Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ballcock
U
دستگاه فلاش مستراح
ballcocks
U
دستگاه فلاش مستراح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flash
U
فلاش
flashed
U
فلاش
white balance sensor
U
فلاش
flashes
U
فلاش
x ray flash
U
فلاش رونتگن
photoflash
U
فتو فلاش
flashguns
U
فلاش خودکار
electronic flash
U
فلاش الکترونی
light flash
U
فلاش نور
flash signal
U
علامت فلاش
flashed
U
فلاش عکاسی
flashes
U
فلاش عکاسی
flash
U
فلاش عکاسی
flashgun
U
فلاش خودکار
flash signal
U
سیگنال فلاش
flash bulb
U
فلاش دوربین عکاسی
flashbulb
U
لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashcubes
U
لامپ فلاش چهار سویه
flashbulbs
U
لامپ پرنور فلاش عکاسی
johns
U
مستراح
loo
U
مستراح
toilette
U
مستراح
toilets
U
مستراح
cloaca
U
مستراح
rest rooms
U
مستراح
privy
U
مستراح
toilets
U
مستراح ها
rest room
U
مستراح
john
U
مستراح
toilet
U
مستراح
loos
U
مستراح
watercloset
U
مستراح
lavatory
U
مستراح
lavatories
U
مستراح
backhouse
U
مستراح
latrine
U
مستراح
cesspool
U
چاه مستراح
latrine
U
مستراح عمومی
septic tank
U
تانگ مستراح
cans
U
مستراح صحرایی
canning
U
مستراح صحرایی
men's room
U
مستراح مردانه
men's rooms
U
مستراح مردانه
cesspits
U
چاه مستراح
ladies' room
U
مستراح زنانه
can
U
مستراح صحرایی
night soil
U
برازی مستراح
pissoir
U
مستراح عمومی
cesspit
U
چاه مستراح
turkish closet
U
مستراح شرقی
turkish closet
U
مستراح تخت
lavatories
U
دست شوئی با مستراح
flap
U
در پوش مستراح فرنگی
flaps
U
در پوش مستراح فرنگی
soil pipe
U
لوله فاضل اب مستراح
flapped
U
در پوش مستراح فرنگی
lavatory
U
دست شوئی با مستراح
powder room
U
مستراح یا توالت زنانه
powder rooms
U
مستراح یا توالت زنانه
trap
U
زانویی مستراح وغیره
stool
U
کرسی صندلی مستراح فرنگی مدفوع
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
straddle trench
U
خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
conveniency
U
راحت- اسایش- راه دست-اسوده- وسیله اسایش یاراحت- مستراح
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
nervous systems
U
دستگاه پی
plants
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
utensil
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
device
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
team
U
یک دستگاه
system
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
unit
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
device code
U
کد دستگاه
appliance
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
units
U
دستگاه
set
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
cyclostat
U
دستگاه چرخش
induction instrument
U
دستگاه القائی
counter recoil
U
دستگاه عاید
recuperator
U
دستگاه عاید
reference frame
U
دستگاه مقایسهای
rhombohedral system
U
دستگاه لوزوجهی
respiratory system
U
دستگاه تنفسی
safety device
U
دستگاه ضامن
hexagonal system
U
دستگاه شش گوشهای
gun
U
دستگاه تزریق
device dependent
U
وابسته به دستگاه
recording instrument
U
دستگاه ضبط
devices
U
شعار دستگاه
device
U
شعار دستگاه
retorts
U
دستگاه تقطیر
induction current instrument
U
دستگاه القائی
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
coordinates
U
دستگاه مختصات
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
illuminator
U
دستگاه روشنایی
gasifying apparatus
U
دستگاه تبخیر
giorgi system
U
دستگاه جورجی
crystal system
U
دستگاه بلور
device cluster
U
گروه دستگاه
rivet gun
U
دستگاه پرچ
cyclon
U
دستگاه غبارگیر
honing machine
U
دستگاه سنگ
apparatus
U
الت دستگاه
rolling mill
U
دستگاه نورد
identification of friend from foe
U
دستگاه تشخیص
guns
U
دستگاه تزریق
retort
U
دستگاه تقطیر
recording instrument
U
دستگاه ثبات
double column machine
U
دستگاه دو ستونی
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
electric machine
U
دستگاه برقی
glass
U
دستگاه بارومتر
nervous system
U
دستگاه عصبی
dividing attachment
U
دستگاه مقسم
nervous systems
U
دستگاه عصبی
electromagnetic system
U
دستگاه الکترومغناطیسی
display device
U
دستگاه نمایش
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
duplexing assembly
U
دستگاه دو راهه
duplexer
U
دستگاه دوراهه
storage device
U
دستگاه انباره
storage device
U
دستگاه ذخیره
leverage
U
دستگاه اهرمی
drawing device
U
دستگاه ترسیمه
storage device
U
دستگاه انبارش
double v machine
U
دستگاه ورق خم کن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com