Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
concrete gun
U
دستگاه تزریق بتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gun
U
دستگاه تزریق
guns
U
دستگاه تزریق
Other Matches
hypodermic injection
U
تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
transfusions
U
تزریق
injection
U
تزریق
shots
U
تزریق
infusion
U
تزریق
shot
U
تزریق
infusions
U
تزریق
transfusion
U
تزریق
intinction
U
تزریق
sprayed
U
تزریق
spray
U
تزریق
mud grouting
U
تزریق گل
jab
[British]
[colloquial]
U
تزریق
injective function
U
تزریق
jab
[colloquial]
U
تزریق
low level injection
U
تزریق کم
mud injection
U
تزریق گل
spraying
U
تزریق
injections
U
تزریق ها
sprays
U
تزریق
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
drilled grout hole
U
سوراخ تزریق
injector valve
U
سوپاپ تزریق
spartter
U
تزریق کننده
drilled grout hole
U
چاه تزریق
grout hole
U
سوراخ تزریق
grout hole
U
چاه تزریق
injecting
U
تزریق کردن
injector
U
الت تزریق
injector
U
تزریق کننده
syringe
U
تزریق کردن
syringes
U
تزریق کردن
injected
U
تزریق کردن
inject
U
تزریق کردن
grout curtain
U
پرده تزریق
inspirator
U
تزریق کننده
fule injection
U
تزریق سوخت
blast injection engine
U
موتور تزریق دم
spraying
U
تزریق کردن
vaccinophobia
U
تزریق هراسی
sprays
U
تزریق کردن
injection capacity
U
فرفیت تزریق
gas injection
U
تزریق بنزین
blanket grouting
U
تزریق سطحی
spray
U
تزریق کردن
cement grouting
U
تزریق سیمان
chemical consolidation
U
تزریق شیمیایی
perfuse
U
تزریق کردن
sprayed
U
تزریق کردن
perfusion
U
تزریق وریدی
pilot injection
U
تزریق مقدماتی
clay grouting
U
تزریق خاک رس
intake well
U
چاه تزریق
chemical injection
U
تزریق شیمیایی
chemical grouting
U
تزریق شیمیایی
grouting gallery
U
دالان تزریق
immit
U
تزریق کردن
injection grid
U
شبکه تزریق
grouting galleries
U
مجاری تزریق
injection efficiency
U
بازده تزریق
injection point
U
نقطه تزریق
injection of money
U
تزریق پول
spary gun
U
تلمبه تزریق
injection level
U
سطح تزریق
injects
U
تزریق کردن
metal spraying
تزریق فلزی
spartter loss
U
تلف تزریق
spary gun
U
پیستوله تزریق
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
petrol injection pump
U
پمپ تزریق بنزین
transfusion
U
رسوخ تزریق خون
petrol injection motor
U
موتور تزریق بنزینی
grouting
U
تزریق دوغاب سیمان
iodize
U
یود تزریق کردن
needle
U
با سوزن تزریق کردن
needling
U
با سوزن تزریق کردن
needles
U
با سوزن تزریق کردن
needled
U
با سوزن تزریق کردن
transfusions
U
رسوخ تزریق خون
jetting tube
U
لوله تزریق در حفاری
grease injector
U
تزریق کننده گریس
airless solid injection
U
تزریق بدون کمپرسور
hypo
U
تزریق زیر جلدی
metal spray gun
U
تلمبه تزریق فلز
flame spray
U
تزریق کردن شعلهای
injector pump
U
پمپ تزریق سوخت
hypodermic
U
تزریق زیر جلدی
hypodermics
U
تزریق زیر جلدی
grouted alluvium
U
ابرفت تزریق شده
gas injection method
U
روش تزریق گاز
injection timing
U
تنظیم مقدار تزریق
injection
U
داروی تزریق کردنی
fuel injection system
U
سیستم تزریق سوخت
hypo
U
سوزن تزریق زیر جلدی
grout stop
U
اب بندی بوسیله تزریق دوغاب
transfusible
U
قابل تزریق در جسم دیگری
blast furnace gun
U
وسیله تزریق کوره بلند
transfuse
U
رسوخ یافتن در تزریق کردن در
transfusable
U
قابل تزریق در جسم دیگری
throwin
U
در دنده انداختن تزریق کردن
mainlining
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
hyodermic needle
U
سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
mainline
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
shoot up
<idiom>
U
مواد را از راه تزریق مصرف کردن
mainlines
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
wet take off
U
برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
injector
U
وسیله تزریق افشانک سوخت پاش
hypodermic
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
hypodermics
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
mainlined
U
مواد مخدر به شاهرگ تزریق کردن
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
emulsion injection
U
تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
wet rating
U
توان یا تراست بااستفاده ازمکانیزم تزریق اب یا ترکیب اب و متانل
contra injection
U
تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
grout curtain
U
لایه سیمانی تزریق شدهای که در زیر پی سد مانع تراوشات میگردد
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
slow pill
U
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود
alumetize
U
الومینیوم روی فولاد باپیستوله تزریق شده و سپس گداخته می گردد
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
instilling
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instill
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
utensil
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
nervous systems
U
دستگاه پی
plant
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
device
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
system
U
دستگاه
plants
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
teams
U
یک دستگاه
units
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
installations
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
unit
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
unit
U
یک دستگاه
setting up
U
دستگاه
set
U
دستگاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com