English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
primary reciever U دریافت کننده توپ که هدف اصلی پاس است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
recipients U دریافت کننده
recipient U دریافت کننده
payees U دریافت کننده
payee U دریافت کننده
receiver U دریافت کننده
getter U دریافت کننده
receivers U دریافت کننده
out U دریافت کننده سرویس
consignee U دریافت کننده محموله
payees U دریافت کننده پول
payees U دریافت کننده وجه
payee U دریافت کننده پول
outed U دریافت کننده سرویس
out- U دریافت کننده سرویس
payee U دریافت کننده وجه
pass reciever U دریافت کننده مجاز پاس
hand out U حریف دریافت کننده سرویس
hitch U کامل کردن پاس به دریافت کننده
hitches U کامل کردن پاس به دریافت کننده
flat pass U پاس به دریافت کننده درمنطقه بالا
hitching U کامل کردن پاس به دریافت کننده
suicide pass U پاس به دریافت کننده از پشت سرش
cut block U سدکردن دریافت کننده توپ باپشت پا
hitched U کامل کردن پاس به دریافت کننده
goes U نوعی پاس با دویدن دریافت کننده به جلو
broadcasts U شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
go U نوعی پاس با دویدن دریافت کننده به جلو
broadcast U شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
demodulation U ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
terminate and stay resident program U برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
flood U بیش از 1 نفر دریافت کننده توپ را بمنطقه دفاع حریف فرستادن
floods U بیش از 1 نفر دریافت کننده توپ را بمنطقه دفاع حریف فرستادن
flooded U بیش از 1 نفر دریافت کننده توپ را بمنطقه دفاع حریف فرستادن
hitch U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
doa U شرح محصولی که به هنگام دریافت از سازنده یا تهیه کننده کار نمیکند
hitching U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitched U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
hitches U نوعی پاس که دریافت کننده به جلو می دود و به طرف بیرون بر می گردد
bridge loan U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge finance U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
square in U پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
main amplifier U تقویت کننده اصلی
main regulator U تنظیم کننده محور اصلی
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
bulk U مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
preventive war U جنگ پیشگیری کننده از جنگ اصلی
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
delivery U دریافت
comprehension U دریافت
comprehensions U دریافت
deliveries U دریافت
apprehensions U دریافت
sentience U دریافت
mental perception U دریافت
receipt U دریافت
receipts U دریافت
collection U دریافت
sensing U دریافت
apprehension U دریافت
inception U دریافت
discernment U دریافت
collections U دریافت
receiving U دریافت
apperception U دریافت
synecdoche U هم دریافت
percipience U دریافت
receptions U دریافت
transmission/reception of messages U دریافت
reception U دریافت
acquire U دریافت کردن
pull down U دریافت کردن
receives U دریافت کردن
percept U دریافت ادراکی
collection of goods U دریافت کالا
collecting of the current U دریافت جریان
recipiency U قوه دریافت
recieve only U دریافت محض
catcher's side U سمت دریافت
recieve U دریافت کردن
recipients U دریافت کنندگان
come into <idiom> U دریافت کردن
perceptions U دریافت احساس
recipient U دریافت کنندگان
collecting main U شبکه دریافت
handshaking U آماده دریافت
hear from <idiom> U دریافت نامه
acquires U دریافت کردن
acquiring U دریافت کردن
draws U دریافت کردن
recover U دریافت کردن
recovering U دریافت کردن
pick up <idiom> U دریافت کردن
recovers U دریافت کردن
audio reception U دریافت صوتی
long distance reception U دریافت دور
reception U دریافت پذیرش
answer/originate U دریافت / ارسال
perception U دریافت احساس
receivable U دریافت کردنی
receiver U متصدی دریافت
receive U دریافت کردن
receptions U دریافت پذیرش
draw U دریافت کردن
receivers U متصدی دریافت
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
intuition U کشف دریافت ناگهانی
obtains U گرفتن یا دریافت کردن
automatic send/reciever U ارسال و دریافت خودکار
bills receivable U براتهای دریافت کردنی
fee charged U هزینه دریافت شده
boost U کمک دریافت شده
pick up <idiom> U دریافت صدای رادیو و...
sink U دریافت انتهای خط ارتباتی
on the dole <idiom> U دریافت خیر وسعادت
bills receivable U بروات قابل دریافت
received data U داده دریافت شده
intuitions U کشف دریافت ناگهانی
obtained U گرفتن یا دریافت کردن
asr U ارسال و دریافت اتوماتیک
boosting U کمک دریافت شده
boosts U کمک دریافت شده
mortality U قابلیت دریافت ضایعات
receipt U دریافت رسید دادن
receipts U رسید پیام دریافت شد
sinks U دریافت انتهای خط ارتباتی
receipt U رسید پیام دریافت شد
boosted U کمک دریافت شده
receipts U دریافت رسید دادن
goods received note U برگه دریافت کالا
mail call U دریافت نامه از پستخانه
deferred income U پیش دریافت درامد
obtain U گرفتن یا دریافت کردن
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com