیگر
on the other part U از طرف دیگر
about face U سوی دیگر
other people U مردم دیگر
othergates U جور دیگر
othergates U طور دیگر
otherguess U نوع دیگر
shunted U به خط دیگر انداختن
otherwise U طور دیگر
once U یکبار دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
on the other side <adv.> U به ترتیب دیگر
on the other hand <adv.> U به ترتیب دیگر
by the same token <adv.> U به ترتیب دیگر
a horse of another colour [different colour] U مطلبی دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U به ترتیب دیگر
apart from that <adv.> U به ترتیب دیگر
alternatively <adv.> U به ترتیب دیگر
over U بسوی دیگر
over- U بسوی دیگر
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
namely <adv.> U به عبارت دیگر
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگر
not any more U دیگر نه [بیشتر نه]
on the other side <adv.> U طور دیگر
on the other hand <adv.> U طور دیگر
by the same token <adv.> U طور دیگر
by the same token <adv.> U ازطرف دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U طور دیگر
apart from that <adv.> U طور دیگر
alternatively <adv.> U طور دیگر
on the other hand <adv.> U ازطرف دیگر
otherwise <adv.> U ازطرف دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U ازطرف دیگر
apart from that <adv.> U ازطرف دیگر
otherwise <adv.> U طور دیگر
alternatively <adv.> U از سوی دیگر
apart from that <adv.> U از سوی دیگر
at the same time [on the other hand] <adv.> U از سوی دیگر
by the same token <adv.> U از سوی دیگر
on the other hand <adv.> U از سوی دیگر
on the other side <adv.> U از سوی دیگر
otherwise <adv.> U از سوی دیگر
alternatively <adv.> U ازطرف دیگر
on the other side <adv.> U ازطرف دیگر
in other words <adv.> U به کلام دیگر
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
no longer U نه دیگر [زمانی]
no more U دیگر ن [فعل]
in other words <idiom> U به کلام دیگر
nevermore U هرگز دیگر
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
In our other words. U بعبارت دیگر
in fact U به عبارت دیگر
no more U نه دیگر [بیشتر]
i gave him some others U چندتای دیگر به او دادم
i never saw him U دیگر هیچ او را ندیدم
i never since saw him U از ان پس دیگر هیچ او راندیدم
air to air U از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
five your hence U ازحالاتاپنج سال دیگر
IF statement U Gise کار دیگر را
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
to rub a thing in U چیز دیگر دادن
hale U سوی دیگر بردن
interferes U با سم یک پا به پای دیگر زدن
interfered U با سم یک پا به پای دیگر زدن
interfere U با سم یک پا به پای دیگر زدن
air-to-air U از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
close aboard U نزدیک به قایق دیگر
dialogue U صحبت با شخص دیگر
among others U میان چیزهای دیگر
among other things U میان چیزهای دیگر
alternative route U گزینش مسیر دیگر
Recent search history Forum search
1popsicle
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1Current passworda
2single gas
1cartridge
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com