English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
analog device U دستگاه انالوگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analog U انالوگ
analog computer U کامپیوتر انالوگ
analogue computer U کامپیوتر انالوگ
analog monitor U مونیتور انالوگ
analog to digital U انالوگ به دیجیتال
analog digital converter U مبدل انالوگ دیجیتال
digital to analogue converter U مبدل دیجیتال به انالوگ
A/D U انالوگ به دیجیتال : مبدل قیاسی به رقمی
digital to analog converter U مبدل دیجیتال به انالوگ مبدل رقمی به قیاسی
analog transmission U انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator U دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder U فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore U دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density U تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator U دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer U مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor U ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine U دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand U مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer U دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator U دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit U دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer U دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder U دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
survey meter U دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan U دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater U دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant U زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism U دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
units U یک دستگاه
appliances U دستگاه
systems U دستگاه
system U دستگاه
unit U دستگاه
appliance U دستگاه
units U دستگاه
unit U یک دستگاه
nervous system U دستگاه پی
nervous systems U دستگاه پی
devices U دستگاه
apparatus U دستگاه
appurtenance U دستگاه
device code U کد دستگاه
utensils U دستگاه
utensil U دستگاه
team U یک دستگاه
teams U یک دستگاه
plant U دستگاه
plants U دستگاه
instrument U دستگاه
organ system U دستگاه
setting up U دستگاه
installations U دستگاه
sets U دستگاه
machines U دستگاه
mechanism U دستگاه
device U دستگاه
set U دستگاه
machined U دستگاه
machine U دستگاه
installation U دستگاه
equipment U دستگاه
mechanisms U دستگاه
rail cambering machine U دستگاه ریل خم کن
power plant U دستگاه تولیدنیروی
quantized system U دستگاه کوانتایی
evaporator U دستگاه اب شیرین کن
carrier U دستگاه کاریر
carriers U دستگاه کاریر
radio set U دستگاه رادیو
telegraphs U دستگاه تلگراف
telegraphing U دستگاه تلگراف
telegraphed U دستگاه تلگراف
cyclon U دستگاه غبارگیر
power plants U دستگاه تولیدنیروی
appendages U دستگاه فرعی
telegraph U دستگاه تلگراف
abel closed tester U دستگاه ابل
abrasive cutting machine U دستگاه برش
reference frame U دستگاه مقایسهای
accept machine دستگاه پذیرنده
active device U دستگاه فعال
active device U دستگاه کنشی
respiratory system U دستگاه تنفسی
aerometeorograph U دستگاه هوانگار
duplexing assembly U دستگاه دو راهه
x ray apparatus U دستگاه رونتگن
after burner U دستگاه پس سوز
duplexer U دستگاه دوراهه
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric machine U دستگاه برقی
electrostatic system U دستگاه الکتروستاتیکی
absorption apparatus U دستگاه جذب
aerator U دستگاه بخور
electromagnetic system U دستگاه الکترومغناطیسی
recording instrument U دستگاه ضبط
recording instrument U دستگاه ثبات
idiot box <idiom> U دستگاه تلوزیون
recuperator U دستگاه عاید
air exhausting plant U دستگاه خلاء
metal detecting device U دستگاه فلزیاب
giorgi system U دستگاه جورجی
leverage U دستگاه اهرمی
polyphase system U دستگاه چندفاز
automatic U دستگاه خودکار
automatics U دستگاه خودکار
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
nervous system U دستگاه عصبی
powers U دستگاه برقی
fifth column U دستگاه جاسوسی
pointing device U دستگاه اشاره گر
metal detection device U دستگاه فلزیاب
hexagonal system U دستگاه شش گوشهای
transmitter U دستگاه فرستنده
transmitters U دستگاه فرستنده
tape drive U دستگاه نوارخوان
tape drives U دستگاه نوارخوان
power saw U دستگاه اره
prime mover U دستگاه محرک
devices U شعار دستگاه
printer machine U دستگاه چاپ
powering U دستگاه برقی
psychic apparatus U دستگاه روانی
puller U دستگاه کشش
gun U دستگاه تزریق
guns U دستگاه تزریق
punching machine U دستگاه منگنه
apparatus U الت دستگاه
powered U دستگاه برقی
punching machine U دستگاه پانچ
folding machine U دستگاه خم کاری
device U شعار دستگاه
prime movers U دستگاه محرک
predictor U دستگاه مدبر
curler U دستگاه فرزنی
curlers U دستگاه فرزنی
appendage U دستگاه فرعی
robot U دستگاه خودکار
robots U دستگاه خودکار
retort U دستگاه تقطیر
retorts U دستگاه تقطیر
power U دستگاه برقی
rhombohedral system U دستگاه لوزوجهی
breating apparatus U دستگاه دم زدن
device number U شماره دستگاه
device name U نام دستگاه
carpenter's bench U دستگاه نجاری
device independence U استقلال دستگاه
device independence U مستقل از دستگاه
device flag U پرچم دستگاه
device driver U محرک دستگاه
device dependent U وابسته به دستگاه
handlers U یا دستگاه ذخیره
device status U وضعیت دستگاه
test set U دستگاه ازمایش
breating apparatus U دستگاه تنفس
breech mechanism U دستگاه کولاس
brick moulding U دستگاه خشتزنی
bridging set U دستگاه پلوار
three wire system U دستگاه سه سیمی
three unit electrical system U دستگاه سه برقی
c.g.s. system U دستگاه سگث
thermoscope U دستگاه گرمابین
tester U دستگاه ازمایش
handler U یا دستگاه ذخیره
device cluster U گروه دستگاه
telephone set U دستگاه تلفن
telephone equipment U دستگاه تلفن
synchronous device U دستگاه همزمان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com