Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polyphase system
U
دستگاه چندفاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
polyphase
U
چندفاز
multiphase
U
چندفاز
polyphase current
U
جریان چندفاز
polyphase circuit
U
مدار چندفاز
polyphase motor
U
موتور چندفاز
polyphase transformer
U
مبدل چندفاز
polygonal voltage of a polyphase system
U
ولتاژ چند ضلعی مدار چندفاز
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
plants
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
system
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
appliance
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
unit
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
device code
U
کد دستگاه
units
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
teams
U
یک دستگاه
systems
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
organ system
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
device
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
set
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
telegraphs
U
دستگاه تلگراف
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
electrostatic system
U
دستگاه الکتروستاتیکی
device number
U
شماره دستگاه
cyclostat
U
دستگاه چرخش
double column machine
U
دستگاه دو ستونی
dividing attachment
U
دستگاه مقسم
display device
U
دستگاه نمایش
device status
U
وضعیت دستگاه
discrete device
U
دستگاه گسسته
giorgi system
U
دستگاه جورجی
folding machine
U
دستگاه خم کاری
evaporator
U
دستگاه اب شیرین کن
monocyclic system
U
دستگاه تکدور
gasifying apparatus
U
دستگاه تبخیر
device independence
U
استقلال دستگاه
prime mover
U
دستگاه محرک
electromagnetic system
U
دستگاه الکترومغناطیسی
robots
U
دستگاه خودکار
curlers
U
دستگاه فرزنی
robot
U
دستگاه خودکار
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
appendages
U
دستگاه فرعی
appendage
U
دستگاه فرعی
duplexer
U
دستگاه دوراهه
drilling machine
U
دستگاه مته
duplexing assembly
U
دستگاه دو راهه
retorts
U
دستگاه تقطیر
electric machine
U
دستگاه برقی
prime movers
U
دستگاه محرک
retort
U
دستگاه تقطیر
apparatus
U
الت دستگاه
guns
U
دستگاه تزریق
gun
U
دستگاه تزریق
double v machine
U
دستگاه ورق خم کن
curler
U
دستگاه فرزنی
devices
U
شعار دستگاه
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
drill press
U
دستگاه مته
device name
U
نام دستگاه
bistable device
U
دستگاه دوپایا
asymmetric system
U
دستگاه بی تقارن
brick moulding
U
دستگاه خشتزنی
bridging set
U
دستگاه پلوار
c.g.s. system
U
دستگاه سگث
carpenter's bench
U
دستگاه نجاری
armature winder
U
دستگاه ارمیچرپیچ
classical system
U
دستگاه کلاسیک
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
communication device
U
دستگاه ارتباطی
analog device
U
دستگاه انالوگ
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
audio device
U
دستگاه سمعی
blanck cutting
U
دستگاه منگنه
blasting machine
U
دستگاه انفجار
blasting machine
U
دستگاه ترکش
blooming roll
U
دستگاه نوردشمشه
bracing system
U
دستگاه مهاربندی
bradyscope
U
دستگاه کندنما
binary device
U
دستگاه دو حالته
automatic controller
U
دستگاه فرمان
breating apparatus
U
دستگاه دم زدن
breating apparatus
U
دستگاه تنفس
breech mechanism
U
دستگاه کولاس
analog device
U
دستگاه قیاسی
control gear
U
دستگاه کنترل
coordinates
U
دستگاه مختصات
abel closed tester
U
دستگاه ابل
telegraphing
U
دستگاه تلگراف
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
device cluster
U
گروه دستگاه
telegraphed
U
دستگاه تلگراف
telegraph
U
دستگاه تلگراف
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
device dependent
U
وابسته به دستگاه
device driver
U
محرک دستگاه
device flag
U
پرچم دستگاه
abrasive cutting machine
U
دستگاه برش
absorption apparatus
U
دستگاه جذب
automatic machine
U
دستگاه خودکار
counter recoil
U
دستگاه عاید
crystal system
U
دستگاه بلور
cyclon
U
دستگاه غبارگیر
anaglyptoscope
U
دستگاه ژرفانما
anaglyphoscope
U
دستگاه ژرفانما
air exhausting plant
U
دستگاه خلاء
after burner
U
دستگاه پس سوز
aerometeorograph
U
دستگاه هوانگار
aerator
U
دستگاه بخور
active device
U
دستگاه کنشی
active device
U
دستگاه فعال
device independence
U
مستقل از دستگاه
supercharge
U
دستگاه تشدید
triclinic system
U
دستگاه سه شیب
two unit system
U
دستگاه دو برقی
ventilatory system
U
دستگاه تهویهای
vestibular system
U
دستگاه دهلیزی
virtual machine
U
دستگاه مجازی
water still
U
دستگاه تقطیر اب
welding set
U
دستگاه جوش
x ray apparatus
U
دستگاه رونتگن
accept machine
دستگاه پذیرنده
idiot box
<idiom>
U
دستگاه تلوزیون
transmission system
U
دستگاه انتقالی
transfer machine
U
دستگاه انتقال
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
synchronous device
U
دستگاه همگام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com