Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shop lifting
U
دزدی از مغازه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shoplifting
U
دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
Other Matches
Laundry / Dry cleaners
U
مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
bandit
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
heister
[American E]
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
preyer
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
robber
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
raider
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
brigand
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
theft and pilferage
U
دزدی و دله دزدی
shoppers
U
مغازه رو
shops
U
مغازه
shopper
U
مغازه رو
shopped
U
مغازه
shop
U
مغازه
storing
U
مغازه دکان
store
U
مغازه بزرگ
store
U
مغازه دکان
shopwalker
U
راهنمای مغازه
tuck shop
U
مغازه حلویات
shopkeepers
U
مغازه دار
shopkeeper
U
مغازه دار
tuck shop
U
مغازه قنادی
shoplifters
U
دزد مغازه
storing
U
مغازه بزرگ
shoplifter
U
دزد مغازه
floor walker
U
راهنمای مغازه
to shut up a shop
U
مغازه ای را بستن
salesclerk
U
فروشنده مغازه
d. store
U
مغازه بزرگ
wineshop
U
مغازه شراب فروشی
shop assistant
دستیار مغازه دار
rotisserie
U
مغازه خوراک پزی
mercery
U
مغازه پارچه فروشی
show case
U
قفسه جلو مغازه
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
delicatessens
U
مغازه اغذیه فروشی
soda fountain
U
مغازه لیموناد فروشی
haberdashery
U
مغازه ملبوس مردانه
bookshop
U
مغازه کتاب فروشی
soda fountains
U
مغازه لیموناد فروشی
bookshops
U
مغازه کتاب فروشی
delicatessen
U
مغازه اغذیه فروشی
burse
U
مغازه یابازار خرید وفروش
shopped
U
مغازه گردی کردن دکه
five and ten
U
مغازه اجناس ارزان قیمت
shops
U
مغازه گردی کردن دکه
clerks
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
cantina
U
مغازه خواربار یامشروب فروشی
shop
U
مغازه گردی کردن دکه
clerk
U
کارمند دفتری فروشنده مغازه
shoplifting
U
بلند کردن جنس از مغازه
shopworn
U
کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
sales register
U
صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
The goods in this shop could not be flogged.
U
اجناس این مغازه باد کرده
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays
[American E]
.
U
مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
pos
U
محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
point of sale
U
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
window shop
U
به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
This shop deals in goods of all sorts .
U
دراین مغازه همه چیز معامله می شود
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock.
U
اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
cash registers
U
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
cash register
U
ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
freebooting
U
دزدی
thieving
U
دزدی
brigandism
U
دزدی
thievery
U
دزدی
spoliation
U
دزدی
lift
U
دزدی
embezzlement
U
دزدی
abstractions
U
دزدی
abstraction
U
دزدی
robbery
U
دزدی
robberies
U
دزدی
thefts
U
دزدی
nips
U
دزدی
nipped
U
دزدی
theft
U
دزدی
nip
U
دزدی
larceny
U
دزدی
lifted
U
دزدی
lifting
U
دزدی
filching
U
دزدی
filches
U
دزدی
filched
U
دزدی
burglaries
U
دزدی
filch
U
دزدی
lifts
U
دزدی
burglary
U
دزدی
larceny petty
U
دزدی کوچک
thieve
U
دزدی کردن
thievish
U
خوگرفته به دزدی
burgled
U
شب دزدی کردن
burgle
U
شب دزدی کردن
piracy
U
دزدی دریایی
piracy
U
دزدی دریائی
stick up
<idiom>
U
دزدی مسلحانه
Shanghai
U
ادم دزدی
burgling
U
شب دزدی کردن
steals
U
توپ دزدی
theft, pilferage, non delivery
U
دله دزدی
kleptomaniacs
U
علاقمند به دزدی
plagiary
U
دزدی ادبی
piracy
U
دزدی ادبی
pilferage
U
دله دزدی
pickery
U
دله دزدی
burgles
U
شب دزدی کردن
petit larceny
U
دله دزدی
larcenous
U
مربوط به دزدی
cribs
U
دزدی ادبی
thievishness
U
خوی دزدی
cabbages
U
دله دزدی
cabbage
U
دله دزدی
picking
U
دله دزدی
heists
U
دزدی سرقت
heists
U
دزدی کردن
heist
U
دزدی سرقت
heist
U
دزدی کردن
kleptomania
U
دزدی بیمارگون
kleptomania
U
جنون دزدی
kleptomaniac
U
علاقمند به دزدی
petty larceny
U
دله دزدی
crib
U
دله دزدی
kidnapping
U
ادم دزدی
kidnapping
U
بچه دزدی
intercept
U
توپ دزدی
steal
U
توپ دزدی
aggravated theft
U
دزدی مشدد
cycle stealing
U
چرخه دزدی
commit theft
U
دزدی کردن
crib
U
دزدی ادبی
cribbed
U
دله دزدی
cribbed
U
دزدی ادبی
plagiarism
U
دزدی ادبی
abaction
U
گله دزدی
cribbing
U
دله دزدی
cribbing
U
دزدی ادبی
cribs
U
دله دزدی
intercepts
U
توپ دزدی
intercepting
U
توپ دزدی
intercepted
U
توپ دزدی
middleman
U
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middlemen
U
کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demo
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations
U
قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
snitches
U
دله دزدی کردن
software piracy
U
دزدی نرم افزار
hitting
U
طعمه دزدی ماهی
kidnapped
U
بچه دزدی کردن
hits
U
طعمه دزدی ماهی
snitched
U
دله دزدی کردن
snitching
U
دله دزدی کردن
kidnap
U
بچه دزدی کردن
peculate
U
حیف ومیل دزدی
piracy
U
دزدی هنری یاادبی
kidnap
U
ادم دزدی کردن
kidnaps
U
ادم دزدی کردن
kidnaps
U
بچه دزدی کردن
kidnapped
U
ادم دزدی کردن
snitch
U
دله دزدی کردن
pirate
U
دزدی دریایی کردن
pilfer
U
دله دزدی کردن
kleptomania
U
میل و اشتیاق به دزدی
pilfered
U
دله دزدی کردن
pilfering
U
دله دزدی کردن
pilfers
U
دله دزدی کردن
pirating
U
دزدی ادبی کردن
pirating
U
دزدی دریایی کردن
pirates
U
دزدی ادبی کردن
pirates
U
دزدی دریایی کردن
pirated
U
دزدی ادبی کردن
swagman
U
خریدار مال دزدی
pirated
U
دزدی دریایی کردن
pirate
U
دزدی ادبی کردن
hit
U
طعمه دزدی ماهی
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
tpnd
U
دله دزدی وعدم تحویل
kleptamaniac
U
کسی که جنون دزدی دارد
kleptolagnia
U
تحریک جنسی توام با دزدی
maraud
U
دله دزدی یاتلاش کردن
they accused him of the ft
U
اورابه دزدی متهم ساختند
cat burglar
<idiom>
U
دزدی که از دیوار بالا میرود
robberies
U
دزدی مقرون به ازار یا تهدید
robbery
U
دزدی مقرون به ازار یا تهدید
universal
U
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
high jack
U
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
stolen goods
U
مال دزدی کالای دزدیده شده
It is wrong to steal .
U
دزدیدن (دزدی )کار غلطی است
hijacks
U
دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked
U
دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijack
U
دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
I had my car broken into last week.
U
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
larceny petty
U
بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
to break into something
U
از محفظه ای
[با زور وارد شدن و]
دزدی کردن
cat burglar
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
picklock
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
housebreaker
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
intruder
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
burglar
U
دزدی که با زور و غیر قانونی وارد جایی میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com