English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cominform U دفتر اطلاعات احزاب کمونیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
popular front U ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
intelligence office U دفتر اطلاعات
information office U دفتر اطلاعات
inquiry office U دفتر اطلاعات
information bureau U دفتر اطلاعات
intelligence journal U دفتر روزنامه اطلاعات
parts U احزاب
the coalition parties U احزاب موتلفه
coalition parties U احزاب موتلف
The opposition parties . U احزاب مخالف
coalition parties U احزاب موتلفه
communist U کمونیست
commies U کمونیست
commie U کمونیست
communists U کمونیست
the coalition parties U احزاب ائتلاف کننده
engineering office U دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotters U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
blotter U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
reds U انقلابی کمونیست
redder U انقلابی کمونیست
reddest U انقلابی کمونیست
red U انقلابی کمونیست
bamboo curtain U سرحدات چین کمونیست
comintern U بین الملل کمونیست
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
idological parties U احزاب دارای روش فکری خاص
popular front U ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو
Politburos U کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
Politburo U کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
journalize U در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
duty roster U دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
democratic comiteism U سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
offices U دفتر
ledger U دفتر کل
book of account U دفتر کل
books U دفتر
bureaus U دفتر
bureau U دفتر
cahier U دفتر
record U دفتر
booked U دفتر
ledgers U دفتر کل
volume U دفتر
volumes U دفتر
notary public office U دفتر
office U دفتر
book U دفتر
in office U در دفتر
lawyer's office U دفتر وکالت
chancery U دفتر خانه
copy book U دفتر کپیه
note book U دفتر کتابچه
site office U دفتر مشاوراملاک
office manager U رئیس دفتر
site office U دفتر ساختمانی
social secretary U رئیس دفتر
office attorney U وکیل دفتر
office of records U دفتر بایگانی
register U در دفتر واردکردن
registering U دفتر ثبت
order book U دفتر سفارشات
registry U دفتر فهرست
registry U دفتر خانه
official log book of a ship U دفتر ثبت
registries U دفتر خانه
registering U در دفتر واردکردن
registries U دفتر فهرست
registers U دفتر ثبت
registers U در دفتر واردکردن
register U دفتر ثبت
budget bureau U دفتر بودجه
notary assistant U دفتر یار
courier station U دفتر پیک
minute book U دفتر وقایع
booking U ثبت در دفتر
purchasing office U دفتر خرید
press copy book U دفتر کپیه
property book U دفتر اموال
purchasing department U دفتر خرید
purchase ledger U دفتر کل خریدها
daybook U دفتر روزنامه
copy letter book U دفتر کپیه
notary public U دفتر ثبت
run book U دفتر رانش
run book U دفتر اجرا
rule off U ته دفتر را بستن
marriage registry U دفتر ازدواج
bookings U ثبت در دفتر
orderly room U دفتر گروهان
message book U دفتر پیام
account book U دفتر حساب
cash books U دفتر نقدی
pocket book U دفتر بغلی
day book U دفتر روزنامه
audit office U دفتر حسابرسی
automated office U دفتر خودکار
equipment logbook U دفتر تجهیزات
bell book U دفتر موتورخانه
bill book U دفتر بروات
engineering office U دفتر مهندسی
telephone books U دفتر تلفن
booked U مجلد دفتر
customs U دفتر گمرک
journal U دفتر روزنامه
translation agency U دفتر ترجمه
head office U دفتر مرکزی
journals U دفتر روزنامه
quartermaster's notebook U دفتر سکانی
book U مجلد دفتر
office U دفتر کار
books U مجلد دفتر
offices U اطاق دفتر
end office U دفتر انتهایی
telephone book U دفتر تلفن
advisory service U دفتر مشاور
telephone d. U دفتر تلفن
job office U دفتر کارگاه
drawing office U دفتر طراحی
inventory U دفتر دارایی
telephnone book U دفتر تلفن
office U اطاق دفتر
central office U دفتر مرکزی
technical bureau U دفتر فنی
posting U ثبت در دفتر
postings U ثبت در دفتر
branch office U دفتر شعبه
waste book U دفتر باطله
copybook U دفتر سرمشقدار
cashbook U دفتر نقدی
offices U دفتر کار
cash book U دفتر نقدی
intelligence office U دفتر راهنمایی
book of account U دفتر روزنامه
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
it is quite another story now U ان دفتر را گاو خورد
interfaces U دفتر مشترک قسمتها
notary public's office U دفتر اسناد رسمی
interface U دفتر مشترک قسمتها
notary public U دفتر اسناد رسمی
flight log U دفتر وقایع پرواز
tomes U دفتر کتاب قطور
tome U دفتر کتاب قطور
drawing office U دفتر نقشه کشی
vouchers U دفتر هزینه ضامن
voucher U دفتر هزینه ضامن
clearing house U دفتر تسویه حساب
clearing houses U دفتر تسویه حساب
double entry U دفتر داری مضاعف
message book U دفتر یادداشت پیام
deck log U دفتر وقایع دریانوردی
deck log U دفتر وقایع ناو
notary U سر دفتر اسناد رسمی
marriage registry U دفتر ثبت نکاح
morning call book U دفتر بیداری ناو
write-offs U از دفتر خارج کردن
write-off U از دفتر خارج کردن
write off U از دفتر خارج کردن
journal book U دفتر گزارش روزانه
administrative contracting office U دفتر استخدام کارگزینی
log books U دفتر رخدادهای روزانه
log book U دفتر رخدادهای روزانه
unit journal U دفتر روزنامه یکان
building inspectorate U دفتر نقشه کشی
premiership U دفتر نخست وزیری
surveyers notebook U دفتر نقشه برداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com