English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
collection of goods U دریافت کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
goods received note U برگه دریافت کالا
procurement lead time U زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
DSR U سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
checks U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
produces U کالا
trafficked U کالا
article U کالا
ware U کالا
mercery U کالا
articles U کالا
object of sale U کالا
traffics U کالا
traffic U کالا
material U کالا
materials U کالا
goods U کالا
cargo U کالا
wares U کالا
trafficking U کالا
good U کالا
merchandise U کالا
chattel U کالا
product U کالا
products U کالا
commodities U کالا
stuff U کالا
stuffed U کالا
stuffs U کالا
matter U کالا
commodity U کالا
cargoes U کالا
produce U کالا
traffick U کالا
produced U کالا
mattered U کالا
mattering U کالا
matters U کالا
discernment U دریافت
inception U دریافت
synecdoche U هم دریافت
receiving U دریافت
receipt U دریافت
receipts U دریافت
sensing U دریافت
apprehensions U دریافت
delivery U دریافت
deliveries U دریافت
apperception U دریافت
apprehension U دریافت
sentience U دریافت
mental perception U دریافت
percipience U دریافت
collection U دریافت
collections U دریافت
transmission/reception of messages U دریافت
receptions U دریافت
reception U دریافت
comprehensions U دریافت
comprehension U دریافت
storeroom U انبار کالا
stowage U انبار کالا
inventory U صورت کالا
bill of goods U صورت کالا
warehouse U انبار کالا
inventory U موجودی کالا
commodities exchange U بورس کالا
commodity exchange U بورس کالا
commodity exchange U مبادله کالا
commodity code U علامت کالا
commodity code U شماره کالا
commodity code U رمز کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
commodity broker U واسطه کالا
commodity broker U دلال کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
fairer U نمایشگاه کالا
commodity U کالا جنس
warehouses U انبار کالا
commodities U کالا جنس
fairs U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
showrooms U نمایشگاه کالا
showroom U نمایشگاه کالا
barter U دادوستد کالا
glut U فراوانی کالا
fair U نمایشگاه کالا
gluts U وفور کالا
gluts U فراوانی کالا
glut U وفور کالا
hold U انبار کالا
holds U انبار کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
trafficked U مبادله کالا
consignor U فرستنده کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
order for goods U سفارش کالا
traffic U مبادله کالا
interchanged U مبادله کالا
samples U نمونه کالا
fate of goods U وضعیت کالا
inventories U موجودی کالا
interchange U مبادله کالا
copper alloy U همبسته کالا
depots U انبار کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
depot U انبار کالا
handling of goods U جابجایی کالا
sampled U نمونه کالا
trafficking U مبادله کالا
draft U بسته کالا
drafted U بسته کالا
drafts U بسته کالا
lien on goods U حق حبس کالا
stock requisition U درخواست کالا
stock room U انبار کالا
commodity market U بازار کالا
barters U دادوستد کالا
commodity flow U جریان کالا
sample U نمونه کالا
traffics U مبادله کالا
bartered U دادوستد کالا
mock up U مدل کالا
interchanges U مبادله کالا
bartering U دادوستد کالا
interchanging U مبادله کالا
draw U دریافت کردن
recipient U دریافت کننده
recovers U دریافت کردن
draws U دریافت کردن
acquires U دریافت کردن
acquiring U دریافت کردن
handshaking U آماده دریافت
long distance reception U دریافت دور
recover U دریافت کردن
receive U دریافت کردن
getter U دریافت کننده
receives U دریافت کردن
recovering U دریافت کردن
audio reception U دریافت صوتی
recipient U دریافت کنندگان
answer/originate U دریافت / ارسال
pick up <idiom> U دریافت کردن
recieve U دریافت کردن
hear from <idiom> U دریافت نامه
come into <idiom> U دریافت کردن
recieve only U دریافت محض
recipients U دریافت کنندگان
catcher's side U سمت دریافت
recipiency U قوه دریافت
receivable U دریافت کردنی
collecting main U شبکه دریافت
collecting of the current U دریافت جریان
reception U دریافت پذیرش
receptions U دریافت پذیرش
perception U دریافت احساس
payees U دریافت کننده
percept U دریافت ادراکی
receivers U متصدی دریافت
receivers U دریافت کننده
receiver U متصدی دریافت
receiver U دریافت کننده
recipients U دریافت کننده
pull down U دریافت کردن
perceptions U دریافت احساس
payee U دریافت کننده
acquire U دریافت کردن
shipping agent U موسسه حمل کالا
shipper U فرستنده کالا با کشتی
selling costs U هزینههای فروش کالا
sales tax U مالیات بر فروش کالا
proforma U پیشنهاد فروش کالا
product liability U مسئوولیت در قبال کالا
price tag U برچسب قیمت کالا
owner's risk U ریسک صاحب کالا
order time U زمان سفارش کالا
mock up U نمونه نمایشی کالا
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com