English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
road haulage U حمل از طریق جاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
haulage U حمل و نقل کالااز طریق جاده
Other Matches
divided highway [American E] U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses U مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen U پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
service road U جاده کناری جاده سرویس
going U وضع جاده زمین جاده
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer U جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
vi'a prep U از طریق
via U از طریق
to what extent <adv.> U به چه طریق
in what way <adv.> U به چه طریق
way U طریق
how far <adv.> U به چه طریق
tao U طریق
how U از چه طریق
in no wise U بهیچ طریق
by payment U از طریق پرداخت
just as well <adv.> U به همان طریق
road U طریق خیابان
similite U بهمان طریق
roads U طریق خیابان
available by U در دسترس از طریق .....
officially U از طریق اداری
equally <adv.> U به همان طریق
dy drawing lots U به طریق قرعه
hereditarily U به طریق ارث
noway U به هیچ طریق
request mast U از طریق سلسله مراتب
query by example U سئوال از طریق مثال
keyed in <past-p.> وارده از طریق کلید
not even by [not even through] [not even by means of ] U نه حتی به وسیله [به طریق]
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
prescriptive right U حق مالکیت از طریق مرورزمان
by tender U از طریق مزایده یا مناقصه
c U آموزش از طریق کامپیوتر
volatility separation U جداسازی از طریق فراریت
illegaly U از طریق غیر قانونی
in or after this manner بدینسان [بدین طریق]
in what manner U چطور بچه طریق
gradationally U به ترتیب درجه به طریق تصاعد
to direct traffic through U ترافیک را از طریق...هدایت کردن
trunk calls U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk connection U اتصال مشترکین از طریق ترانک
door step selling U فروش از طریق مراجعه به خانوارها
noises U که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noise U که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
unearned U از طریق کار به دست نیامده
interface U وصل کردن از طریق رابط
trunk call U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
inch U پیمودن مسیر [به طریق آهسته]
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
administrative storage U انبار کردن به طریق اداری
cdc U جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
metabolize U دگرگون کردن از طریق متابولیزم
interfaces U وصل کردن از طریق رابط
air movement of patients U ترابری بیماران از طریق هوا
request mast U گزارش از طریق سلسله مراتب
unix U از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
By hook or by crook. somehow. U هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
road haulier U حمل کننده کالا از طریق خشکی
mail order U سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
monetization U پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
phoning U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
acoustic minehunting U روش اکتشاف مین به طریق صوتی
phoned U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phone U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
phones U صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
distribution U عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
types U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
keyboarding U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
distributions U عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
type U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
PGP U یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
inland waterway consignment note U صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
illumination by reflection U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
extensive cultivation U بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
key وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
pulse dialling U شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
DDE U دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
indicting U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indict U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
stakhnovism U افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
indicts U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
speculum U اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
circulating U ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
property in action U مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
protect home judustry U حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
end U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
null U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
ends U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended U کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
modem U مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
acupressure U روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
irrationlism U اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
polarized U ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
burn in U فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
roadability U جاده رو
roadbed U کف جاده
roadless U بی جاده
invious U بی جاده
road block U سد جاده
road bed U کف جاده
pathways U جاده
pathway U جاده
way U جاده
tracked U جاده
tracks U جاده
track U جاده
hard core U پی جاده
roadable U جاده رو
road blocks U سد جاده
path U جاده
roads U جاده
roadway U جاده
roadways U جاده
pads U جاده
turnpike U جاده
turnpikes U جاده
road جاده
rut U رد جاده
blocking U سد جاده
paths U جاده
causeway U جاده
ruts U رد جاده
pad U جاده
causeways U جاده
routes U جاده
lines U جاده
line U جاده
route U جاده
hand U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
false U فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
airborne alert U اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
menu display U روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
handing U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
trade restrictions U جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
DLL U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
cross country U خارج از جاده
diverticulum U جاده فرعی
criterium U مسابقه جاده
frontage road U جاده کناری
road ditch U خندق جاده
causeway U جاده سنگفرش
berm U لبه جاده
drive way U جاده خیابان
cross road U تقاطع جاده
double flow route U جاده دو خطه
hard core U زیرسازی جاده
double flow route U جاده دوطرفه
high road U جاده عمده
backway U جاده فرعی
traffic on public roads U ترافیک [جاده]
cross trail U جاده عرضی
screed U شمشه جاده
to beat a path U کوبیدن یک جاده
road net U شبکه جاده ها
road junction U تقاطع جاده
trackless U بی جاده بی ریل
uneven road U جاده ناهموار
wayless U بدون جاده
road clearance U تخلیه جاده
roadhog U خوک جاده
roadhogs U خوک جاده
third class road U جاده درجه سه
the road was impaired U جاده خراب شد
secondary road U جاده درجه دو
single carriageway road U راه با یک جاده
single flow U جاده یک مسیره
route reconnaissance U شناسایی جاده
roadwheel U چرخ جاده
steam roller U جاده صاف کن
the impediment of a road U موانع جاده
road roller U جاده صاف کن
the impediment of a road U پا گیرهای جاده
road capacity U فرفیت جاده
road builder U جاده ساز
operational route U جاده رزمی
operational route U جاده عملیاتی
open route U جاده باز
molecular attracticm U جاده ذرات
street traffic U ترافیک [جاده]
lateral route U جاده عرضی
jacob's ladder U جاده شیری
overhead roadway U جاده هوایی
pack road U جاده مال رو
raod bed U بستر جاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com