English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
salomon damper U خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamic lift U برای دینامیکی
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
satyagraha U اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
It's to take away. برای بردن است.
laughter U مسابقه اسان برای بردن
pantechnicon van U یکجوربارکش برای بردن اثاثیه
dynamical variable U متغیر دینامیکی
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
regenetative braking U ترمز دینامیکی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
compandor U رگولاتور دینامیکی
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic factor U ضریب دینامیکی
volume compressor U محدودکننده دینامیکی
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic pressure U فشار دینامیکی
contract control U کنترل دینامیکی
sinking line U نخی برای فرو بردن زیر اب
serve U گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
serves U گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
importing U بردن محصولات به کشوری برای فروش
imported U بردن محصولات به کشوری برای فروش
laparotomy U شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری
import U بردن محصولات به کشوری برای فروش
served U گذراندن به سر بردن صودمند بودن برای
volume expander U منبسط کننده دینامیکی
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
polyonymy U بکار بردن چند نام برای یک چیز
fin U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
fins U جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت
make something out <idiom> U ازپیش بردن برای دیدن یا خواندن چیزی
polyonging U بکار بردن چند نام برای یک چیز
tumbrel or bril U ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
dipsey sinker U نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
cool out U راه بردن اسب برای خشک شدن عرق
herbicide U عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
herbicides U عاملی که برای از بین بردن علف ها وگیاهان بکارمیرود
to offshore something U چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
poise U واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombed out U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombed U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bomb U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
handstands U بالانس
swan support U بالانس قو
handstand U بالانس
swan balance U بالانس قو
headstand U بالانس سر
headstands U بالانس سر
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
long shot U شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
vacillatory U نوسانی
oscillatory U نوسانی
oscillating U نوسانی
pendulous U نوسانی
swingable U نوسانی
swingy U نوسانی
tiger balance U بالانس ببر
frog balance U بالانس قورباغهای
peach basket U ویمیک بالانس
inverted cross U بالانس صلیب
balances U بالانس کردن
balance U بالانس کردن
static balance U بالانس ایستا
torsional ballance U بالانس پیچشی
armstand dive U بالانس برگشت
shoulder balance U بالانس شانه
oscillating motion U حرکت نوسانی
oscillating resistance U مقاومت نوسانی
spheroidize U گداختن نوسانی
pulsation welding U جوشکاری نوسانی
recipocal milling U فرزکاری نوسانی
undulation U جنبش نوسانی
oscillating quantity U کمیت نوسانی
oscillating lubricator U روغن ده نوسانی
oscillating current U جریان نوسانی
hand balance U بالانس روی دست
moore U 081 زیر بالانس
handstands U بالانس روی دست
set off <idiom> U بالانس ایجاد کردن
frog head balance U بالانس قورباغهای روی سر
armstand dive U شیرجه توام با بالانس
handstand U بالانس روی دست
lateral and sway bracing U حرکات جانبی و نوسانی
vacillation U حرکت نوسانی دودلی
yawing U انحراف نوسانی ناو
rocks U تکان نوسانی دادن
rocked U تکان نوسانی دادن
rock U تکان نوسانی دادن
flails U الت نوسانی هر چیزی
simple harmonic motion U حرکت نوسانی ساده
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
oscillating sort U جور کردن نوسانی
izod pendulum hammer U چکش نوسانی ایزود
flail U الت نوسانی هر چیزی
flailed U الت نوسانی هر چیزی
flailing U الت نوسانی هر چیزی
forearm balance U بالانس روی ساقهای دست
strelli U غلت عقب بطرف بالانس
press-up U از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press-ups U از حالت زاویه به بالانس کشیدن
press up U از حالت زاویه به بالانس کشیدن
valdez U پرت بالانس از حالت نشسته
undulaory U موجی نوسانی موج نما
english hand balance U بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
wide arm handstand U بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
batten U قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
oscillator U دستگاه تولید برق نوسانی دررادیو
battens U قاب نوسانی ماشین بافندگی قید
candlesticks U بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
infrasonic U دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر
reversals U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversal U نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
imbibing U تحلیل بردن فرو بردن
imbibed U تحلیل بردن فرو بردن
to push out U پیش بردن جلو بردن
imbibes U تحلیل بردن فرو بردن
imbibe U تحلیل بردن فرو بردن
masochism U لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
tiger press U حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
balances U تراز کردن متعادل کردن بالانس
balance U تراز کردن متعادل کردن بالانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible U دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft U بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies U طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recalls U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function U تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalled U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall U برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent U آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bins U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin U محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloth U رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show U مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
open U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancies U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
grammars U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
personal U متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
opens U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
redundancy U بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
opened U سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammar U امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
cat U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cats U استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
auto U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos U توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
intubation U فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
FDDI U اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
gather shot U ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
executive information system U نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
straight line coding U برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
VidCap U برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
Kaleida Labs U شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com