English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
orchestra U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
orchestras U دسته نوازندگان جایگاه ارکست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
banstand U جایگاه ارکست
concertmaster U رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
concertmeister U رهبر نوازندگان ویلن ومعاون رهبر ارکست
orchestral U وابسته به انجمن نوازندگان
orchestras U ارکست
orchestra U ارکست
orchestrated U بصورت ارکست دراوردن
orchestrating U بصورت ارکست دراوردن
orchestrates U بصورت ارکست دراوردن
orchestrate U بصورت ارکست دراوردن
bandstand U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstands U تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
jam session U اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
downbeat U حرکت چوب رهبر ارکست بطرف پایین
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
orchestrating U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrates U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrate U هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
house U جایگاه جا
stations U جایگاه
houses U جایگاه جا
limb top U جایگاه
housed U جایگاه جا
cabin U جایگاه
places U جایگاه
place U جایگاه
placing U جایگاه
station U جایگاه
positioned U جایگاه
position U جایگاه
toll house U جایگاه
stationed U جایگاه
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
booth U جایگاه رژه
sanctuary U جایگاه مقدس
stall U لژ جایگاه ویژه
telephone station U جایگاه تلفن
stands U جایگاه تماشاگران
gallery U جایگاه تماشاگران
galleries U جایگاه تماشاگران
picture palace U جایگاه سینما
pumping ststion U جایگاه تلمبه
expanse of ruins U جایگاه خرابیها
expanse of rubble U جایگاه خرابیها
scene of destruction U جایگاه خرابیها
sanctuaries U جایگاه مقدس
picturedrome U جایگاه سینما
site plan U نقشه جایگاه
picture theatre U جایگاه سینما
stalling U لژ جایگاه ویژه
booths U جایگاه رژه
grandstand U جایگاه سرپوشیده
flash house U جایگاه دزدان
grandstands U جایگاه سرپوشیده
ordinal position U جایگاه ترتیبی
engine house U جایگاه لوکوموتیو
operating room U جایگاه عمل
home range U جایگاه حیوانات
parking place U جایگاه توقف
lattice site U جایگاه شبکه
seats U جایگاه نشاندن
operating rooms U جایگاه عمل
hibernaculum U جایگاه زمستانی
band-stand U جایگاه ارکستر
seat U جایگاه نشاندن
seated U جایگاه نشاندن
news-stand U جایگاه فروش روزنامه
dock U جایگاه متهم در دادگاه
platforms U کف راه جایگاه خطابه
menageries U جایگاه دام ودد
news-stands U جایگاه فروش روزنامه
docked U جایگاه متهم در دادگاه
docks U جایگاه متهم در دادگاه
news stand U جایگاه فروش روزنامه
platform U کف راه جایگاه خطابه
bar U جایگاه متهمین در دادگاه
bars U جایگاه متهمین در دادگاه
swinery U پرورشگاه یا جایگاه خوکان
fire post U جایگاه اتش نشانی
sail loft U جایگاه بادبان سازی
stand U جایگاه گواه در دادگاه
press box U لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
sanctum U قدس جایگاه مقدس
far turn U پیچ سمت جایگاه
press boxes U لژ مطبوعاتی جایگاه گزارشگران
dram shop U جایگاه نوشابه فروشی
gate chamber wall U جایگاه حرکت دریچه
stone work U جایگاه سنگ تراشی
choir-wall U [دیواره ی جداکننده جایگاه]
lay by U جایگاه ایست ایستگاه
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
podium U بالکن جایگاه مخصوص
oarlock U جایگاه فلزی پارو
paper advance setting جایگاه پیشرفته ورق
lay-by U جایگاه ایست ایستگاه
menagerie U جایگاه دام ودد
lay-bys U جایگاه ایست ایستگاه
stand one's ground <idiom> U حمایت از جایگاه شخص
malt house U جایگاه مالت سازی
choir-loft U [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
locations U جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
location U جایگاه وضعیت مکانی جا دادن
perch U جایگاه بلند جای امن
perches U جایگاه بلند جای امن
perched U جایگاه بلند جای امن
haras U جایگاه تخم کشی اسب
perching U جایگاه بلند جای امن
witness box U جایگاه شهود گواه جای
witness box U جایگاه ویژه گواهان در دادگاه
fore U [جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
antechoir U جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
choir-aisle U [راهرو موازی از شبستان به جایگاه همسرایان]
tap room U جایگاه نوشابه فروشی ونوشابه خوری
lubritorium U جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
clubhouses U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
Pay attention to the house rules [hazard statements] . U توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
clubhouse U ساختمان در زمین گلف جایگاه سرپوشیده تماشاگران
porter house U جایگاه فروش و صرف ابجووکباب و مانند انها
classify U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
regiments U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
windrow U دسته دسته کردن
trooping U دسته دسته شدن
they came in bands U دسته دسته امدند
group U دسته دسته کردن
trooped U دسته دسته شدن
sort U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
streams of people U دسته دسته مردم
shoals of people U دسته دسته مردم
distribute U دسته دسته کردن
groups U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
in detail U مفصلا دسته دسته
sects U دسته دسته مذهبی
sect U دسته دسته مذهبی
grandstands U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
grandstand U جایگاه سر پوشیده تماشاچیان در میدان اسب دوانی یاورزشگاهها
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
on licence U پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
feretory U تابوت یاصندوق اثارمقدس جایگاه اثارمقدس
platoons U دسته
hosting U دسته
hosted U دسته
ringleaders U سر دسته
host U دسته
hosts U دسته
platoon U دسته
nosegay U دسته گل
ringleader U سر دسته
bodle U دسته
droves U دسته
boodle U دسته
helve U دسته
cheque book U دسته چک
classis U دسته
confraternity U دسته
team U دسته
haft U دسته
covey U دسته
gens U دسته
fascicle U دسته
kinds U دسته
kindest U دسته
kind U دسته
drove U دسته
fascicle or cule U دسته
fascicled U دسته دسته
fasciculate U دسته دسته
handgrip U دسته
teams U دسته
handhold U دسته
clusters U دسته
cluster bombs U دسته
cluster bomb U دسته
cluster U دسته
work team U دسته
wisp U دسته
clan U دسته
parcel U دسته
handle U دسته
stemmed U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com