Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
estuaries
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary
U
دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liman
U
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
bayed
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
bay
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
baying
U
دهانه خلیج دهانه گشاد
fairways
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
fairway
U
قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
ostium
U
مدخل دهانه
ostiary
U
دهانه رودخانه
river mouth
U
دهانه رودخانه
holm
U
جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
afflux
U
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
up the river
U
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
bays
U
خلیج
baying
U
خلیج
gulf
U
خلیج
bayed
U
خلیج
gulfs
U
خلیج
bay
U
خلیج
lochs
U
خلیج
loch
U
خلیج
bight
U
خلیج کوچک
cove
U
: خلیج کوچک
dale
U
خلیج وغیره
inlet
U
خلیج کوچک
hudson bay
U
خلیج هودسن
Finland
U
خلیج فنلاند
Persian Gulf
U
خلیج فارس
Venezuela
U
خلیج ونزوئلا
Mexico
U
خلیج مکزیک
frith
U
خلیج کوچک
dales
U
خلیج وغیره
inlets
U
خلیج کوچک
coves
U
: خلیج کوچک
tompion
U
دهانه بند لوله توپ دهانه بند
bay
U
کهیر خلیج کوچک
bayed
U
کهیر خلیج کوچک
bays
U
کهیر خلیج کوچک
baying
U
کهیر خلیج کوچک
gates
U
مدخل
entranced
U
مدخل
entrance
U
مدخل
entrancing
U
مدخل
headwords
U
مدخل
adit
U
مدخل
introit
U
مدخل
port
U
مدخل
gate
U
مدخل
entry
U
مدخل
entrances
U
مدخل
door way
U
مدخل
gateways
U
مدخل
access
U
مدخل
intakes
U
مدخل
accessed
U
مدخل
accesses
U
مدخل
accessing
U
مدخل
preambles
U
مدخل
intake
U
مدخل
headword
U
مدخل
gateway
U
مدخل
lobby-entry
U
مدخل
firth
U
مدخل
end lobby-entry
U
مدخل
propylaeum
U
مدخل
entree
U
مدخل
preamble
U
مدخل
cod
U
فضای داخل خلیج یادریاچه
embayment
U
حبس در خلیج قرار دادن
armlet
U
انشعاب کوچک دریاشبیه خلیج
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
intakes
U
مدخل ابگیری
gates
U
مدخل دریجه سد
intake
U
مدخل ابگیری
entrance
U
درب مدخل
entrance
U
مدخل بار
access shaft
مدخل استوانه ای
entrancing
U
درب مدخل
entrances
U
درب مدخل
gate
U
مدخل دریجه سد
entranced
U
مدخل بار
torii
U
مدخل معبد
entrancing
U
مدخل بار
energy intake
U
مدخل انرژی
entrances
U
مدخل بار
nave portal
U
مدخل کلیسا
mouths
U
مدخل بیان
mouthed
U
مدخل بیان
mouthing
U
مدخل بیان
air intake
U
مدخل هوا
portal
U
مدخل ایوان
portals
U
مدخل ایوان
entranced
U
درب مدخل
serial port
U
مدخل سری
mouth
U
مدخل بیان
entry block
U
کنده مدخل
filter insert
U
دریچه یا مدخل صافی
torii
U
طاق مدخل معبد
vomitoryt
U
دراروپا مدخل تماشاخانه
i/o port
U
مدخل ورودی و خروجی
sill of a dock
U
ستون مدخل حوض دریایی
Benin
U
خور بنین که بخش شمالی خلیج گینه راتشکیل میدهد
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
bridal door
U
[مدخل مزین در گوشه های کلیسا]
smallness
U
کوچکی
tininess
U
کوچکی
exiguity
U
کوچکی
pettiness
U
کوچکی
littleness
U
کوچکی
voluminesity
U
بزرگی
hugeness
U
بزرگی
enlargements
U
بزرگی
grandeur
U
بزرگی
sizes
U
بزرگی
largeness
U
بزرگی
enlargement
U
بزرگی
bulkiness
U
بزرگی
gentility
U
بزرگی
supercilicusness
U
بزرگی
magneficence
U
بزرگی
magnifcation
U
بزرگی
augustness
U
بزرگی
size
U
بزرگی
massiveness
U
بزرگی
masterdom
U
بزرگی
bigness
U
بزرگی
greatness
U
بزرگی
magnitude
U
بزرگی
hauteur
U
بزرگی
dignity
U
بزرگی
gloriousness
U
بزرگی
grandness
U
بزرگی
voluminosity
U
بزرگی
emigration
U
درون کوچکی
headships
U
بزرگی برتری
headship
U
بزرگی برتری
she was nipped in the bud
U
به بزرگی نرسید
megacephaly
U
بزرگی بیش از حد سر
to a greatness
U
به بزرگی رسیدن
to a greatness
U
بزرگی یافتن
man and boy
U
چه در کودکی چه در بزرگی
so large
U
باین بزرگی
Lordship
U
سیادت بزرگی
Lordships
U
سیادت بزرگی
magnanimity
U
بزرگی طبع
eminence
U
برامدگی بزرگی
sample size
U
بزرگی نمونه
vastitude
U
عظمت بزرگی
vastity
U
عظمت بزرگی
vastness
U
عظمت بزرگی
order of magnitude
U
مرتبه بزرگی
immenseness
U
بزرگی عظمت
aggrandizement
U
افزایش بزرگی
amplitude
U
دامنه بزرگی
immeasurableness
U
بزرگی بی اندازه
formidability
U
استحکام بزرگی
he did me a great wrong
U
خطای بزرگی .....
eminency
U
برامدگی بزرگی
overlay
U
بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance
<idiom>
U
حتی یک شانس کوچکی
overlaying
U
بخش کوچکی از برنامه
detailing
U
بخش کوچکی از یک شرح
microcephalia
U
سر کوچکی جمجمه کوچک
detail
U
بخش کوچکی از یک شرح
overlays
U
بخش کوچکی از برنامه
epsilon
U
مقدار کوچکی از هر چیز
to be toast
[American E]
<idiom>
U
در دردسر بزرگی بودن
he is a great help
U
او کمک بزرگی است
pyralidid
U
خانواده بزرگی ازپروانه ها
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
bulk
U
حجم بزرگی از چیزی
too big for one's breeches/boots
<idiom>
U
احساس بزرگی کردن
breadth of mind
U
بزرگی یا وسعت فکر
monstrousness
U
شگفت انگیزی بزرگی
come a long way
<idiom>
U
برنامه بزرگی ریختن
that is no great work
U
کار بزرگی نیست
the meridian of glory
U
اوج بزرگی یا جلال
he is a great person
U
شخص بزرگی است
parcel
U
دسته قطعه کوچکی از زمین
he has a small p in shimran
U
او ملک کوچکی درشمیران دارد
parcels
U
دسته قطعه کوچکی از زمین
landaulet n
U
گردونه کوچکی که پوششی دارد
card
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
dolly
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
dollies
U
چرخ کوچکی شبیه قرقره
cards
U
قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
puniness
U
تازه کاری جوانی کوچکی
lobular
U
شبیه قطعه کوچکی از چیزی
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
piece deresistance
U
مثلا تیکه بزرگی از گوشت
decked
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
great dangers overhang us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما است
decks
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
(when the) chips are down
<idiom>
U
بامشکل بزرگی مواجه شدن
great dangers impend over us
U
خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
he did me a great wrong
U
بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
Majesties
U
بزرگی عظمت وشان واقتدار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com