English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Just under his nose. U درست پایین پایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maintop U سکویی که درست در راس شاه دگل پایین واقع دارد
surveillance U پایش
monitor U پایش [پزشکی ]
he is on his last legs U پایش لب گوراست
he isout of step U پایش غلط است
medical monitor U دستگاه پایش [پزشکی]
He sprained (twisted) his ankle. U پایش پیچ خورد
Nobody can catch up with him. U کسی به پایش نمی رسد
He tripped and fell . U پایش گیر کرد وزمین خورد
daisy cutter U اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند
his leg rested on a stone U پایش روی سنگی قرار گرفته بود
He planted both his feet firmly in the ground . U دوتا پایش را محکم کاشت روی زمین
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
meet U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joins U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function U تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
union U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false U 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
alternation U تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
unions U تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation U تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunctions U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction U تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
disjunction U تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
tempers U درست ساختن درست خمیر کردن
tempered U درست ساختن درست خمیر کردن
temper U درست ساختن درست خمیر کردن
down U سوی پایین بطرف پایین
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
judiciousness U قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone <idiom> U درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
control equipment U ابزار وارسی ابزار پایش
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
exjunction U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
subatmospheric U پایین تر از جو
submiss U پایین
shitu U پایین
further down U پایین تر
down U پایین
subteen U پایین تر از سن 31
lower most U پایین تر
vide infara U پایین
de- U پایین
low level U پایین
beneath U پایین تر
beneath U پایین
neath or neath U پایین
neath or neath U پایین تر
sub- U یا پایین تر
lower U پایین
infara U پایین تر
infara U پایین
hypogenous U پایین رو
shorter U پایین تر
short U پایین تر
shortest U پایین تر
tailwater U پایین اب
lower limit U حد پایین
lowered U پایین تر
down stairs U پایین
bottoms U پایین
lowers U پایین تر
hereinafter [formal] <adv.> U در پایین
dowm U پایین
hereafter <adv.> U در پایین
below <adv.> U در پایین
bal U از مچ پا به پایین
bottom U پایین
low U پایین
below U پایین
flat U پایین
flattest U پایین
lower U پایین تر
thereinafter [archaic or formal] <adv.> U در پایین
lowering U پایین تر
underneath U پایین
nether world U جهان پایین
foot U پایین بادبان
neath or neath U پایین زیرین
mean low water U اب پایین میانگین
prolapse U پایین افتادگی
degrades U پایین دادن
lower threshold U استانه پایین
lowermost U پایین ترین
lowpass U پایین گذار
minor U پایین رتبه
degrade U پایین دادن
beneath U از زیر پایین تر از
depression U پایین دادن
depressions U پایین دادن
lower most U پایین ترین
descend U پایین امدن
nutant U پایین افتاده
prolapse U پایین افتادن
top down U از بالا به پایین
prolapsus U پایین افتادگی
pushdown U پایین فشردنی
top-down U از بالا به پایین
lower class U طبقه پایین
shutting U پایین اوردن
shuts U پایین اوردن
lower classes U طبقه پایین
shut U پایین اوردن
push down stack U پایین فشردنی
downfeed U تغذیه رو به پایین
descends U پایین امدن
low U پایین اهسته
nutate U پایین افتادن
oars down U پارو پایین
downmost U پایین ترین
feet U پایین دامنه
subordinating U فرعی پایین تر
subordinates U فرعی پایین تر
subordinated U فرعی پایین تر
subordinate U فرعی پایین تر
overhand U از پایین ببالا
low U پایین ضعیف
on the down grade U پایین رونده
face down feed U خورد رو به پایین
down draft U جریان رو به پایین
down current U جریان رو به پایین
comedown U پایین رفتن
lowest U پایین ترین
disrate U پایین اوردن
dim light U نور پایین
desceht U پایین امدن
infrahuman U پایین تر از انسان
decurrent U پایین افتاده
let down U پایین کردن
look down U پایین امدن
hereinbelow U ازاین پایین تر
hereinbelow U در پایین این
down stroke U ضربه رو به پایین
downward travel U ضربه رو به پایین
go dan barai U رد کردن از پایین
downward swing U نوسان رو به پایین
downward movement U حرکت رو به پایین
downward compatible U سازگار رو به پایین
downward compatibility U سازگارمتمایل به پایین
downtrend U سیربطرف پایین
download U بارگیری پایین
downfield U میدان پایین
go down U پایین رفتن
downward stroke U ضربه رو به پایین
catabatic U پایین اینده
bottommost U پایین ترین
nether U زیر پایین
nether U واقع در پایین
downward U روبه پایین
downward U پایین زیرین
low pass U پایین گذر
drives U ضربه از پایین
drive U ضربه از پایین
low resolution U تفکیک پایین
low resolution U وضوح پایین
lower limit U کران پایین
downstairs U طبقه پایین
low order U مرتبه پایین
low order U پایین رتبه
low activity U فعالیت پایین
low altitude U ارتفاع پایین
low wing U بال پایین
bottom up U از پایین به بالا
low energy U انرژی پایین
low frequency U فرکانس پایین
bate U پایین اوردن
alow U روبه پایین
low level U در سطح پایین
lower mast U دکل پایین
lee U پایین باد
to come down U پایین امدن
to beat down U پایین اوردن
the valley lies below U ده در پایین است
uoppon pyon soon koot U کف دست پایین
undermost U پایین ترین
the masses U دستههای پایین تر
the lower world U جهان پایین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com