English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ring [algebraic structure] U حلقه گروهی [ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop U بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
batch U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches U 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
write enable ring U حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band U حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest U حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule U حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
loop U حلقه درون حلقه دیگر
looped U حلقه درون حلقه دیگر
crisps U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp U موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops U حلقه درون حلقه دیگر
bight U حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
quoit U حلقه پرتاب حلقه
purled U حلقه حلقه شدن
purling U حلقه حلقه شدن
convolute U حلقه حلقه کردن
eye bolt U حلقه حلقه اتصال
purls U حلقه حلقه شدن
purl U حلقه حلقه شدن
wreathy U حلقه حلقه شده
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
gregarious U گروهی
triples U سه گروهی
tripling U سه گروهی
congregational U گروهی
tripled U سه گروهی
communally U گروهی
communal U گروهی
triple U سه گروهی
group atmosphere U جو گروهی
trimerous U سه گروهی
group theory U نظریه گروهی
group test U ازمون گروهی
group structure U ساخت گروهی
proximate analysis U تجزیه گروهی
group selector U سلکتور گروهی
group printing U چاپ گروهی
group velocity U سرعت گروهی
groupware U ابزار گروهی
quadrilles U رقص گروهی
quadrille U رقص گروهی
team teaching U تدریس گروهی
one shot lubrication U روغنکاری گروهی
team game U بازی گروهی
syntality U شخصیت گروهی
sociogram U نگاره گروهی
intergroup U میان گروهی
group pressure U فشار گروهی
mass media U رسانههای گروهی
espirit de corps U روحیه گروهی
group frequency U بسامد گروهی
gang punch U منگنه گروهی
gang switch U کلید گروهی
group acceptance U پذیرش گروهی
group factors U عاملهای گروهی
group dynamics U پویش گروهی
group consciousness U اگاهی گروهی
group contagion U سرایت گروهی
group discussion U بحث گروهی
deck switch U کلید گروهی
group interview U مصاحبه گروهی
esprit de corps U روح گروهی
Republican U جمهوری گروهی
Republicans U جمهوری گروهی
mameluke U عضو گروهی
group norms U هنجارهای گروهی
batch quantity U کمیت گروهی
group membership U عضویت گروهی
bulk properties U خواص گروهی
clustered devices U دستگاههای گروهی
collective protection U حفافت گروهی
group drive U محرکه گروهی
corporations U گروهی از مردم
corporation U گروهی از مردم
media U رسانههای گروهی
marathons U جلسه گروهی طولانی
cluster controller U کنترل کننده گروهی
directive group therapy U درمان رهنمودی گروهی
within group variance U پراکنش درون گروهی
synecology U بوم شناسی گروهی
burst U گروهی از خطاهای پیاپی .
group identification U همانند سازی گروهی
gang milling cutter U دستگاه فرز گروهی
group casting U ریخته گری گروهی
marathon U جلسه گروهی طولانی
group occulating light U چراغ ناپیوسته گروهی
group teaming U ریخته گری گروهی
bursts U گروهی از خطاهای پیاپی .
activity group therapy U درمان با فعالیت گروهی
between group variance U پراکنش میان گروهی
broadside messing U ناهار خوری گروهی
particular baptists U گروهی از تعمید کنندگان
group teaming plate U صفحه ریخته گری گروهی
band U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
cursors U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
to be the odd one out <idiom> U نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
cursor U گروهی از کلیدهای کنترل نمایشگر
bands U گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
bytes U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
gulp U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
gulping U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
byte U گروهی از بیتها یا ارقام باینری
synecologic U وابسته به بوم شناسی گروهی
tetraspore U گروهی متشکل ازچهار هاگ
gulps U گروهی از کلمات معمولا دو بایت
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
retreat U انزوا [گروهی برای مدتی]
ochlocracy U حکومت عامه یا گروهی ازمردم
lashkar U گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند
packages U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
retreat U گوشه نشینی [گروهی برای مدتی]
eminence U پر مقام [بالا رتبه] در گروهی یا پیشه ای
to wriggle one's way U بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
be a fifth wheel <idiom> U آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
packaged U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
package U گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
terman group test of mental ability آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
odd man out <idiom> U آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها]
octet U گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند
batch U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
fox-hunting U شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
batches U گروهی از موضوعات که در یک زمان ایجاد شده اند
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
do one's bit (part) <idiom> U کار گروهی بنا به مقدار وقت واستعداد
fox hunting شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
radical economists U منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
gulp U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulps U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
to handle something U چیزی را تحت کنترل آوردن [وضعیتی یا گروهی از مردم]
gulping U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
cpu U گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
contact party U گروهی که برای کسب اطلاعات از یک یکان به جلو اعزام میشود
groups U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
group U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
colony U موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم [مانند زندان]
to call the roll U حاضر غایب کردن [نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
folder U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
folders U گروهی از فایل ها که تحت یک نام ذخیره شده اند مانند دایرکتوری در DOS-MS
secure electronic transactions U استاندارد گروهی از بانکها یا شرکتهای اینترنت که به کاربران امکان خرید بی خط ر روی اینتریت می دهند
word U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
worded U بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
packets U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
packet U گروه بیت داده که به صورت گروهی از یک گره به دیگری روی شبکه ارسال می شوند
routing indicator U گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
tiles U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
burn notice U علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
tile U مرتب کردن گروهی از پنجره ها به طوری که در کنار هم و بدون برخورد روی هم نمایش داده شوند
Ivy League U نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
halftone U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftones U توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
scalable software U برنامه کاربردی گروهی که میتواند کاربردن بیشتری را روی شبکه بدون نیاز به گسترش نرم افزار جدید جا دهد
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
yoke U جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
whorl U حلقه
wreath U حلقه گل
wreaths U حلقه گل
convolution U حلقه
do while loop U حلقه WHILE/DO
ring aperture U حلقه
whorls U حلقه
convolutions U حلقه
coil U حلقه
cycled U حلقه
wisp U حلقه
anadem U حلقه گل
coils U حلقه
verticil U حلقه
coiled U حلقه
wisps U حلقه
ear ring U حلقه
curls U حلقه
link U حلقه
meshing U حلقه
hoops U حلقه
cycle U حلقه
cycles U حلقه
meshes U حلقه
gyre U حلقه
grummet U حلقه
hoop U حلقه
ran U حلقه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com