Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
human machine interface
U
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
generation
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generations
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
chalk troops
U
سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
automation
U
استفاده از ماشین هایی که دخالت افراد در آن بسیار کم است
CB
U
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
acrade game
U
نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
automated
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automating
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
characterization
U
مجسم کردن افراد ذکر خصوصیات افراد
privates
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
U
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
rollover
U
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
levee en masse
U
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
dialogue
U
محاوره
colloquy
U
محاوره
dialog
U
محاوره
colloquia
U
محاوره
duologue
U
محاوره
dialogues
U
محاوره
interlocution
U
محاوره
colloquies
U
محاوره
colloquium
U
محاوره
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
colloquially
U
بطرز محاوره
conversation
U
مکالمه محاوره
colloquist
U
اهل محاوره
conversations
U
مکالمه محاوره
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
gabfest
U
محاوره طولانی و مفصل
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
The real problem is not whether machines think but whether men do.
U
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
Internet
U
سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
conversed
U
: صحبت کردن محاوره کردن
conversing
U
: صحبت کردن محاوره کردن
converse
U
: صحبت کردن محاوره کردن
converses
U
: صحبت کردن محاوره کردن
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
men
U
افراد
trooping
U
افراد
enlistedman
U
افراد
troop
U
افراد
personnel
U
افراد
trooped
U
افراد
enlisted personnel
U
افراد
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
liberty men
U
افراد مرخصی
head count
U
جمع افراد
roll call
U
نامیدن افراد
service club
U
باشگاه افراد
head counts
U
جمع افراد
personnel status
U
وضع افراد
cognoscenti
U
افراد مطلعدربارهموضوعیخاص
platoons
U
جوخهء افراد
packed out
پر و مملو از افراد
top-level
U
افراد عالیرتبه
platoon
U
جوخهء افراد
equal status persons
U
افراد همپایه
filler personnel
U
افراد جایگزینی
enlisted personnel
U
طبقه افراد
enlistee
U
افراد داوطلب
category
U
طبقه افراد
withindoors
U
افراد داخل
target audience
U
افراد مورد نظر
receptee
U
افراد مورد پذیرش
personnel monitoring
U
بازرسی بدنی از افراد
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
part owners
U
افراد شریک المال
morale
U
روحیه افراد مردم
noncombatant
U
افراد غیر نظامی
troops
U
افراد قسمتها سربازان
commando
U
افراد نیروی مخصوص
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
dependents
U
افراد تحت تکفل
close station
U
افراد بدو مرخص
cimmerian
U
افراد کشور فلمات
rouse out
U
بیدار کردن افراد
transfer station
U
محل اعزام افراد
transfer station
U
محل انتقال افراد
aptitude area
U
حیطه قابلیت افراد
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
top-level
U
توسط افراد عالیرتبه
coachload
U
افراد سوار بر درشکه
the common wealth of learning
U
افراد اهل علم
billet slip
U
کارت محلهای افراد
avast
U
افراد به جای خود
bachelor quarters
U
منازل افراد مجرد
billet slip
U
لوحه اسکان افراد
special olympics
U
المپیک افراد استثنایی
characterization
U
نوشتن بیوگرافی افراد
play the field
<idiom>
U
با افراد مختلفی قرارگذاشتن
swallow one's pride
<idiom>
U
متواضع کردن افراد
family size
U
تعداد افراد خانواده
posse comitatus
U
دسته افراد پلیس
condemn
U
محکوم کردن افراد
condemns
U
محکوم کردن افراد
favouritism
U
افراد مورد توجه
condemning
U
محکوم کردن افراد
chartered
U
بین افراد دلالت کند
biographical information blank form
U
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
sociometry
U
سنجش روابط افراد جامعه
posses
U
دسته افراد پلیس جماعت
charter
U
بین افراد دلالت کند
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
personal salute
U
تیر سلام برای افراد
personal salute
U
مراسم سلام افراد برجسته
huddle
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
IMA
U
قالب ها و خصوصیات افراد است
Certain notorious ( dubious ) characters .
U
عده افراد معلوم الحال
huddles
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
Do not admit any outsiders.
U
افراد غیره را راه ندهید
biographical intelligence
U
اطلاعات مربوط به بیوگرافی افراد
Applicants flooded in.
U
سیل افراد ( متقاضیان ) جاری شد
huddled
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
roll call
U
حاضر و غایب کردن افراد
life line
U
طناب اتصال افراد به یکدیگر
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
aptitude area
U
حدودشایستگی افراد حیطه شایستگی
charters
U
بین افراد دلالت کند
posse
U
دسته افراد پلیس جماعت
leatherneck
U
جزو افراد تفنگداران دریایی
whom it may concern
U
برای اطلاع افراد ذیربط
huddling
U
ازدحام اجتماع افراد یک تیم
lockstep
U
پیشروی افراد پشت سریکدیگر
chartering
U
بین افراد دلالت کند
intransit strenth
U
افراد در حال حرکت یا انتقال
split ticket
<idiom>
U
انتخاب افراد سیاسی برای رای
intermarriage
U
ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف
army standard score
U
نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
oral trade test
U
ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
preference blank
U
دستگاه کشف علایق وسرگرمیهای افراد
CSE
U
آزمونیدر بریتانیا کهاز افراد 51 یا 61 سالهبعملمیاید
atomistic evalution
U
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
lunatic fringe
U
افراد افراطی وتندرو گروههای حزبی
zouave
U
یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
enlisted
U
داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
buzzword
U
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
intermarrying
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarries
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
intermarry
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
longtour area
U
منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
an infinite verb
U
فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
intermarried
U
ازدواج کردن با افراد ملل یانژادهای مختلف
conferences
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
queueing
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
oligrachy
U
حکومتی که قدرت ان در دست افراد معدود باشد
queued
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queue
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
queues
U
صف افراد که یکی پشت سر دیگر منتظر هستند
oligopoly
U
تولید کالا توسط افراد یا شرکتهای معدودی
conference
U
ملاقات با افراد برای بحث در مورد یک مشکل
pit crew
U
افراد مامور کمک به هرراننده در منطقه خود او
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
muster roll
U
دفتر اسامی افراد نظامی وافسران یک منطقه یا کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com