Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
proestrus
U
دوره قبل از فحلیت جنس ماده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
heat
U
فحلیت
heats
U
فحلیت
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
stadium
U
دوره
stadia
U
دوره
to have ones fling
U
دوره
set
U
دوره
compass
U
دوره
periphery
U
دوره
stadiums
U
دوره
peripheries
U
دوره
rhythms
U
دوره
Ice Age
U
دوره یخ
rhythm
U
دوره
perimeters
U
دوره
perimeter
U
دوره
sets
U
دوره
setting up
U
دوره
edges
U
دوره
courses
U
: دوره
edge
U
دوره
one's d.
U
دوره
terming
U
دوره
periodicity
U
دوره
termed
U
دوره
term
U
دوره
coursed
U
: دوره
course
U
: دوره
rimless
U
بی دوره
felloe
U
دوره
felly
U
دوره
border
U
دوره
bordered
U
دوره
bordering
U
دوره
pool
U
دوره
pooled
U
دوره
pools
U
دوره
he has run his race
U
دوره
instar
U
دوره
reviewal
U
دوره
contemporary
U
هم دوره
contemporaries
U
هم دوره
session
U
دوره
career
U
دوره
cycled
U
دوره
periods
U
دوره
epochs
U
دوره
epoch
U
دوره
cycles
U
دوره
sessions
U
دوره
careering
U
دوره
period
U
دوره
careered
U
دوره
rims
U
دوره
rim
U
دوره
phased
U
دوره
outlines
U
دوره
circuits
U
دوره
circuit
U
دوره
era
U
دوره
cycle
U
دوره
eras
U
دوره
outlining
U
دوره
phase
U
دوره
outlined
U
دوره
phases
U
دوره
outline
U
دوره
careers
U
دوره
maintenance period
U
دوره نگهداری
measuring period
U
دوره سنجش
maintenance period
U
دوره تعمیرات
melting period
U
دوره ذوب
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
infection period
U
دوره نهفتگی
inning
U
یک دوره بازی
tours
U
یک دوره مسابقه
careering
U
دوره زندگی
internship
U
دوره انترنی
latency
U
دوره کمون
strolling
U
دوره گرد
life cycle
U
دوره زندگی
life cycle
U
دوره عمر
limitation period
U
دوره محدودیت
careered
U
دوره رسمی
touring
U
یک دوره مسابقه
latency period
U
دوره نهفتگی
toured
U
یک دوره مسابقه
tour
U
یک دوره مسابقه
oxidizing period
U
دوره احیاء
oxidizing period
U
دوره اکسیداسیون
encompassing
U
دوره کردن
itinerant
U
دوره گرد
tournament
U
یک دوره مسابقه
payback period
U
دوره برگشت
pedlary
U
دوره گردی
period of delivery
U
دوره تحویل
period of instrument
U
دوره سنجه
period of office
U
دوره تصدی
terming
U
دوره انتصاب
termed
U
دوره انتصاب
number of cycle
U
تعداد دوره ها
careered
U
دوره زندگی
career
U
دوره رسمی
meeting
U
یک دوره مسابقه
meetings
U
یک دوره مسابقه
pentad
U
دوره پنجساله
career
U
دوره زندگی
rimmed
U
دوره دار
house-party
U
دوره خانگی
house-parties
U
دوره خانگی
house party
U
دوره خانگی
neonatal period
U
دوره نوزادی
tournaments
U
یک دوره مسابقه
period of incubation
U
دوره نهفتگی
basic course
U
دوره مقدماتی
biennium
U
دوره دوساله
blocking period
U
دوره وقفه
hucksters
U
دوره گرد
huckster
U
دوره گرد
Ice Age
U
دوره یخبندان
caird
U
دوره گرد
cheap jack
U
دوره گرد
revolutions
U
یک دوره کامل
revolution
U
یک دوره کامل
colportage
U
دوره گردی
careering
U
دوره رسمی
conducting period
U
دوره رسانایی
advanced course
U
دوره عالی
advance course
U
دوره عالی
process
U
دوره عمل
processes
U
دوره عمل
innings
U
دوره تصدی
adolescence
U
دوره جوانی
fiscal years
U
دوره مالی
fiscal year
U
دوره مالی
careers
U
دوره رسمی
careers
U
دوره زندگی
cycle
U
دوره گردش
encompasses
U
دوره کردن
encompassed
U
دوره کردن
encompass
U
دوره کردن
action period
U
دوره کنش
continous cycle
U
دوره بی وقفه
contract period
U
دوره قرارداد
ages
U
دوره عصر.
foreperiod
U
پیش دوره
game cycle
U
دوره بازی
germinal period
U
دوره نوجنینی
grace period
U
دوره مهلت
guarantee period
U
دوره ضمانت
cycles
U
دوره گردش
hucksterer
U
دوره گرد
idle period
U
دوره استراحت
idle time
U
دوره عطالت
incunabula
U
نخستین دوره
stretches
U
خط ممتد دوره
stretched
U
خط ممتد دوره
stretch
U
خط ممتد دوره
flux linking a turn
U
شاره دوره
financial period
U
دوره مالی
age
U
دوره عصر.
crier
U
دوره گرد
critical period
U
دوره بحرانی
critical period
U
دوره شاخص
cycled
U
دوره گردش
cycle time
U
زمان دوره
duty cycle
U
دوره کار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com