Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
life buoy
U
حلقه نجات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
life buoy
U
حلقه نجات غریق
life line
U
طناب وصل به حلقه نجات
Other Matches
lifebuoys
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy
U
کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
air-sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue
U
عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purling
U
حلقه حلقه شدن
purls
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purled
U
حلقه حلقه شدن
convolute
U
حلقه حلقه کردن
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
life jacket
U
کت نجات
rescued
U
نجات
rescues
U
نجات
rescuing
U
نجات
livery
U
نجات
liveries
U
نجات
escape line
U
خط نجات
salvation
U
نجات
liberation
U
نجات
life vest
U
کت نجات
rescue
U
نجات
safety
U
نجات
delivers
U
نجات دادن
life jacket
U
جلیقه نجات
life buoy
U
بویه نجات
life boat
U
کرجی نجات
salvation
U
سبب نجات
life belt
U
کمربند نجات
savior
U
نجات دهنده
liferaft
U
شناوه نجات
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
life vest
جلیقه نجات
saves
U
نجات دروازه
life raft
U
قایق نجات
saved
U
نجات دروازه
life net
U
تور نجات
life line
U
بند نجات
life line
U
طناب نجات
deliver
U
نجات دادن
saviour
U
نجات دهنده
parachuting
U
چتر نجات
parachuted
U
چتر نجات
parachute
U
چتر نجات
lifeguards
U
نجات غریق
lifeguard
U
نجات غریق
resuscitation
U
نجات غریق
safety belts
U
کمربند نجات
save
U
نجات دروازه
saviours
U
نجات دهنده
deep submergence
U
زیردریایی نجات
safety boat
U
قایق نجات
life float
U
قایق نجات
crash boat
U
قایق نجات
breeches buoy
U
بویه نجات
survivors
U
نجات یافتگان
safety belt
U
کمربند نجات
parachutes
U
چتر نجات
survived
U
نجات دادن
plane guard
U
ناو نجات
lifebelts
U
کمربند نجات
lifebelt
U
کمربند نجات
fire escape
U
نردبان نجات
redeliver
U
از نو نجات دادن
recovering
U
نجات دادن
refugee relief
U
نجات پناهندگان
rescue basket
U
زنبیل نجات
survival suit
U
لباس نجات
survival pack
U
بسته نجات
recovers
U
نجات دادن
salvable
U
نجات یافتنی
surviving
U
نجات دادن
rescue operation
U
عملیات نجات
survives
U
نجات دادن
salvageable
U
قابل نجات
plane guard
U
ناوگارد نجات
survive
U
نجات دادن
recover
U
نجات دادن
lifesaving
U
نجات غریق
lifeboat
U
قایق نجات
parachut
U
چتر نجات
life boad
U
قایق نجات
fire escapes
U
نردبان نجات
stole
U
جلیقه نجات
lifeboats
U
قایق نجات
salvaged
U
از خطرنابودی نجات دادن
salvaging
U
از خطرنابودی نجات دادن
search and rescue
U
عملیات تجسس و نجات
soteriology
U
مبحث نجات رستگاری
survivors
U
نجات یافتگان از مرگ
lifeguard
U
مامور نجات غریق
lifeguard
U
گارد نجات دریایی
lifeguards
U
مامور نجات غریق
lifeguards
U
گارد نجات دریایی
salvages
U
از خطرنابودی نجات دادن
liferaft
U
قایق نجات لاستیکی
helicopter rescue strop
U
کمربند نجات هلیکوپتر
rescue and assistance
U
عملیات نجات و مددکاری
life vest
U
لباس نجات غریق
paradrop
U
بارریزی باچتر نجات
life belt
U
کمربند نجات غریق
life belt
U
لاستیک نجات غریق
salvage
U
از خطرنابودی نجات دادن
pararaft
U
وسایل نجات چتربازی
pararescue team
U
تیم تجسس و نجات
helicopter rescue net
U
تور نجات هلیکوپتر
fire and rescue
U
نجات و اطفای حریق
lifesaving
U
وسیله نجات غریق
rescue chamber
U
اطاقک نجات زیردریایی
lifesaving
U
نجات دهنده زندگی
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
lifesaver
U
نجات دهنده زندگانی
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
lifeguards
U
نجات غریق محافظ شخصی
lifesaver
U
عضودسته نجات غریق وامثال ان
lifeguard
U
نجات غریق محافظ شخصی
saved
U
نجات دادن پس انداز کردن
saves
U
نجات دادن پس انداز کردن
save one's neck/skin
<idiom>
U
نجات خوداز خطر ومشکل
helicopter double rescue harness
U
کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
fire and rescue
U
عملیات نجات و اطفای حریق
salvage
U
اموال نجات یافته از خطر
salvaged
U
اموال نجات یافته از خطر
lifelines
U
طناب یارسن نجات غواص
lifeline
U
طناب یارسن نجات غواص
salvaging
U
اموال نجات یافته از خطر
salvages
U
اموال نجات یافته از خطر
save
U
نجات دادن پس انداز کردن
salvage money
U
جایزه نجات کشتی یا محموله
unsaved
U
محفوظ نشده نجات نیافته
surviving
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survived
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
survives
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escaped
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
survive
U
ممانعت از تلف شدن نجات از مرگ
escape
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escapes
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escaping
U
فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
salvor
U
نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
andromeda
U
از دست غولی نجات یافت وزن او شد
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
make a run for it
<idiom>
U
برای نجات جان فرار کردن
life jacket
U
سینه بند نجات جلیقه ضد گلوله
ski patrolman
U
عضو گروه نجات در پیست اسکی
deep submergence
U
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
to rescue somebody from drowning
U
کسی را از غرق شدن نجات دادن
to rescue people from the water
U
مردم را
[از غرق شدن ]
در آب نجات دادن
salvages
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaims
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
para bomb
U
بمب قابل پرتاب به وسیله چتر نجات
ski patrol
U
گروه نجات و حمل مصدومان در پیست اسکی
salvaged
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
life preservers
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvaging
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
life preserver
U
وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
salvage
U
نجات کشتی غرق شده یاصدمه دیده
reclaiming
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
reclaimed
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettisoned
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisons
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
reclaim
U
نجات دادن زمین بایر را دایر کردن
jettison
U
به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
vent
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
particularism
U
اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
anchor line extension kits
U
جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
vents
U
سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
escape line
U
مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
roll forward
U
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
aviation life support equipment
U
وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
salvaging
U
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvages
U
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvaged
U
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage
U
نجات کشتی از خطر یا حقوقی که بابت ان گرفته میشود کالای بازیافتی
salvage group
U
تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com