Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ingot peeling machine
U
دستگاه جداسازی شمش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cascade impactor
U
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
Other Matches
sorting
U
جداسازی
isolation
U
جداسازی
separation
U
جداسازی
disseverance
U
جداسازی
separations
U
جداسازی
decatenate
U
جداسازی
sequestration
U
جداسازی
interception
U
جداسازی
disconnection
U
جداسازی
segregation
U
جداسازی
frequency separation
U
جداسازی فرکانس
detarring
U
جداسازی قیر
dielectric isolation
U
جداسازی با عایق
oxide isolation
U
جداسازی اکسیدی
isotope separation
U
جداسازی ایزوتوپ
separation factor
U
ضریب جداسازی
diode isolation
U
جداسازی دیودی
detachment
U
جداسازی تفکیک
isolation
U
تجزیه جداسازی
detachments
U
جداسازی تفکیک
separation method
U
روش جداسازی
volatility separation
U
جداسازی از طریق فراریت
isolation
U
ایزوله کردن جداسازی
dust separation
U
جداسازی گرد و غبار
sieve separation
U
جداسازی دانه ها با الک
maintainability
U
ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
privacy
U
جداسازی مبادله پیام برای تامین
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
channels
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeled
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channelled
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channeling
U
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
cream-colored wool
U
پشم شکری
[این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
utensils
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
utensil
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
unit
U
یک دستگاه
plants
U
دستگاه
unit
U
دستگاه
plant
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
system
U
دستگاه
device
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
nervous systems
U
دستگاه پی
apparatus
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
appliance
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
device code
U
کد دستگاه
set
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
curler
U
دستگاه فرزنی
punching machine
U
دستگاه منگنه
device cluster
U
گروه دستگاه
appendage
U
دستگاه فرعی
curlers
U
دستگاه فرزنی
robot
U
دستگاه خودکار
appendages
U
دستگاه فرعی
robots
U
دستگاه خودکار
telephone set
U
دستگاه تلفن
classical system
U
دستگاه کلاسیک
device name
U
نام دستگاه
device number
U
شماره دستگاه
retorts
U
دستگاه تقطیر
device status
U
وضعیت دستگاه
devices
U
شعار دستگاه
test set
U
دستگاه ازمایش
radio set
U
دستگاه رادیو
retort
U
دستگاه تقطیر
device independence
U
استقلال دستگاه
quantized system
U
دستگاه کوانتایی
punching machine
U
دستگاه پانچ
device dependent
U
وابسته به دستگاه
communication device
U
دستگاه ارتباطی
device
U
شعار دستگاه
device driver
U
محرک دستگاه
telegraph apparatus
U
دستگاه تلگراف
telephone equipment
U
دستگاه تلفن
device flag
U
پرچم دستگاه
device independence
U
مستقل از دستگاه
gun
U
دستگاه تزریق
puller
U
دستگاه کشش
folding machine
U
دستگاه خم کاری
symbolic device
U
دستگاه سمبلیک
crystal system
U
دستگاه بلور
giorgi system
U
دستگاه جورجی
predictor
U
دستگاه مدبر
leverage
U
دستگاه اهرمی
storage device
U
دستگاه انباره
supercharge
U
دستگاه تشدید
cyclon
U
دستگاه غبارگیر
cyclostat
U
دستگاه چرخش
power saw
U
دستگاه اره
transmitter
U
دستگاه فرستنده
transmitters
U
دستگاه فرستنده
metal detecting device
U
دستگاه فلزیاب
metal detection device
U
دستگاه فلزیاب
tape drive
U
دستگاه نوارخوان
tape drives
U
دستگاه نوارخوان
storage device
U
دستگاه ذخیره
counter recoil
U
دستگاه عاید
synchronous device
U
دستگاه همگام
water still
U
دستگاه تقطیر اب
nervous system
U
دستگاه عصبی
anaglyphoscope
U
دستگاه ژرفانما
nervous systems
U
دستگاه عصبی
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
dedicated device
U
دستگاه اختصاصی
psychic apparatus
U
دستگاه روانی
tar spraying machine
U
دستگاه قطرانپاش
prime mover
U
دستگاه محرک
table set
U
دستگاه میزی
automatics
U
دستگاه خودکار
automatic
U
دستگاه خودکار
gasifying apparatus
U
دستگاه تبخیر
synchronous device
U
دستگاه همزمان
system of forces
U
دستگاه نیروها
system of units
U
دستگاه یکانها
storage device
U
دستگاه انبارش
coordinates
U
دستگاه مختصات
printer machine
U
دستگاه چاپ
system of units
U
دستگاه واحدها
control gear
U
دستگاه کنترل
prime movers
U
دستگاه محرک
electric apparatus
U
دستگاه الکتریکی
subassembly
U
مونتاژجزئی از یک دستگاه
blanck cutting
U
دستگاه منگنه
welding set
U
دستگاه جوش
bistable device
U
دستگاه دوپایا
anaglyptoscope
U
دستگاه ژرفانما
analog device
U
دستگاه قیاسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com