Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whirl
U
حرکت گردابی
whirled
U
حرکت گردابی
whirling
U
حرکت گردابی
whirls
U
حرکت گردابی
vortex motion
U
حرکت گردابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
Other Matches
vortiginous
U
گردابی
vortexes
U
گردابی
vortex
U
گردابی
vortical
U
گردابی
abysmal
U
گردابی
swirly
U
گردابی
vortices
U
گردابی
abyssal
U
گردابی
awhirl
U
گردابی
abysmally
U
گردابی
turbulence
U
جریان گردابی
eddy vicosity
U
کندروی گردابی
eddy current
U
جریان گردابی
vorticity
U
حالت گردابی
eddy vicosity
U
لزوجت گردابی
rip current
U
جریان اب گردابی
turbolence chamber
U
اطاق جریان گردابی
eddy current losses
U
تلفات جریان گردابی
vortex
U
جریان حلقوی یا گردابی
vortices
U
جریان حلقوی یا گردابی
vortexes
U
جریان حلقوی یا گردابی
burble
U
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbles
U
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbling
U
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
burbled
U
جریانهای گردابی و اشفته درسیال
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route
U
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse
U
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
U
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
departures
U
حرکت
vapid
U
بی حرکت
gesture
U
حرکت
departure
U
حرکت
progress
U
حرکت
stir
U
حرکت
stock-still
U
بی حرکت
progresses
U
حرکت
agoing
U
در حرکت
traversing
U
حرکت
traverses
U
حرکت
traversed
U
حرکت
traverse
U
حرکت
gesturing
U
حرکت
frozen
U
بی حرکت
progressed
U
حرکت
gestured
U
حرکت
scrolling
U
حرکت
progressing
U
حرکت
moveless
U
بی حرکت
motionless
U
بی حرکت
stirrings
U
حرکت
statist
U
بی حرکت
stirabout
U
حرکت
stock still
U
بی حرکت
moves
U
حرکت
stirs
U
حرکت
moved
U
حرکت
stationary
U
بی حرکت
travel
U
حرکت
stiller
U
بی حرکت
afloat
U
در حرکت
agog
U
در حرکت
shifts
U
حرکت
shifted
U
حرکت
stirred
U
حرکت
shift
U
حرکت
demeanour
U
حرکت
behaviour
U
حرکت
travels
U
حرکت
traveled
U
حرکت
ambulation
U
حرکت
motions
U
حرکت
motioning
U
حرکت
maneuver
U
حرکت
haviour
U
حرکت
still
U
بی حرکت
stillest
U
بی حرکت
stills
U
بی حرکت
animals
U
حس و حرکت
animal
U
حس و حرکت
movement
U
حرکت
gest
U
حرکت
geste
U
حرکت
immobile
U
بی حرکت
otiose
U
بی حرکت
running
U
در حرکت
animation
U
حرکت
animations
U
حرکت
locomotion
U
حرکت
behaviuor
U
حرکت
behavior
U
حرکت
as you were
U
حرکت از نو
inert
U
بی حرکت
on the move
U
در حرکت
motioned
U
حرکت
motion
U
حرکت
oi
U
در حرکت
move
U
حرکت
patted
U
بی حرکت
pat
U
بی حرکت
demeanor
U
حرکت
pats
U
بی حرکت
circulation
U
حرکت
circulations
U
حرکت
sedentary
U
بی حرکت
square move
U
حرکت
hold still
<idiom>
U
بی حرکت
patting
U
بی حرکت
vowel point
U
حرکت
skew
U
کج حرکت کردن
whipping
U
حرکت شلاقی
whipping
U
حرکت ضربهای
free maneuver
U
حرکت ازاد
skewing
U
کج حرکت کردن
forced movement
U
حرکت اجباری
froissement
U
حرکت بافشار
gamma movement
U
حرکت گاما
have way on
U
حرکت کردن
harmonic motion
U
حرکت هماهنگ
waggle
U
حرکت کردن
wake
U
خط حرکت ناو
waked
U
خط حرکت ناو
wakes
U
خط حرکت ناو
glassily
U
بطورمات و بی حرکت
get under way
U
حرکت کردن
headway
U
حرکت به جلو
skews
U
کج حرکت کردن
easiness
[quickness]
U
سرعت حرکت
rotation
U
حرکت وضعی
paced
U
سرعت حرکت
earthmoving
U
حرکت زمین
dyskinesia
U
حرکت پریشی
traverse
U
حرکت درسمت
drift motion
U
حرکت سوقی
downward movement
U
حرکت رو به پایین
downswing
U
حرکت چوب
naturals
U
حرکت در عنوان
natural
U
حرکت در عنوان
celerity
U
سرعت حرکت
expressive movement
U
حرکت بیانگر
alacrity
[speed]
U
سرعت حرکت
eurhythmics
U
تناسب حرکت
equations of motion
U
معادلات حرکت
sortie
U
شروع حرکت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com