Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mesmerism
U
خواب مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hypnotherapy
U
معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
mesmeric
U
مربوط بخواب مصنوعی درحالت خواب مغناطیسی گیرنده
posthypnotic
U
ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
Other Matches
magnetic induction
U
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
somnambulist
U
کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
the early bird catches the worm
<proverb>
U
کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
narcolepsy
U
حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
hypnoidal
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid
U
نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash
U
مفرش
[واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
dreamier
U
خواب مانند خواب الود
somnific
U
خواب اور خواب الود
dogsleep
U
خواب زودبر خواب دروغی
hypnagogic
U
خواب اور خواب کننده
morpheus
U
الهه خواب خواب پرور
hypnogogic
U
خواب اور خواب کننده
dreamiest
U
خواب مانند خواب الود
dreamy
U
خواب مانند خواب الود
soft
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
U
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer
U
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
U
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
U
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
taped
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
degauss
U
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tapes
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record
U
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tape
U
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
night dress
U
جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
magnetic blowout
U
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
U
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
He is fast asleep.
U
خواب خواب است
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance
U
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic deflector
U
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic ritation
U
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic flux density
U
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
U
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux
U
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
shut-eye
U
خواب
sleeping
U
خواب
naps
U
خواب
noctambulism
U
خواب
bedfellows
U
هم خواب
bedfellow
U
هم خواب
sleeps
U
خواب
noctambulation
U
خواب
post dormitum
U
پس خواب
sleepless
U
بی خواب
isocline
U
هم خواب
sleep
U
خواب
dreams
U
خواب
nap
U
خواب
dreaming
U
خواب
dreamed
U
خواب
dream
U
خواب
floor gully
U
کف خواب
napped
U
خواب
napping
U
خواب
watchfulness
U
بی خواب
asleep
U
خواب
plushiest
U
خواب دار
pajama
U
لباس خواب
parasomnia
U
نابهنجاری خواب
siestas
U
خواب نیمروز
siesta
U
خواب نیمروز
night gown
U
خواب جامه
night suit
U
جامه خواب
oneirocritic
U
خواب تعبیر کن
noctambulant
U
در خواب راه رو
night robe
U
لباس خواب
paradoxical sleep
U
خواب تناقضی
plushier
U
خواب دار
somnambulation
U
خواب گردی
somnambulism
U
خواب گردی
somnambulistic
U
خواب گرد
somnifacient
U
خواب اور
somnifacient
U
خواب الود
somniferous
U
خواب اور
somnifugous
U
خواب زدا
somnolence
U
خواب الودگی
hypnotic
U
تولیدکننده خواب
hypnotic
U
خواب اور
soporific
U
خواب اور
soporific
U
خواب الود
somnolism
U
خواب مصنوعی
sopite
U
خواب کردن
somnolent
U
خواب الود
slumbrous
U
خواب اور
slumbery
U
خواب الود
slumbery
U
خواب اور
predormitum
U
پیش خواب
profound sleep
U
خواب سنگین
silent hours
U
ساعات خواب
sleep center
U
مرکز خواب
sleep deprivation
U
محرومیت از خواب
sleep spindles
U
دوکهای خواب
sleep talking
U
خواب گفتاری
somniloquy
U
خواب گفتاری
sleepiness
U
خواب الودی
sleeplike
U
مثل خواب
slumbrous
U
خواب الود
sleeplike
U
خواب مانند
slumb
U
خواب الود
slumb
U
خواب ژور
slumberous
U
خواب اور
slumberous
U
خواب الود
sopor
U
خواب عمیق
dreamt
U
خواب دیدن
lights out
U
ساعت خواب
he is a
U
او خواب است
get off to sleep
U
خواب رفتن
mummy bag
U
کیسه خواب
footsack
U
کیسه خواب
drowsihead
U
سنگینی خواب
drowsihead
U
خواب الودگی
dreamful
U
خواب مانند
dream reader
U
خواب تعبیرکن
dogsleep
U
خواب سبک
hypnogenesis
U
ایجاد خواب
coved cornice
U
قرنیز کف خواب
cataplexy
U
خواب حیوانی
bed room
U
اطاق خواب
bed clothes
U
جامه خواب
antihypnotic
U
خواب شکن
hypersomnia
U
خواب زدگی
hypnagogic
U
خواب اور
hypnic
U
خواب اور
interpretation of a dream
U
تعبیر خواب
hypnos or nus
U
رب النوع خواب
hypnopompic hallucination
U
توهم پس خواب
hypnopompic
U
خواب و بیدار
hypnopompic
U
خواب زدا
hypnopompic
U
بی خواب کننده
hypnophobia
U
خواب هراسی
hypnology
U
خواب شناسی
hypnologist
U
خواب شناس
hypnolepsy
U
حمله خواب
hypnoidal
U
خواب گونه
hypnoid
U
خواب گونه
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hypnogenic
U
خواب انگیز
an interpreter of dreams
U
خواب تعبیر کن
drowsy
U
خواب الود
bedding
U
وسایل خواب
narcitic
U
خواب اور
narcolepsy
U
حمله خواب
narcosis
U
خواب شیمیایی
plushy
U
خواب دار
night clothes
U
جامه خواب
opiates
U
خواب اور
opiate
U
خواب اور
piled
U
خواب پارچه
pile
U
خواب پارچه
bedtimes
U
وقت خواب
bedtime
U
وقت خواب
overslept
U
خواب ماندن
oversleeps
U
خواب ماندن
maya
U
خواب و خیال
slumber
U
خواب سبک
slumbered
U
خواب سبک
drowsiest
U
خواب الود
drowsier
U
خواب الود
dozy
U
خواب الود
doziest
U
خواب الود
dozier
U
خواب الود
hypnosis
U
خواب مصنوعی
hypnosis
U
خواب در اثرتلقین
hypnosis
U
خواب هیپنوتیزم
fluffs
U
خواب پارچه
fluffing
U
خواب پارچه
fluffed
U
خواب پارچه
fluff
U
خواب پارچه
slumbers
U
خواب سبک
slumbering
U
خواب سبک
oversleeping
U
خواب ماندن
terrace
U
بهار خواب
sleepers
U
خواب رونده
sleeper
U
خواب رونده
lays
U
خواب طناب
oversleep
U
خواب ماندن
dreamlike
U
خواب مانند
sleeping sickness
U
مرض خواب
nightclothes
U
لباس خواب
nightdresses
U
لباس خواب
nightdress
U
لباس خواب
dressing gowns
U
لباس خواب
dressing gown
U
لباس خواب
nightlight
U
چراغ خواب
terraces
U
بهار خواب
nightlights
U
چراغ خواب
nightshirt
U
پیراهن خواب
Womens dreams go by contraries.
U
خواب زن چپ است
napped
U
خواب نیمروز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com