English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
responsor U دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
audio response device U دستگاه جواب دهنده سمعی
transpondor U دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transponder U دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
interlocutor U جواب دهنده
interlocutors U جواب دهنده
telephone responder U جواب دهنده تلفن
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
receivers U دستگاه گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
receiving set U دستگاه گیرنده
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
receivers U دستگاه گیرنده بی سیم
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
receptors U دستگاه گیرنده وان حمام
receptor U دستگاه گیرنده وان حمام
high fidelity U دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
clocking U روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
pointers U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointer U اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
receivers U دستگاه خوراک دهنده
jointer U دستگاه اتصال دهنده
receiver U دستگاه خوراک دهنده
frequency indicator U دستگاه نشان دهنده فرکانس
frequency discriminator U دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
voltage indicator U دستگاه نشان دهنده فشارالکتریکی
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
episcope U دستگاه نشان دهنده تصاویر
contractual interest U بهره کل وامی که وام گیرنده باید به وام دهنده بپردازد
attitude indicator U دستگاه نشان دهنده زاویه تقرب
air hose coupling U دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
gas indicator U دستگاه نشان دهنده مقدار گاز
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
system indicator U طبلک نشان دهنده کار دستگاه شاخص سیستم رمز
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
rubber banding U قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
indicator U نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
reel to reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel U ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
irresponsive U جواب ندهنده بی جواب
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
operating slide U دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
conglutinative U التیام دهنده جوش دهنده
catalyst U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailer U امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitor U نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor U امانت دهنده کفیل دهنده
exhibiter U نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts U تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender U توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibitors U نمایش دهنده ارائه دهنده
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
irreprovable U بی جواب
rejoinder U جواب
riposting U جواب
ripostes U جواب
antiphony U جواب
counterplea U جواب رد
riposte U جواب
rejoinders U جواب
riposted U جواب
in reply to U در جواب
reply U جواب
replies U جواب
replied U جواب
recalcitrance U جواب رد
resolvent U جواب
repost U جواب
recalcitrancy U جواب رد
response U جواب
comeback U جواب
comebacks U جواب
responses U جواب
whyŠthere is the answer U در سر جواب
replying U جواب
nope U جواب منفی
responded U جواب دادن
favourable U جواب مساعد
respond U جواب دادن
irrefragably U بطور بی جواب
counter memorial U جواب یادداشت
snip snap U جواب زیرکانه
to give the mitten U جواب کردن
to make a response U جواب دادن
undertaking U جواب گو مسئول
responds U جواب دادن
send away U جواب دادن
unanswerable U جواب ناپذیر
answering U : جواب پاسخ
undertaker U جواب گو مسئول
brusque U پیش جواب
reply paid /RP/ [reply prepaid] U جواب قبول
question answer U سئوال- جواب
voice response U جواب صوتی
answers U : جواب پاسخ
undertakers U جواب گو مسئول
auto answer U خود جواب
have it <idiom> U به جواب رسیدن
The wrong answer. U جواب غلط
A correct answer. U جواب صحیح
reply paid U جواب قبول
answered U : جواب پاسخ
answer pennant U پرچم جواب
an abrupt answer U جواب تند
answer mode U حالت جواب
A straightforward answer. U جواب سر راست
answerable U جواب دار
response position U مکان جواب
responsory U جواب جماعت
recitative U جواب دادن
toss off <idiom> U حاضر جواب
answer U : جواب پاسخ
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
replies U جواب شفاهی دفاعیه
replied U جواب شفاهی دفاعیه
have her cable U لنگر جواب دادن
reply U جواب شفاهی دفاعیه
to return a greeting U جواب سلام دادن
out in left field <idiom> U از جواب صحیح دورشدن
talk back <idiom> U بی ادبانه جواب دادن
answering U جواب احتیاج را دادن
answer U جواب احتیاج را دادن
sally U جواب سریع و زیرکانه
sallies U جواب سریع و زیرکانه
answers U جواب احتیاج را دادن
answered U جواب احتیاج را دادن
flea in one's ear <idiom> U جواب دندان شکن
retort U جواب متقابل تلافی
rebut U جواب متقابل دادن
sockdologer U اتمام حجت جواب
to meet U [به نیازی] جواب دادن
to accommodate U [به نیازی] جواب دادن
sockdolager U اتمام حجت جواب
retorts U جواب متقابل تلافی
retorts U جواب متقابل دادن
corespondent U مسئول جواب گویی
to comply [with] U [به نیازی] جواب دادن
unansweable U بی جواب تکذیب ناپذیر
unique solution U جواب منحصر بفرد
rebutting U جواب متقابل دادن
rebutted U جواب متقابل دادن
counterbid U جواب خریداربه فروشنده
rebuts U جواب متقابل دادن
retort U جواب متقابل دادن
counterclaim U جواب به ادعای شاکی
In response (reply) to your letter. U در جواب نامه تان
To dismiss(sack,discharge)someone. U کسی را جواب کردن
He answered nothing. U اصلا جواب نداد
replying U جواب شفاهی دفاعیه
Touché! U خوب جواب دادی!
repartee U جواب شوخی امیز
A crushing reply(retort). U جواب دندان شکن
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com