Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
haulage
U
حمل و نقل کالااز طریق جاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
road haulage
U
حمل از طریق جاده
marketing
U
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
divided highway
[American E]
U
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
road screen
U
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
service road
U
جاده کناری جاده سرویس
going
U
وضع جاده زمین جاده
road distance
U
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer
U
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
via
U
از طریق
vi'a prep
U
از طریق
how far
<adv.>
U
به چه طریق
to what extent
<adv.>
U
به چه طریق
in what way
<adv.>
U
به چه طریق
way
U
طریق
how
U
از چه طریق
tao
U
طریق
by payment
U
از طریق پرداخت
roads
U
طریق خیابان
just as well
<adv.>
U
به همان طریق
available by
U
در دسترس از طریق .....
officially
U
از طریق اداری
similite
U
بهمان طریق
in no wise
U
بهیچ طریق
noway
U
به هیچ طریق
road
U
طریق خیابان
dy drawing lots
U
به طریق قرعه
hereditarily
U
به طریق ارث
equally
<adv.>
U
به همان طریق
query by example
U
سئوال از طریق مثال
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
request mast
U
از طریق سلسله مراتب
not even by
[not even through]
[not even by means of ]
U
نه حتی به وسیله
[به طریق]
keyed in
<past-p.>
وارده از طریق کلید
by acceptance
U
از طریق قبولی نویسی
illegaly
U
از طریق غیر قانونی
by tender
U
از طریق مزایده یا مناقصه
c
U
آموزش از طریق کامپیوتر
volatility separation
U
جداسازی از طریق فراریت
in or after this manner
بدینسان
[بدین طریق]
in what manner
U
چطور بچه طریق
noise
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
noises
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
door step selling
U
فروش از طریق مراجعه به خانوارها
administrative storage
U
انبار کردن به طریق اداری
cdc
U
جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
trunk calls
U
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
gradationally
U
به ترتیب درجه به طریق تصاعد
interfaces
U
وصل کردن از طریق رابط
trunk call
U
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
request mast
U
گزارش از طریق سلسله مراتب
air movement of patients
U
ترابری بیماران از طریق هوا
inch
U
پیمودن مسیر
[به طریق آهسته]
unearned
U
از طریق کار به دست نیامده
trunk connection
U
اتصال مشترکین از طریق ترانک
metabolize
U
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
administrative shippings
U
ارسال اماد به طریق اداری
unix
U
از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
By hook or by crook. somehow.
U
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
road haulier
U
حمل کننده کالا از طریق خشکی
phone
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phoned
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
phoning
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
monetization
U
پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
acoustic minehunting
U
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
mail order
U
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
continuous strip camera
U
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
phones
U
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
active mine
U
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
keyboarding
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
inland waterway consignment note
U
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
types
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
PGP
U
یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
type
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
distribution
U
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
typed
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
distributions
U
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
key
وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
illumination by reflection
U
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
pulse dialling
U
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
continuous strip photography
U
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
DDE
U
دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
indict
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
circulating
U
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
indicting
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts
U
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
speculum
U
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
end
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
null
U
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
protect home judustry
U
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
daisy chain interrupt
U
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
ended
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
modem
U
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
ends
U
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
hackers
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
acupressure
U
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
budding
U
تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
polarized
U
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
hacker
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
burn in
U
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
irrationlism
U
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
road bed
U
کف جاده
roadbed
U
کف جاده
tracks
U
جاده
road blocks
U
سد جاده
road block
U
سد جاده
invious
U
بی جاده
pathways
U
جاده
hard core
U
پی جاده
track
U
جاده
roadable
U
جاده رو
roadless
U
بی جاده
tracked
U
جاده
way
U
جاده
pathway
U
جاده
roadability
U
جاده رو
path
U
جاده
road
جاده
roads
U
جاده
roadway
U
جاده
roadways
U
جاده
pads
U
جاده
turnpike
U
جاده
turnpikes
U
جاده
rut
U
رد جاده
ruts
U
رد جاده
paths
U
جاده
causeway
U
جاده
causeways
U
جاده
pad
U
جاده
blocking
U
سد جاده
line
U
جاده
routes
U
جاده
lines
U
جاده
route
U
جاده
false
U
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
hand
U
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
airborne alert
U
اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
handing
U
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
menu display
U
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
DLL
U
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
trade restrictions
U
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
debt finance
U
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
road ditch
U
خندق جاده
berm
U
لبه جاده
cross country
U
خارج از جاده
diverticulum
U
جاده فرعی
causeway
U
جاده سنگفرش
frontage road
U
جاده کناری
cross trail
U
جاده عرضی
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
drive way
U
جاده خیابان
cross road
U
تقاطع جاده
hard core
U
زیرسازی جاده
double flow route
U
جاده دو خطه
double flow route
U
جاده دوطرفه
traffic on public roads
U
ترافیک
[جاده]
high road
U
جاده عمده
backway
U
جاده فرعی
criterium
U
مسابقه جاده
screed
U
شمشه جاده
to beat a path
U
کوبیدن یک جاده
road net
U
شبکه جاده ها
road junction
U
تقاطع جاده
trackless
U
بی جاده بی ریل
uneven road
U
جاده ناهموار
wayless
U
بدون جاده
road clearance
U
تخلیه جاده
roadhog
U
خوک جاده
roadhogs
U
خوک جاده
third class road
U
جاده درجه سه
the road was impaired
U
جاده خراب شد
secondary road
U
جاده درجه دو
single carriageway road
U
راه با یک جاده
single flow
U
جاده یک مسیره
route reconnaissance
U
شناسایی جاده
roadwheel
U
چرخ جاده
steam roller
U
جاده صاف کن
the impediment of a road
U
موانع جاده
road roller
U
جاده صاف کن
the impediment of a road
U
پا گیرهای جاده
road capacity
U
فرفیت جاده
road builder
U
جاده ساز
operational route
U
جاده رزمی
operational route
U
جاده عملیاتی
open route
U
جاده باز
molecular attracticm
U
جاده ذرات
lateral route
U
جاده عرضی
jacob's ladder
U
جاده شیری
overhead roadway
U
جاده هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com