Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
color camera
U
دوربین رنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
colours
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colour
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
sniper scope
U
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
U
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
U
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line
U
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
dye sublimation printer
U
چاپگر رنگی باکیفیت بالا که تصاویری با پاشیدن قط عات رنگی روی کاغذ ایحاد میکند
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
triads
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
triad
U
1-سه عنصر یا حرف یا بیت 2-شکل سه ضلعی که از نقاط فسفری رنگی قرمز و سبز وآبی در هر پیکسل درصفحه نمایش رنگی RGB تشکیل شده است
collimating sight
U
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
solids
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
solid
U
رنگی که روی صفحه نمایش نمایش داده میشود یا روی چاپگر رنگی چاپ میشود بدون اینکه ترکیب شود
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
presbyopic
U
دوربین
night glass
U
دوربین شب
binocular
U
دوربین
the penetration of a telescope
U
دوربین
telescope
U
دوربین
far seeing
U
دوربین
far sighted
U
دوربین
camera
دوربین
telescopes
U
دوربین
cameras
U
دوربین
opera glasses
U
دوربین
long sighted
U
دوربین
far-sighted
U
دوربین
longsighted
U
دوربین
gun sight
U
دوربین توپ
drawtube
U
لوله دوربین
computing sight
U
دوربین محاسب
cross hair
U
خط داخل دوربین
spyglass
U
دوربین کوچک
director sight
U
دوربین هادی
sight
U
دوربین دیدن
coarse sight
U
دوربین یدکی
binocular
U
دوربین دو چشم
television camera tube
U
دوربین تلویزیونی
binocular
U
دوربین دوچشمی
camera-shy
U
بیزار از دوربین
box cameras
U
دوربین قوطی
lens
U
عدسی دوربین
vial
U
حباب دوربین
theodo;ite
U
دوربین مهندسی
sights
U
دوربین دیدن
telescopy
U
فن استعمال دوربین
pickup tube
U
دوربین تلویزیونی
camera tube
U
دوربین تلویزیونی
the penetration of a telescope
U
قوه دوربین
camera nadir
U
خط لولای دوربین
box camera
U
دوربین قوطی
telescope
U
دوربین نجومی
observation camera
U
دوربین نظارت
CCTV camera
U
دوربین نظارت
kodak
U
دوربین عکاسی
closed-circuit camera
U
دوربین امنیتی
reflex sight
U
دوربین منشوری
hypermetrope
U
ادم دوربین
security camera
U
دوربین نظارت
surveillance camera
U
دوربین نظارت
miniature camera
U
دوربین مینیاتوری
metascope
U
دوربین تک چشمی
surveillance camera
U
دوربین امنیتی
security camera
U
دوربین امنیتی
observation camera
U
دوربین امنیتی
CCTV camera
U
دوربین امنیتی
closed-circuit camera
U
دوربین نظارت
telescopes
U
دوربین نجومی
eye piece
U
عدسی سر دوربین
elbow telescope
U
دوربین بازویی
reticle
U
عدسی دوربین
opticians
U
دوربین فروش
optician
U
دوربین فروش
electron camera
U
دوربین الکترونی
field glass
U
دوربین صحرایی
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
camera axis
U
محور دوربین عکاسی
colminator
U
دوربین شاخص توپ
dumpy level
U
تراز دوربین دار
air survey camera
U
دوربین عکسبرداری هوایی
tachometric sight
U
دوربین مسافت یاب
miniature camera
U
دوربین تصاویر کوچک
minicam
U
دوربین خیلی کوچک
vidicon
U
لوله دوربین عکاسی
minicamera
U
دوربین خیلی کوچک
drawtube
U
دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
reticle
U
تار موی دوربین
tacheometer
U
دوربین نقشه برداری
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
tachometric sight
U
دوربین مسافت سنج
tachymeter
U
دوربین مسافت یاب
telescopic alidade
U
عضاده دوربین دار
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
riflescope
U
دوربین روی تفنگ
infrared viewer
U
دوربین مادون قرمز
infrared viewer
U
دوربین دیدبانی شبانه
isocentre
U
خط المرکزین دوربین عکاسی
spotting scope
U
دوربین روی سه پایه
camera nadir
U
محورلولایی دوربین عکاسی
macrometer
U
دوربین مسافت سنج
snooper scope
U
دوربین تعقیب و دیدبانی
camera magazine
U
کاست فیلم دوربین
computing gunsight
U
دوربین محاسب توپ
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
sighting
U
دیدن از داخل دوربین
glass
U
ایینه شیشه دوربین
surveillance camera
U
دوربین مدار بسته
sightings
U
دیدن از داخل دوربین
camera
دوربین یا جعبه عکاسی
opera glass
U
دوربین مخصوص اپرا
iris
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
(iris) diaphragm
U
دیافراگم
[دوربین عکاسی]
cameras
U
دوربین یا جعبه عکاسی
sights
U
دوربین نشانه روی
sight
U
دوربین نشانه روی
closed-circuit camera
U
دوربین مدار بسته
security camera
U
دوربین مدار بسته
observation camera
U
دوربین مدار بسته
CCTV camera
U
دوربین مدار بسته
instrument
U
وسیله دوربین یا زاویه یاب
opticians
U
عینک فروش دوربین ساز
dynameter
U
اسباب سنجش قوه دوربین
sighting device
U
دوربین دستگاه نشانه روی
tachymeter
U
دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
glass
U
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
camcorders
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
telescopic alidade
U
سمت گیر دوربین دار
computing gunsight
U
دوربین محاسب عناصر تیر
cross hair
U
تار موی وسط دوربین
optician
U
عینک فروش دوربین ساز
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
powers
U
درشت نمایی قدرت دوربین
powering
U
درشت نمایی قدرت دوربین
air cartographic camera
U
دوربین عکس برداری هوایی
helioscope
U
دوربین افتاب بینی خورشیدبین
powered
U
درشت نمایی قدرت دوربین
power
U
درشت نمایی قدرت دوربین
image camera tube
U
لامپ تصویر میانی دوربین
photoheliograph
U
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
camcorder
U
دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
focal length
U
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
eyeglass
U
شیشهء دوربین یاذره بین
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
reticle
U
میدان دید داخل دوربین
pigmental
U
رنگی
ingrain
U
نخ رنگی
trichroism
U
سه رنگی
discoloration
U
بی رنگی
dichromatism
U
دو رنگی
dichroism
U
دو رنگی
hued
U
رنگی
achroma
U
بی رنگی مو
colored
U
رنگی
trichromatism
U
سه رنگی
coloured
U
رنگی
achromia
U
بی رنگی مو
chromatic
U
رنگی
achromatism
U
بی رنگی
achromatization
U
بی رنگی
achromatisation
U
بی رنگی
chromaticity
U
رنگی
tinct
U
رنگی
trichromat
U
سه رنگی
achroma
U
بی رنگی
coloration
U
رنگی
sound camera
U
دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
snooperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
hyperope
U
مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
synchronous sight
U
دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
race glass
U
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
tribrach
U
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
telecamera
U
دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
phototelescope
U
دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
time exposure
U
مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
sniperscope
U
دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
pastel
U
خمیرمواد رنگی
black
U
سیاه رنگی
heliochrome
U
عکاسی رنگی
heliochrome
U
عکس رنگی
trichromatic theory
U
نظریه سه رنگی
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
pigments
U
ماده رنگی
opalescence
U
شیری رنگی
monotint
U
نگار یک رنگی
monotint
U
عکس یک رنگی
photochromy
U
عکاسی رنگی
pallor
U
زرد رنگی
pentachromic
U
پنج رنگی
ocellus
U
حلقه رنگی
paraffin wax
U
موم رنگی
pigment cell
U
یاخته رنگی
kinemacolour
U
سینمای رنگی
unifiable
U
قابل هم رنگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com