Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
recoil system
U
دستگاه دافع توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sleigh
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs
U
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rejecter
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
rejector
U
دافع دستگاه دفع پارازیت
Other Matches
expulsive
U
دافع
repulsive
U
دافع
water proof
U
دافع اب
water repellent
U
دافع اب
repellents
U
دافع
repellent
U
دافع
repeller
U
دافع
preclusive
U
دافع
loathsome
U
دافع
ejaculatory
U
دافع
dejectory
U
دافع
eductor
U
دافع
hydragogue
U
دافع اب
propulsive
U
دافع
waterproof
U
دافع اب
waterproofed
U
دافع اب
waterproofs
U
دافع اب
self repelling
U
دافع همدیگر
muzzle brake
U
دافع دهانه
icteric
U
دافع یرقان
buffer body
U
بدنه دافع
exterminator
U
دافع حشرات
forbidding
U
دافع ناخوانده
preventively
U
بطور دافع
recoil cylinder
U
استوانه دافع
bombproof
U
دافع بمب
recoil system
U
سیستم دافع
exterminators
U
دافع حشرات
bechic
U
دافع سرفه
antasthmatic
U
دافع تنگی نفس
acopic
U
دافع خستگی و کوفتگی
expellant
U
خارج کننده دافع
ischuretic
U
دافع حبس پول
larvicide
U
دافع کرم حشره
expellent
U
خارج کننده دافع
loathful
U
دافع بیرغبت سازنده
buffer
U
دافع اطاق خرج
repulsively
U
بطور زننده یا دافع
sledge
U
کشوی عاید و دافع توپ
fungicides
U
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
sledges
U
کشوی عاید و دافع توپ
fungicide
U
ماده دافع یا نابودکننده قارچ
muzzle bell
U
دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator
U
دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
emunctory
U
مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
buffer chamber
U
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
deodorant
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anthelmintic
U
دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
it is proof against cold
U
سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
deodorants
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
weedicide
U
علف کش داروی دافع علف هرز
oil buffer
U
ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
insecticidal
U
دافع حشره مربوط به حشره کشی
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
mechanism
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
system
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
device code
U
کد دستگاه
apparatus
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
device
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
instrument
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
teams
U
یک دستگاه
machine
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
plants
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
units
U
یک دستگاه
sets
U
دستگاه
set
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
units
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
appliance
U
دستگاه
unit
U
دستگاه
tape drive
U
دستگاه نوارخوان
milling machine
U
دستگاه فرز
i.f.f. system
U
دستگاه تشخیص
air exhausting plant
U
دستگاه خلاء
identification of friend from foe
U
دستگاه تشخیص
tape drives
U
دستگاه نوارخوان
predictor
U
دستگاه مدبر
monocyclic system
U
دستگاه تکدور
monoclinic system
U
دستگاه تک شیب
power saw
U
دستگاه اره
mobile plant
U
دستگاه متحرک
active device
U
دستگاه فعال
active device
U
دستگاه کنشی
mksa system
U
دستگاه مکثا
honing machine
U
دستگاه سنگ
analog device
U
دستگاه انالوگ
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
aerometeorograph
U
دستگاه هوانگار
jointing plane
U
رنده دستگاه
after burner
U
دستگاه پس سوز
jack plane
U
رنده دستگاه
mimeograph
U
دستگاه تکثیر
control gear
U
دستگاه کنترل
mental apparatus
U
دستگاه ذهن
blasting machine
U
دستگاه ترکش
instrumental error
U
خطای دستگاه
psychic apparatus
U
دستگاه روانی
blooming roll
U
دستگاه نوردشمشه
bracing system
U
دستگاه مهاربندی
bradyscope
U
دستگاه کندنما
breating apparatus
U
دستگاه دم زدن
breating apparatus
U
دستگاه تنفس
puller
U
دستگاه کشش
breech mechanism
U
دستگاه کولاس
coordinates
U
دستگاه مختصات
punching machine
U
دستگاه منگنه
punching machine
U
دستگاه پانچ
printer machine
U
دستگاه چاپ
transmitter
U
دستگاه فرستنده
blasting machine
U
دستگاه انفجار
carpenter's bench
U
دستگاه نجاری
illuminator
U
دستگاه روشنایی
mass storage device
U
دستگاه تل انبارش
mapping device
U
دستگاه نگاشت
induction current instrument
U
دستگاه القائی
folding machine
U
دستگاه خم کاری
anaglyphoscope
U
دستگاه ژرفانما
transmitters
U
دستگاه فرستنده
instrumental accuracy
U
دقت دستگاه
anaglyptoscope
U
دستگاه ژرفانما
bridging set
U
دستگاه پلوار
binary device
U
دستگاه دو حالته
analog device
U
دستگاه قیاسی
bistable device
U
دستگاه دوپایا
blanck cutting
U
دستگاه منگنه
brick moulding
U
دستگاه خشتزنی
induction instrument
U
دستگاه القائی
passive device
U
دستگاه منفعل
orsat apparatus
U
دستگاه رسا
gun
U
دستگاه تزریق
guns
U
دستگاه تزریق
lymphatic system
U
دستگاه لنفاوی
operating signal
U
سیگنال دستگاه
apparatus
U
الت دستگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com