English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
generated error U خطای تولید شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fault U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults U خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging U خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error U خطای بر دو سمت خطای افقی
error U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors U خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
magnetic deviation U میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
cumulative error U خطای کل
foot fault U خطای پا
soft error U خطای ملموس
civil wrong U خطای مدنی
handing U خطای دست
spherical aberration U خطای کروی
common foul U خطای عادی
standard error U خطای پایه
space error U خطای فضایی
hand U خطای دست
standard error U خطای معیار
standard error U خطای استاندارد
he did me a great wrong U خطای بزرگی .....
illusion U خطای حسی
terminal error U خطای پایانی
technical foul U خطای فنی
team foul U خطای مهم
systematic error U خطای سیستماتیک
systematic error U خطای منظم
ti U خطای فنی
syntax error U خطای نحوی
computational mistake U خطای محاسباتی
hand out U خطای سرویس
logic error U خطای منطقی
standard error U خطای استانده
time error U خطای زمانی
tolerance limit U خطای مجاز
temporary error U خطای موقتی
recording error U خطای ضبط
residual error U خطای مانده
dynamic error U خطای پویا
error of estimate U خطای براورد
error of expectation U خطای انتظار
uncertainty U خطای تخمینی
uncertainties U خطای تخمینی
breach U خطای رد یک توافق
breached U خطای رد یک توافق
experimental error U خطای ازمایشی
cumulative error U خطای جمعی
drift error U خطای راندگی
random error U خطای بختایی
divide exception U خطای تقسیم
dimensional error U خطای اندازه
determinate error U خطای معین
random error U خطای تصادفی
relative error U خطای نسبی
breaches U خطای رد یک توافق
balk U خطای توپزن
fatal error U خطای مهلک
PE U خطای احتمالی
fatal error U خطای جدی
foot fault U خطای پا درسرویس
constant error U خطای ثابت
fractional error U خطای نسبی
frequency error U خطای فرکانس
side out U خطای سرویس
service over U خطای سرویس
continuous error U خطای متوالی
continuous error U خطای پیوسته
balked U خطای توپزن
balking U خطای توپزن
balks U خطای توپزن
baulked U خطای توپزن
baulking U خطای توپزن
illusions U خطای حسی
baulks U خطای توپزن
pushing U خطای حمله
apparent error U خطای فاهری
major foul U خطای عمده
malfeasance U خطای اداری
accumulated error U خطای انباشته
accidental error U خطای تصادفی
accidental error U خطای اتفاقی
parallax distortion U خطای پارالکس
machine error U خطای ماشین
parity error U خطای مقایسه
parallax distortion U خطای توازی
handling U خطای دست
matching error U خطای تطبیقی
torts U خطای مدنی
traveling U خطای رانینگ
tolerance U خطای مجاز
absolute error U خطای مطلق
tolerances U خطای مجاز
optical illusions U خطای باصره
hallucinations U خطای حس اغفال
money illusion U خطای پولی
optical illusion U خطای باصره
memory illusion U خطای یاد
measuring error U خطای سنجش
tort U خطای مدنی
catastrophes U خطای جدی
anticipatory error U خطای انتظاری
catastrophe U خطای جدی
offensive foul U خطای حمله
observation error U خطای مشاهده
hallucination U خطای حس اغفال
indeterminate error U خطای نامعین
burst error U خطای قطاری
inheritated error U خطای موروثی
twentyfour second violation U خطای 42 ثانیه
miscalculations U خطای محاسباتی
probable error U خطای ممکن
probable error U خطای احتمالی
undetected error U خطای نایافته
instrumental error U خطای دستگاه
inherent error U خطای ذاتی
individual foul U خطای شخصی
transient error U خطای گذرا
transit error U خطای عبور
chromatic aberration U خطای رنگی
transmission error U خطای مخابره
truncation error U خطای برشی
indeterminate error U خطای تصادفی
chance error U خطای تصادفی
truncation error U خطای برش
charges U خطای حمله
miscalculation U خطای محاسباتی
backcourt violation U خطای 01 ثانیه
hard error U خطای ملموس
backcourt foul U خطای شخصی
personal error U خطای شخصی
line transmission error U خطای انتقال
standard error U خطای معدل
permanent error U خطای ماندنی
permanent error U خطای دائمی
line generated error U خطای انتقال
mean error U خطای میانگین
intermittent error U خطای متناوب
intermittent error U خطای غیردائمی
charge U خطای حمله
intentional foal U خطای عمدی
variable error U خطای متغیر
hacking U خطای بدنی
logical error U خطای منطقی
average error U خطای میانگین
half length illusion U خطای ادراکی میانی
double foul U خطای هم زمان دو بازیگر
double dribble U خطای دوبل در بسکتبال
geometric illusion U خطای ادراکی هندسی
normal error curve U منحنی خطای نرمال
mean error method U روش خطای متوسط
overeun error U خطای انبوه شده
hard error U خطای سخت افزاری
experimental U ازمایشگاهی خطای ازمایش
overeun error U خطای تکرار شده
propagated error U خطای پخش شده
explusion foul U خطای منجر به اخراج
drunkennes U خطای جابجایی یا لغزش
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
chess board illusion U خطای ادراکی شطرنجی
bonus situation U خطای تیم به حد نصاب
wundt illusion U خطای ادراکی وونت
bombing errors U خطای پرتاب بمب
blumenfeld illusion U خطای ادراکی بلومنفلد
zollner illusion U خطای ادراکی زولنر
hardest U خطای موقت در سیستم
harder U خطای موقت در سیستم
hard U خطای موقت در سیستم
armament error U خطای جنگ افزار
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
visual illusion U خطای ادراکی دیداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com