English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extinction U خاموش سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
snuff U خاموش سازی یافوت پف
Other Matches
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
shutdowns U دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdown U دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
mumchance U خاموش
quiescent U خاموش
whist U خاموش
uncommunicative U خاموش
hist U خاموش
silent U خاموش
soundless U خاموش
h! U خاموش
on/off light U خاموش
on/off U خاموش
extinguished U خاموش
on-off button U خاموش
off U خاموش
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
to keep silence U خاموش شدن
to hold one's tongue U خاموش شدن
to keep silence U خاموش بودن
to switch off U خاموش کردن
Quiet!silence! U خاموش ( ساکت ) !
keep still U خاموش باش
turn out <idiom> U خاموش کردن
to dry up U خاموش شدن
to burn out U خاموش شدن
he did not open his lips U خاموش ماند
to put out U خاموش کردن
to snuff out U خاموش کردن
to stand mute U خاموش ماندن
silencing U خاموش شدن
silences U خاموش شدن
silence U خاموش شدن
hush U خاموش کردن
tacit U مقدر خاموش
inextinguishable U خاموش نشدنی
extinguisher U خاموش کننده
silenced U خاموش شدن
quiet U ساکن خاموش
quietest U ساکن خاموش
inactive status U خط مشی خاموش
tight mouthed U کم حرف خاموش
snuff U خاموش شدن
extinguishes U خاموش کردن
extinguishing U خاموش کردن
suffocate U خاموش کردن
suffocated U خاموش کردن
suffocates U خاموش کردن
turn off U خاموش کردن
turn-off U خاموش کردن
turn-offs U خاموش کردن
taciturn U کم سخن خاموش
put out U خاموش کردن
quaker's meeting U انجمن خاموش
quenchless U خاموش نشدنی
extinguish U خاموش کردن
suffocating U خاموش کردن
smother U خاموش کردن
smothered U خاموش کردن
out- U خاموش کردن
out U دستگاه خاموش
out U خاموش کردن
tight-lipped U کم حرف خاموش
tight lipped U کم حرف خاموش
reserved U خاموش کم حرف
spark arrester U جرقه خاموش کن
quenching U خاموش کردن
out- U دستگاه خاموش
outed U خاموش کردن
smothering U خاموش کردن
smothers U خاموش کردن
silencer U خاموش کننده
silencers U خاموش کننده
stills U خاموش ساکت
stillest U خاموش ساکت
stiller U خاموش ساکت
outed U دستگاه خاموش
still U خاموش ساکت
extinguishable U خاموش کردنی
glumpy U خاموش وکدر
dout U خاموش کردن
dry up U خاموش شدن
extinctive U خاموش کننده
go out U خاموش شدن
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
snubbed U سربالا خاموش کردن
To dye ones hair. U موها را خاموش کردن
fight the fire U اتش خاموش کردن
turn off U خاموش کردن یاشدن
silencing U خاموش اتش قطع
turn-off U خاموش کردن یاشدن
at pause U مکث کنان خاموش
silences U خاموش اتش قطع
turn-offs U خاموش کردن یاشدن
To extinguish a fire. U آتش را خاموش کردن
silenced U خاموش اتش قطع
inextinguishably U بطور خاموش نشدنی
silence U خاموش اتش قطع
as hush as death U خاموش چون مردگان
power U خاموش کردن یک وسیله
fire extinguisher U خاموش کننده اتش
powers U خاموش کردن یک وسیله
fire engines U تلمبه اتش خاموش کن
fire engine U تلمبه اتش خاموش کن
powering U خاموش کردن یک وسیله
fire extinguishers U خاموش کننده اتش
powered U خاموش کردن یک وسیله
turn off <idiom> U بستن ،خاموش کردن
snub U سربالا خاموش کردن
snubbing U سربالا خاموش کردن
snubs U سربالا خاموش کردن
to smother a flame U شعله ای را خاموش کردن
to laugh down U با خنده خاموش کردن
mums U سکوت شخص خاموش
mum U سکوت شخص خاموش
to die out away off U خاموش شدن پژمردن
snuff U بافوت خاموش کردن
to blow out alamp U خاموش کردن چراغ
to shut down a reactor U راکتوری را خاموش کردن
extinct U منسوخه خاموش شده
magnetic blow out U خاموش کننده مغناطیسی
to talk down U خاموش یاساکت کردن
stifles U خاموش کردن فرونشاندن
quench U خاموش کردن ترساندن
turn out U باکلید خاموش کردن
quenched U خاموش کردن ترساندن
lightning protection U با خاموش کننده مغناطیسی
his hope was snuffed out U چراغ امیدش خاموش شد
magnetic blow out with U با خاموش کننده مغناطیسی
quenches U خاموش کردن ترساندن
stifle U خاموش کردن فرونشاندن
stifled U خاموش کردن فرونشاندن
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
obmutescence U خاموش نشینی سکوت عمدی
smolder U بی اتش سوختن خاموش کردن
radar silence U خاموش کردن موقتی رادارها
magnetic blow out arrester U برقگیر با خاموش کننده مغناطیسی
smoldering U بی اتش سوختن خاموش کردن
smoldered U بی اتش سوختن خاموش کردن
blink U روشن خاموش شدن چراغها
Turn off the light before you leave. U پیش از رفتن چراغ را خاموش کن
blinks U روشن خاموش شدن چراغها
blinked U روشن خاموش شدن چراغها
stanch U خاموش کردن ساکت شدن
smolders U بی اتش سوختن خاموش کردن
light line U خط خاموش کردن چراغ خودروها
to lie low U در باب کارخود خاموش بودن
smoulder U بی اتش سوختن خاموش کردن
stillest U ساکت کردن خاموش شدن
still U ساکت کردن خاموش شدن
strangle U یاد شده را خاموش کنید
inextinct U از بین نرفته خاموش نشده
wordless U غیرقابل بیان با لغات خاموش
smoulders U بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldering U بی اتش سوختن خاموش کردن
smouldered U بی اتش سوختن خاموش کردن
stiller U ساکت کردن خاموش شدن
stills U ساکت کردن خاموش شدن
beacon off U رادارتعقیب هدف خود را خاموش کن
power down U قطع برق خاموش کردن
to snuff out U در نتیجه گل گیری خاموش کردن
i pause for a reply U خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
the fire is dying U آتش در حال خاموش شدن است
windmill U چرخش موتور خاموش توسط ملخ
flashes U شدت حرف که روشن و خاموش شود
flashed U شدت حرف که روشن و خاموش شود
flash U شدت حرف که روشن و خاموش شود
mump U خاموش وعبوس نشستن ترشرو بودن
windmills U چرخش موتور خاموش توسط ملخ
magnetic blow out circuit breaker U کلید قدرت با خاموش کننده مغناطیسی
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
powers U خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
foam type fire extinguisher U دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
quaker's meeting U انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
zeros U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zeroes U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com